به گزارش خبرنگار مهر، فیلم تلویزیونی "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" به نویسندگی و کارگردانی مجید اسماعیلی از شبکه یک سیما پخش شد. اسماعیلی که ساخت فیلمهای تلویزیونی "نزدیک تر بیا"، "کمی دورتر" و "خشت بهشت" در کارنامه دارد، توانست با کارگردانی این فیلم به ظاهر ساده، اما مشکل اثر ماندگاری را در کارنامهاش به جا بگذارد.
فیلم "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" درباره حسن پسربچه بازیگوش و شیطانی است که تمام اهل محل و همکلاسیها از دستش عاصی هستند. او در شب تولد حضرت عباس (ع) بنا به اتفاقی به مسجد میرود و جذب میکروفن میشود. از آن لحظه به بعد است که برای به دست آوردن میکروفن مسیر زندگی حسن تغییر میکند.
او برای گرفتن میکروفن و گفتن تکبیر با قاسم دوست اش مرتب رقابت می کند و از راهی استفاده میکند تا خودش را به موقع به مسجد برساند و بتواند تکبیر بگوید. گرچه در این راه موفق نمیشود، اما دست از تلاش بر نمیدارد و زمانی که دوستش تکبیر میگوید، سعی میکند به هر ترتیبی که شده او را بخنداند و ...
ساخت کارهای کودک کار مشکلی است، چرا که قشر حساسی هستند و راحت نمیتوان برای آنها اثری ساخت. باید فیلمی که ساخته میشود، آنقدر بدون اغراق باشد تا برای بچهها باورپذیر باشد، چرا که در این صورت بچهها نه تنها با فیلم ارتباط خوبی برقرار نمیکنند، بلکه هیچ پیامی هم برایشان در بر نخواهد داشت.

گرچه برخی کارگردانان در این مسیر راه اشتباه را انتخاب میکنند و سعی میکنند اثرشان پر از زرق و برق تصویری باشد تا بتوانند با یک اثر که رنگ و لعاب زیادی دارد، بچه ها را به دیدن فیلم ترغیب کنند. اما این راه بچهها را پای فیلم نمینشاند.
اما اسماعیلی در فیلم تلویزیونی "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" این راه اشتباه را انتخاب نکرده است و تلاش کرده دیالوگها به حدی ساده و روان باشد تا کاملاً مخاطب با این فیلم همذاتپنداری کند. در واقع یکی از امتیازات این فیلم، فیلمنامه خوب و ساده است که توانسته به زیبایی به عالم کودکی بپردازد. به دنیایی که سرشار از رقابتهایی است که بچهها معمولاً این رقابتها را دارند تا بتوانند به موقعیت بهتر برسند. حالا یکی با درس خواندن بیشتر و گرفتن نمره بالا و دیگری از یک راه دیگر.
اسماعیلی با نگارش و کارگردانی فیلم "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" نشان داد هنوز کودک درون خودش زنده است که این گونه به این عالم در این فیلم پرداخته است. یکی دیگر از ویژگی این فیلم تصاویر ساده و بدون اغراق است. او در این فیلم به هیچ وجه دچار ذوقزدگی تصویری نشده است و سعی کرده از این مسئله در فیلماش پرهیز کند.
خلق موقعیتهایی که حسن به مادرش میگوید هنگام نماز خواندن او تکبیر بگوید تا خودش را برای مسجد آماده کند از صحنههای جالب این فیلم تلویزیونی است. لحظات شاد و مفرح از ویژگیهای این فیلم است که میتوان در بخشهای مختلف شاهد آن بود. از سوی دیگر مجید اسماعیلی در این فیلم سعی نکرده به سراغ بازیگران چهره برود، بلکه بیشتر کسانی را انتخاب کرده که کمتر جلو دوربین حاضر شدند.
گرچه برخی کارگردانان فکر میکنند همیشه باید در آثاری که میسازنند از بازیگران چهره استفاده کنند تا کارشان پر مخاطب باشد، اما فیلم "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" این گونه نیست. انتخاب چنین بازیگرانی به دیده شدن این فیلم بیشتر کمک کرده است، چرا که شخصیتها همه ساده و بیریا هستند.
اسماعیلی پایان مناسبی هم برای فیلم "خدا جیرجیرکها را دوست دارد" انتخاب کرده است. دیالوگهای ساده او با خدا در پشت میکروفن برای بهتر شدن حال مادرش که مبتلا به آسم است، بهترین پایانی بود که اسماعیلی میتوانست انتخاب کند. در واقع او از مستقیمگویی پرهیز کرده و نشان میدهد که حسن در اثر چه اتفاقاتی تصمیم میگیرد رفتارش را اصلاح کند. در واقع باید به نویسنده و کارگردان این فیلم خسته نباشید گفت که در میان پخش آثار خارجی فراوان در ایام نوروز توانست بینندگان را پای جعبه جادویی بنشاند.
-----------------
فاطمه عودباشی
نظر شما