پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۰ بهمن ۱۳۸۳، ۹:۴۸

نگاهي به شعر و انديشه ي يك شاعر ايراني / اجتناب از طبيعت گرايي نيما و پرهيز از سياست زدگي شاعران ديگر

نگاهي به شعر و انديشه ي يك شاعر ايراني / اجتناب از طبيعت گرايي نيما و پرهيز از سياست زدگي شاعران ديگر

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : همزمان با شكل گيري حركت هاي جديد در شعر دهه هفتاد ، به يكباره جامعه ادبي ايران به بررسي زندگي و شعر يكي از شاعران معاصر پرداخت. هوشنگ ايراني شاعر نوگرا در دهه سي شمسي يكي از كساني است كه منتقدين امروز، دستاوردهاي جديد شعر فارسي را به او نسبت مي دهند.

پس از سالها كه در محافل ادبي نامي از ايراني برده نمي شد، انتشار كتاب "خروس جنگي بي مانند" كه به كوشش سيروس طاهباز تهيه و منتشر شد فرصتي را فراهم كرد كه ادبيات ايران بار ديگر نگاهي به زندگي و هنر اين شاعر و هنرمند نوگرا داشته باشد.

هوشنگ ايراني درسال چهارم از قرن اخير شمسي در شهر همدان متولد شد و پس از طي مراحل مقدماتي و دانشگاهي براي ادامه تحصيل در نيروي دريايي به انگليس رفت.

اگر چه پس از مدتي به دليل عدم سازگاري با فضاي نظامي ، تحصيل در اين رشته را نيمه كاره رها كرد و نهايتا موفق به اخذ درجه دكتري در رشته رياضيات شد، كل  عمر فعاليت ادبي ايراني از پنج سال تجاوز نكرد. او كه علاقه بسيار زيادي به فلسفه و عرفان هند و شرق داشت پس از كسب تجارب در اروپا با انرژي بسيار به ايران برگشت و بطور جدي به ادبيات پرداخت.

فعاليت ادبي ايراني همچون بسياري از حركتهاي ادبي معاصر اروپا با انتشار دوره دوم مجله خروس جنگي همراه بود . دومين دوره انتشار مجله خروس جنگي در فاصله ارديبهشت تا خرداد سال 1330 انجام پذيرفت. هر چند كه مجله خروس جنگي در دوره اول خود نيز منعكس كننده عقايد نو در زمنيه هنر و ادبيات بود، چندان جنجالي برپا نكرد ، اما انتشار دوره دوم  خروس جنگي حكايت ديگري داشت. با كناره گيري جليل ضياپور ، نقاش و ورود هوشنگ  ايراني ، خروس جنگي به عنوان نشريه اي جنجالي منتشر شد.

در بيانيه انجمن خروس جنگي  به نكات جالبي اشاره شده بود . از جمله اين كه هنر خروس جنگي هنر زنده هاست . اين خروس ، تمام صداهايي را كه بر مزار هنر قديم نوحه سرايي مي كنند خاموش خواهد كرد.

اما فعاليت ايراني در حوزه شعر محدود به انتشار چهار مجموعه شعر مي شود. "بنفش تند بر خاكستري" (1330) ، "خاكستري" (1331)، "شعله اي پرده را برگرفت و ابليس بيرون آمد" (1331)، "اكنون به تو مي انديشم، به توها مي انديشم" (1334) چهارمجموعه شعر ايراني مشتمل بر كمتر از چهل شعر ايراني بود. او در سال 1327 ، شعر بلند "ناله هايي از زندان ريدينگ" اسكار دايلد را نيز ترجمه كرد. همچنين ترجمه او از شعر "چهارشنبه خاكستر" تي.اس، اليوت نيز در مجله آپادانا چاپ شد.

اما براي بررسي جايگاه شعر هوشنگ ايراني بيش از هر چيزي بايد به موقعيت ويرانگر اين شعرها در فضاي ادبي دهه سي توجه كرد. در حالي كه پس از انقلاب نيما در شعر فارسي ، هنوز بحث چگونگي و تاويرات اين  تحول داغ بود، شعرهاي هوشنگ ايراني در كنار نظرات متفاوت او درباره هنر كه حاصل تفكر روي پتانسيل ادبيات غرب و همچنين عرفان شرق بود موجي از حرف و حديث را در فضاي ادبي كشور منتشر كرد.

شعر او جداي از ارزش كيفي اش نگاهي متفاوت به ماهيت ذاتي اين هنر داشت : پنجه اي از خشم آبي خرد گردد/ در درونش/ هستي توفان شود، همچون غباري/ زير چنگ درها پيچان/ بركند نفرت از بند مهره/ شكافد / قلعه هاي سهمگين خيره بر دريا مرداب آهن هاي دود/ دشنه و چشمش گلوي نهرها را يخ مي زند/ ... دخمه بسته ها/ از هوار او / رشته ها درند/ سايه برجهد/ سايه برجهد/ سايه برجهد/ ... هايي، يي يايا/ هايي يي يايا ني ودا دا دا ا ا ا هاه در شعر ايراني نه خبري ازطبيعت گرايي نيماست و نه از آرمانخواهي و سياست زدگي بسياري از شاعران ديگر. پس از انتشار اين شعر بعضي از منتقدان پايان اين شعر را به روش گريزي داداييسم نسبت دادند اما همانطور كه سيروس طاهباز نيز اعتقاد داشت رد پاي اين عادت گريزي را بايد در عرفان شرقي كه قبلا در شعر مولانا نمود يافت، جستجو كرد. يكي از مهمترين  وجوه بارز اشعار هوشنگ ايراني به همين نقش اصوات در ساختار شكل بر مي گردد.

وي اين تمهيد را در شعر معاصر فارسي تجربه كرد. اين ويژگي يكي از مواردي است كه شعر سالهاي اخير ايران بايد هنگام تجربه اش ، نام هوشنگ ايراني را به خاطر بياورد. اما يكي ديگر از خصيصه هاي شعر ايراني ، جان مايه ي عرفاني آن است . شايد عمده دليلي  كه بعضي شعرهاي سهراب سپهري را تحت تاثير شعر او مي دانند همين باشد اما با وجود اين شباهت ها، شعر هوشنگ ايراني ، مشخصات متمايزي دارد. تلاش براي آشنايي زدايي درمتن  شعر باعث مي شود كه حتي گاه با برهم زدن شكل دستوري زبان در شعرهاي او مواجه شويم  كه در نتيجه كاريست ذكاوت شاعر و استفاده از كاركردهاي كلمات در ادبيات كهن فضاي جديدي را خلق كرده است . مثلا در شعر مارش هستي :

... آفتابي سياه /  بي حركت / مركز آسمان بچسبيده / سياه / سپيد / سرب وش سنگيني / جاودان سكون جاودان جنبش / درفضا رخنه مي نمايد / موج آهنگ /  موج نور / ... فعل  " مي بنمايد " ساختاري  دارد كه قبلا درادبيات سالهاي دورفارسي نيزتجربه شده ،  اما اعمال اين تحول در فعل " نماي " (بن مضارع) با توجه به موقعيت فعل دربند مذكور، شكل نويي به آن داده است.

درعين حال بعضي از شعرهاي هوشنگ ايراني ارزش زيبايي شناسي همسنگ نامي كه از او مانده ندارد. شعرهاي "گريز"، "خروش اندوه" و "جزيره گمشده" همين گونه اند.

چيزي كه باعث شد هوشنگ ايراني مورد حمله مخالفان نوگرايي قرار گيرد نه فقط شعرهاي او بلكه مقالات انتقادي و تحليلي او هم بود. او در چند شماره منتشره مجله "خروس جنگي" به ارايه نظرات خود در مورد شعر و هنر پرداخت . مقاله "شناخت نوي، فرماليسم" تشريح كننده نظرات هوشنگ ايراني در باب هنر است . چاپ اين مقاله در فضاي آن دوره ادبي همچون خارجي درچشم كهنه گرايان مي نمود. به اعتقاد او "فرم، از آنجا كه از رويدادهاي اصيل درون سرچشمه مي گيرد و نمود آنان را بي دگرگون ساختن با خود به نمايش مي آورد، از هرگونه ريا و ناراستي بيزار است و بشررا به راستگويي وا مي دارد و مي كوشد او را آنچنان كه هست بنماياند؟ البته درك هوشنگ ايراني از فرماليسم تفاوت هاي زيادي با قواعد آن دارد.

او زيبايي را نه خلق شدني بلكه كشف شدني مي داند. از همين جاست كه مي توان به برخي تناقضات فكري در هوشنگ ايراني پي برد. او در مقاله اي تاكيد مي كند كه شعر كوششي است كه توانايي اش در همه وجود دارد و به كمك آن همه مي توانند پايه گذار زيبايي هاي نو و اصيل باشند. اعتقاد ايراني به هنر و زيبايي هاي اصيل و همچنين بيان اين نكته كه " زيبايي كشف شدني است " نشان مي دهد كه بنيان هاي فكري او بر پايه نوعي " متافيزيك " استوار است.

بر اين اساس، اگر بسياري از كهنه گرايان با اعطاي موقعيت برتر به شاعر او را درجايگاه فرازميني قرارمي دادند، هوشنگ ايراني اين نظر را درباره ي زيبايي دارد.

او آنقدر در نقد صريح بود كه حتي نيما، بنيانگذار تحولات معاصر شعر ايران هم از گزند نقادي بي پرده او در امان نماند. او در نوشته اي ، پيشگفتار  نيما بر مجموعه شعر "آخرين نبرد" اسماعيل شاهرودي را به باد انتقاد گرفت و گفت كه "نيما يوشيج از دريافت زمان بازمانده است و در گذشته (هر چند بسيار نزديك) زندگي مي كند" ايراني ، دفاع نيما از شعر اجتماعي  شاهرودي را ناشي از عقب ماندگي فكري نيما مي پنداشت . او اجتماع را مبتلا به نوعي "سكون ريايي" مي دانست كه در آن "درون نفرت آلود و پوچش" را پنهان مي سازد و از كشف زيبايي حقيقي جلوگيري مي كند.

ايراني، در شماره سوم "خروس جنگي " در يادداشتي به انتقاد از توللي پرداخت . از نكات جالب اين نقد، اشاره نويسنده به تعلق خاطر تعصب آميز توللي و همفكران او نسبت به قراردادهاي شعري بود كه نشان مي داد سوداي نوآوري خود او ريشه در گذر از قراردادها دارد. به همين دليل بود كه او در شعرهايش از تركيبات نامانوس و ابداعي استفاده مي كرد تا با ساختن تركيباتي نظير "جيغ بنفش" و "غار كبود" ،  به درك هاي معمول و نخ نما شده از ساختار عبارات پايان دهد. هر چند كه وجود چنين تركيباتي باعث شد كه مخالفان و حتي موافقان او بسياري از زيبايي هاي شعر او را نبينند. در همين شعر "كبود" و در عبارت "گوش سياهي زپشت ظلمت تابوت" هوش شاعر در ايجاد موقعيت هاي گسترده تر با توجه به شباهت آوايي تلاش كرد تا از "گوژپشت" و عبارت مذكور ستودني است.  هوشنگ ايراني ، با كمتر از چهل شعر و چند مقاله پرچمداران تحول خواهي در شعر ايران شود.

او پس از سال 1334 به طور كلي شعر را كنار گذاشت و در سال 1351 در كويت درگذشت.

                                                                                                                                                 مجتبي پورمحسن

کد خبر 152833

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha