مجله مهر: پایگاه های خبری کشور همواره به مسائل جدیدی علاقه نشان می دهند و یا به مسائل روزمره نیز با دیدی متفاوت می نگرند. نگاه اجمالی روزانه به مسائلی که این سایت ها به آنها علاقه نشان می دهند شاید یکی از علایق روزمره وب گردها و رسانه خوان ها باشد.
مجله خبری مهر، قصد دارد با گزینش خبرهای مهم این رسانه ها که در ادامه آنها را می بینید، مخاطبان خود را در هر روز از رویکردهای پایگاه های خبری کشور به صورت کامل آگاه کند.
میهمانان ناخوانده آسمان ایران و سوالاتی که هیچکس پاسخ نمی دهد
مشرق در گزارشی نوشت: همواره خبرهایی مبنی بر مشاهده اشیای ناشناس در آسمان ایران گزارش می شود.خبرهایی که بعضا از رسانه ملی هم مخابره می شوند. اما نکته مهم آن است که هیچگاه درباره آنها توضیحاتی که باید، از جانب نهادهای مسئول داده نمی شود. جواب ندادن هایی که فقط بر حجم ابهامات می افزاید.
در ادامه این گزارش همچنین می خوانیم: اتفاقات عجیب و غریب در آسمان ایران اما فقط مربوط به اشیای ناشناخته نیستند. درباره برخی اشیای شناخته شده نیز سرنوشت موهومی وجود دارد. بر اساس اطلاعات موجود از اسکادران هلیکوپترهای آمریکایی که در جریان طبس وارد خاک ایران شدند، یکی از هلیکوپترها در آسمان کرمان دچار نقص فنی و مجبور به فرود در کویر کرمان می شود. از سرنوشت این هلیکوپتر و سرنشینان آن که به ماجرای بی فرجام طبس نرسیدند نیز هیچگاه خبری به دست نیامد.
در واقع باید اینطور نتیجه گرفت که پهپاد آمریکایی RQ170 خوش شانس ترین مهمان ناخوانده آسمان ایران بوده است که لااقل خبر سرنوشت آن برای خانواده آمریکایی اش در کاخ سفید ارسال شد.
جنبش دانشجویی از نگاه نقدگرایانه
مرتضی روحانی در یادداشتی با عنوان "جنبش دانشجویی از نگاه نقدگرایانه" در سایت الف نوشت: اگر بخواهیم به اسیب های دوره افول جنبش دانشجویی بپردازیم میتوان به چهارمورد آن اشاره کرد.
الف:بسیاری از فعالان دانشجویی به راحتی تفکرات فکری خود را بازگو نمی کنند همین امر باعث شده است در سخنانشان به راحتی ذهنایتشان بازگو نشود و برخی از مسئولان فارغ از فضای نقادی ملموس و سیال به راحتی سر به بالین بگذارند حال علت این اتفاق یا مصلحت اندیشی است و یا خوف از بیان نقد.
ب:نوعی شتابزدگی در میان تعدادی فعالان دانشجویی وجود دارد مثلا اگر نقدی به اجزایی از حاکمیت از جانب اشخاص حقیقی و باسابقه بازگو شود فورا بدون پشتوانه فکری به آن واکنش تند نشان میدهند. قاطبه فعالان این کار را نهی میکنند اما تعدادی از تشکل های متهم و منتقد این رفتار، حاضر نیستند بیانیه دهند و از این کار رسما تبری بجویند البته این ساختار در دوره های گذشته هم به چشم میخورد اما به این شیوه گسترده دیده نمیشد.
ج:اگر بخواهیم آسیب سوم را بررسی کنیم باید به دونکته که در گذشته یاد آوری شد بپردازیم.
1-در دوره انزوای ظاهری جنبش دانشجویی هیچ گونه نقدی از جانب دانشگاه چه برای مجریان و چه برای نهادهای دیگر کشور بیان نمی شد.
2-در دوره شکوفایی جنبش دانشجویی نقادی از جانب اکثیت دانشجویان دیده میشد اما نوعا این نقادی منحصر به تمام ارگانها بود به جز نهادها و ارگانهایی که هم سو با دولت بودند و همانگونه که گفته شده هنگامی که نهادی دردانشگاه استقلال نداشته باشد نمیتواند به راحتی وظیفه نقادی و اگاهی بخشی خود در جامعه گسترش دهد. اگر بخواهیم به آسیب سوم بپردازیم میتوان گفت در دوره افول جنبش دانشجویی انتقاد از جانب تعدادی دانشجویان به قوه مجریه تا حدودی وجود دارد اما به دیگر نهادها چندان پرداخته نمی شود و شاهد انتقاد ملموسی نیستیم. شاید به نوعی بخاطر مصلحت اندیشی های کاذب جنبش دانشجویی است که خطوط قرمز را برای خود محدودتر کرده است. د:مهمترین اسیبی که در حال حاضر جنبش دانشجویی با ان دست و پنجه نرم می کند این است که شعارهای جنبش دانشجویی با بسیاری از مطالبات فعلی بدنه دانشجویی فاصله بسیاری دارد قطعا اصلی ترین دلیل این مشکل نوع استخوان بندی کج و معوج و یا ساختار اسیب پذیر این جنبش است.
چرا رسانه های غربی به حسین موسویان علاقه دارند؟
به گزارش شفاف، از زمان برگزاری مذاکرات استانبول، هربار که به دور بعدی مذاکرات نزدیک می شدیم، یک نام بیشتر از بقیه در میان تحلیل های هسته ای رسانه های غربی به چشم می خورد و آن هم کسی نبود جز حسین موسویان. عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای در دوران حسن روحانی.
در ادامه این گزارش همچنین می خوانیم: علاقه رسانه های غربی به بخشی از این خاطرات آن هم در آستانه مذاکرات حساس مسکو، تلاشی است برای ناکام جلوه دادن مذاکرات هسته ای. در تازه ترین فاز این جنگ رسانه ای-امنیتی غربی ها می کوشند تا مذاکرات مسکو را از پیش شکست خورده معرفی کنند. آنچه رسانه های غربی ( به نقل از خاطرات موسویان) از یک دیدار نقل می کنند اصولا معلوم نیست در چه شرایط زمانی و مکانی صورت گرفته اما همین این روزها سبب به راه افتادن جنجال تازه ای آن هم در آستانه مذاکرات مسکو شده است.
وهن خانواده شهداء؛ همه قصه فیلمی که سیمافیلم به "کن"برد
با وجود آنکه خیلی تلاش شد تا خبر آبروریزی امسال سینمای ایران در جشنوارهی کن چندان رسانهای نشود، اما چهرههای مبهوت و آشفتهی مدیران دولتی و حتی سینماگران روشنفکر اعزامی به جشنوارهی کن بعد از تماشای فیلم «یک خانوادهی محترم»، به حدی برافروخته بود که از بین حاضران در کن، کسی نمیتوانست در قطعیت و شدت این آبروریزی عظیم شک کند. گرچه این مدیران سینمایی به هیچ وجه مقصر اصلی این آبروریزی نبودند و در حلقههای آخر مقصرین این رسوایی به شمار میآمدند.
به گزارش رجانیوز، «یک خانوادهی محترم» -تولید مشترک ایران و فرانسه و تنها نمایندهی سینمای ایران در بخش جنبی دو هفته کارگردانان شصت و پنجمین دورهی جشنوارهی کن- به قدری در ترسیم یک چهرهی زشت و کثیف از خانوادهی شهدا –همانها که به فرمودهی امام شهدا چشم و چراغ این ملتند- افراط کرده بود که سینماگران نشاندار حامی فرقه سبز هم بعد از دیدن این فیلم در جشنوارهی کن، از اینکه چطور جمهوری اسلامی با بودجهی خود اینگونه چشم وچراغهایش را در سطح بینالمللی به حراج میگذارد، مبهوت مانده بودند؛ حال چه برسد به معتدلترهایی مثل همایون اسعدیان و علی معلم که بعد از بازگشت به وطن، در مصاحبهها و یادداشتهایی از این فیلم شدیداً انتقاد نمودند.
«یک خانوادهی محترم» روایتگر زندگی یک خانوادهی شهید است. مطابق داستان فیلم، فرزند دوازده سالهی این خانواده بعد از اینکه با پدر درگیر میشود و از او یک سیلی جانانه نوش جان میکند، آنقدر سرخورده میشود که تصمیم میگیرد به جبههها برود و همان جاها هم به شهادت میرسد! جالب آنکه در نمای بعدی، در یک تصویر آرشیوی حضرت امام (ره) را میبینیم که مشغول صحبت با رزمندگان است و به صورت کاملاً اتفاقی، همهی رزمندگان دور و اطراف او نوجوانان کم و سن سال هستند! حال سوال اینجاست: این چینش نماها آیا معنایی جز این میدهد که شهدای ده دوازده سالهی دفاع مقدس ما تحت تأثیر یک بحران عاطفی کودکانه و خیرهسریهای خاص سن بلوغ راهی جنگ شدند؟ آیا این تصویر آرشیوی به معنای تعمیم این موضوع به همهی شهدای نوجوان دفاع مقدس نیست؟
اما باقی ماجرا خواندنیتر و در عین حال تأسفآورتر هم هست. در ادامهی فیلم (البته به صورت فلاش بک) میبینیم که پدر شهید بعد از شهادت پسرش، همسر داغدارش را به آسایشگاه روانی میفرستد تا خود با زن دیگری ازدواج کند! نه! شک نکنید! همچنان در مورد یک پدر شهید صحبت میکنیم! در این میان آرش، یکی از فرزندان این خانواده، به فرانسه میرود و مشغول تحصیل میشود. حالا با گذشت بیست و دو سال، آرش (با بازی بابک حمیدیان) در کسوت یک استاد دانشگاه از فرانسه به ایران برمیگردد و اوضاع "سیاه و کثیفی" که کارگردان از ایران زمین به تصویر کشیده است را از نزدیک رصد میکند. در واقع، او از «بهشت فرانسه» وارد ماجراهای خانوادهای میشود که بقیهی اعضای خانواده هم در شرارت و پلیدی و رانتخواری دست کمی از پدرشان ندارند. تنها فرزند معقول این خانواده، همین آرش است که مقیم فرانسه بوده و در این وطن آشفته بزرگ نشده است! لطفاً به این نام «فرانسه» و تصویر مثبت ایرانی مقیم فرانسه دقت کنید و بعد به یاد بیاورید که این فیلم تولید مشترک ایران و فرانسه است. البته توصیه میکنیم اصلاً ذهنتان به این سمت که «یک خانوادهی محترم» ممکن است سفارش فرانسه به یک مثلاً ایرانی برای تخریب خانوادهی شهدا باشد، منحرف نشود!
صحبت های دریادار فدوی درباره امکانات آفندی و پدافندی جزایر سه گانه
جهان با انتشار بخشی از گفتگوی دریادار فدوی، فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با هفته نامه پنجره، به نقل از وی نوشت: اعمال حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در جزایر سه گانه، مانند اعمال حاکمیت در تهران است و سفر رییسجمهوری به این جزیره نیز مثل سفر ایشان به اصفهان میباشد. البته ما تعدادی مهمان در این جزیره داریم که از سالهای قبل حضور داشتهاند و چنانچه مهمانها بخواهند حتی آجری را جابهجا کنند، باید این کار را طی فرایند پیچیدهای صورت دهند.
نیروی دریایی سپاه هم انواع مختلف سیستمهای تهاجمی و دفاعی از جمله تیپهای تفنگدار دریایی سپاه پاسداران را در جزایر ایرانی بهخصوص تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی مستقر کرده و به دلیل جایگاهی که این جزایر هم به لحاظ دفاعی و هم به لحاظ تهاجمی دارند، اجازه ورود هیچ دشمنی را به این جزایر و حتی به آبهای سرزمینی نخواهیم داد و در صورت ارتکاب هرگونه اقدام خصمانه، با پاسخی شدید مواجه خواهند شد.
البته این موضوع را حتی یک کودک هم متوجه میشود که انگلیس بذر این فتنه را سالها قبل کاشت تا آمریکاییها اکنون از آن بهرهبرداری کنند اما جمهوری اسلامی ایران نه تنها در ابوموسی، بلکه در تمامی جزایر حضور ویژهای دارد و اتفاقا این جزایر در مسیر عمران و آبادانی قرار گرفته و اینک فرصت مناسبی است تا شرایط لازم برای بازدید مردم از این نقاط گردشگردی کشورمان فراهم شود.
ما معتقدیم که آمریکاییها بهدنبال دستاویزی هستند تا با ایجاد تفرقه در جهان اسلام، نقشههای شوم خود را که بر مبنای سلطه بر دیگران است در منطقه پیاده کنند و کشورهای منطقه نباید به این سادگی در این مسیر قرار گرفته و از آنها پیروی کنند .
فراستی: چیزهایی که تاحالا دیدیم، سینمای دینی نیست
مسعود فراستی، منتقد سینما به سایت 598 گفته است: به نظر من سینمای دینی در «فرم» یک فیلم تجلی پیدا می کند و صرفاً یک محتوا و مضمون دینی، فیلم را دینی نمی کند... فرم دینی، آن چیزهایی که تاحالا دیدیم نیست! یعنی نه «مفهوم سازیِ خارج رویداد و قصه» است، نه «اسلوموشن های احمقانه هالیوودی» است، نه قصه و مضمون است، بلکه گذار از فرم های زیست شده – فرم هایی که ما با آنها زندگی کردیم – و پیدا کردن حال و هوایی در فرم که بتواند لحظه ای ما را از واقعیت ملموس بکَنَد و ببرد به یک فضا و حال و هوای دینی.
جابر به رحیمی پول داد و در دفترش شنود گذاشت!
الف نوشت: سایت موسسه ایران در گزارشی با تایید پول گرفتن محمدرضا رحیمی از جابر الف، متهم به فساد در پرونده بیمه ایران و خیابان فاطمی، مدعی شد رئیس سابق دیوان محاسبات به نیابت از محمدرضا باهنر این پولها را گرفته و جابر الف در دفتر رحیمی شنود کار گذاشته بوده است.
به گزارش الف در این گزارش، ارگان دولت تلاش کرده ارتباط رحیمی با متهم به فساد بیمه را مربوط به قبل از حضور رحیمی در دولت نشان دهد. این گزارش همچنین تلاش کرده است پای محمدرضا باهنر را در ماجرای ارتباط رحیمی با جابر الف به میان بکشد. گزارش ارگان دولت همچنین «چهره مشور مجلس هشتم و نهم از استانی همجوار تهران» را متهم کرده که 60میلیون تومان از جابر الف دریافت کرده و این پول را ناکافی دانسته است.
اصلاح طلبان، پیروز انتخابات ریاست جمهوری!
جام نیوز به نقل از یک سایت ضد انقلاب گزارش داد: اصلاح طلبان به دلیل دوری از قدرت به مدت چند سال و تحمل فشارهایی که داشتند بویژه پس از انتخابات 88، به همدلی حداکثری رسیده اند و به احتمال زیاد همه آنان متحد، با یک نامزد وارد صحنه خواهند شد و از تشتت آرا مصون خواهند ماند.
اگر اتفاق غیر منتظره ای نیفتد (که در تاریخ معاصر ایران بسیار تجربه شده است از جمله پیروزی سریع انقلاب در سال 57، پیروزی خاتمی درانتخابات 76 و احمدی نژاد در 84) با دلایل ذکر شده به نظر می رسد، پیروزی جناح موسوم به اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، محتمل باشد. حال باید دید در صورت پیروزی، آنان رویه ای رو به جلو در پیش خواهند گرفت یا روی کار آمدن آنان تنها مساوی با برگشت به گذشته است.


نظر شما