پیام‌نما

إِنَّ‌اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي‌الْقُرْبَىٰ وَ يَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ * * * به راستی خدا به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان فرمان می‌دهد و از فحشا و منکر و ستمگری نهی می‌کند. شما را اندرز می‌دهد تا متذکّر [این حقیقت] شوید [که فرمان‌های الهی، ضامن سعادت دنیا و آخرت شماست.] * * * حق به داد و دهش دهد فرمان / نيز انفاق بهر نزديكان

۵ دی ۱۳۹۰، ۱۹:۳۱

رونمایی «پایی که جا ماند»-5/

«پایی که جا ماند» کتاب آنهایی است که جنگیدند تا خاک ایران به دشمن ندهند

«پایی که جا ماند» کتاب آنهایی است که جنگیدند تا خاک ایران به دشمن ندهند

مولف کتاب «پایی که جا ماند» آن را کتاب همه آنهایی دانست که مظلومانه در جنگ هشت ساله در برابر دشمنان جنگیدند و شهید و جانباز و آزاده شدند ولی یک وجب از خاک ایران را به دشمن ندادند.

به گزارش خبرنگار مهر، سیدناصر حسینی‌پور نویسنده کتاب «پایی که جا ماند» در مراسم رونمایی کتابش که عصر امروز دوشنبه 5 دی ماه در حوزه هنری برگزار شد، صحبت‌هایش را با سلام به همه شهدا آغاز کرده و گفت: من سلام خودم و شما را به کسانی تقدیم می‌کنم که منتظر مرگ نماندند، آنهایی که خودفروشی و گران‌فروشی نکردند و میزانشان درستی بود نه درشتی. آنهایی که نه کار سیاسی کردند و نه سیاسی‌کاری. تکلیف وظیفه‌شان بود و و حقیقت را دنبال می‌کردند.

وی ادامه داد: در این مراسم تعدادی از مقامات فرهنگی و سیاسی و نظامی آمده‌اند که من از همه آنها تشکر می‌کنم به ویژه از دوستانم در حوزه هنری استان و همچنین آقای پارسیان نژاد و سرهنگی و بهبودی که کم و کاستی‌های کارم را برطرف کردند و آقای سرهنگی که حتی نامش را در تشکر مقدمه کتاب قلم گرفت. از یوسف مرادی که نام کتاب را انتخاب کرد هم تشکر می‌کنم.

حسینی‌پور خاطره‌ای از روزهای جبهه را اینگونه روایت کرد: وقتی که پای من به چند رگ و پی وصل بود و جنازه همرزمان شهیدم هم در جاده خندق بر زمین افتاده بود من صحنه‌ای را دیدم که عراقی‌ها پرچم‌هایشان را بر سر هر خاکریزی می‌زدند و در نزدیکی من اصرار داشتند پایه پرچم را در شکم شهید «ج.خ» - که نامش را هیچ‌جا نگفتم تا مادرش نفهمد بر جنازه پسرش چه گذشته است- فرو برند و آنقدر این پایه را بر شکم او فرو بردند تا در نهایت موفق شدند. این است حکایت بچه‌هایی که مظلومانه حماسه بزرگ جاده خندق را رقم زدند و این کتاب آنهاست. این کتاب آن شهیدی است که وقتی با یک مشت بر پوتین افسر عراقی زد او انقدر با تفنگ بر سرش کوبید تا شهید شد.

وی در بخش دیگر صحبت‌هایش به ذکر خاطرانی از هم‌بندانش در اسارت پرداخته و گفت: وقتی پای من گلوله خورده بود به دلیل آنکه به آن رسیدگی نشده بود تمام پایم کرم گذاشته بود و گاه این کرم‌ها به بینی و گوش‌هایم هم می‌رفتند و آن روزها یکی از هم‌بندانم تنها کسی بود که می‌توانست به من نزدیک شود و این کرم‌ها را جدا کند.

این آزاده افزود: این کتاب فرمانده ما جان محمد است که عراقی‌ها با یک گالن بنزین جنازه او را آتش زدند و من یک روز با پای قطع شده و دست‌های بسته شده در کنار جنازه او بودم. این کتاب خیلی از افرادی است که باید نام آنها اینجا آورده شود چراکه صاحب این مراسم هم آنها هستند. افرادی چون علی خضر، امرالله جوادی، محمد حسین حق‌جو، اکبر آخش، خلیلی شاد و ...

مولف «پایی که جا ماند» ‌اشاره کرد: بچه‌های ما خاص بودند و در آن سو هم دشمن ما خاص بود. افسرانی که ایرانی را حشراتی موذی می‌خواندند که باید با حشره‌کش از دنیا محو شوند. آنهایی که بدترین توهین‌ها و شکنجه‌ها را به بچه‌های ما تحمیل می‌کردند و رزمندگان ما با مظلومیت در برابر آنها ایستادگی کردند.آنها همه محاسبات دنیای غرب را بهم زدند.

وی در پایان گفت: استراتژی ما تن در برابر تانک بود که به تاسی از فرهنگ عاشورا آن را اجرا کردیم. پای من اگر در بغداد پایتخت عراق جا ماند خوشحالم که قبر آن در خاک دشمن است. چه بسیار از بچه‌های ما که در بیابا‌ن‌های آنجا خاک شدند تا بگویند مرگ بر پادشاهانی که خاک ما را دو دستی تقدیم دیگران کردند ولی بچه‌های ما آنچنان جنگیدند که یک وجب از خاک ایران را به دشمن ندادیم.

در پایان این مراسم هم با حضور حسینی، بزرگواری و هدیات‌خواه از نمایندگان مجلس، محسن مومنی رئیس حوزه هنری، مرتضی سرهنگی و حجت‌الاسلام شیرازی و مولف کتاب «پایی که جا ماند» رونمایی شد.

کد خبر 1494190

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha