به گزارش خبرنگار مهر، اصطلاح کودکان کار به افراد کمتر از 18 سال اطلاق می شود که از سر ناچاری مجبور به کار کردن در بخشهای مختلف می شوند تا بخشی از هزینه خانواده را تامین کنند.
در بیشتر کشورهای جهان کار کردن کودکان زیر 18 سال ممنوع بوده و دولتها برای تامین مخارج این کودکان برنامه هایی را اجرا می کنند تا این افراد برخلاف سن خود و به جای مدرسه رفتن کمر در برابر کارهای نیمه سنگین و کم درآمد خم نکنند.
کار کردن کودکان از آن جهت ممنوع است که این افراد در سن تحصیل بوده و باید به مدرسه و دنیای کودکانه خود برسند تا در آینده جمعیت آن شهر و استان با مشکلات اجتماعی و ایجاد مشاغل کاذب مواجه نشده، امنیت روانی و آسایش شهروندی آن به خطر نیفتند.
کودکان کار اردبیل به دو گروه تقسیم می شوند که یک گروه از این کودکان تنها در فصل تابستان که فصل تعطیلی مدارس است به کار مشغول می شوند تا کمک هزینه ای برای تامین لوازم التحریر و دیگر نیازهای مدرسه خود به دست آورند.
گروه دوم کودکان کار اردبیل برخلاف گروه اول کار خود را در هر چهار فصل انجام داده و در قامت مردی سترگ آستین تلاش و مبارزه با ضغف اقتصادی بالا زده اند و قسمت یا تمام هزینه خانواده خود را تامین می کنند.
گروه دوم کودکان کار یا برای همیشه عطای مدرسه، درس و تحصیل را به جهت ضعف معیشتی خانواده به لقایش می بخشند یا در صورت وضع مالی مناسب نسبی کار نیمه وقت را بر می گزینند تا در کنار تحصیل و از طریق مشاغل خانگی درآمدزایی برای خود و خانواده داشته باشند.
یکی از کودکان کار که در چهارراه حافظ با تمیز کردن شیشه ماشینها امرار معاش می کند با اشاره به وضعیت اقتصادی خانواده خود می گوید: برای تامین مخارج خانواده و از همه مهمتر برای رفتن به مدرسه و عدم ترک اجباری تحصیلات مجبور به کار کردن هستم.
راهی جز کار کردن ندارم
این دانش آموز دوم راهنمایی که خود را میثم معرفی می کند، در پاسخ به سوالی در مورد علت کار کردن تصریح کرد: پدر 40 ساله ام کارگر ساختمانی است که به خاطر وضعیت آب و هوایی اردبیل بیش از نصف سال را بیکار بوده یا به کارگری با دستمزد خیلی پایین تن می دهد با این حال آیا راهی جز کار کردن برای من که خانواده ام مستاجر است، وجود دارد!
میثم با اشاره به وضعیت مالی پایین خانواده خود افزود: یک خواهر بزرگتر و دو برادر کوچکتر از خود دارم که پدرم برای تامین ما شبانه روز تلاش می کند اما این تلاشها کفاف زندگی را نمی کند و من برای اینکه شرمندگی پدرم را نبینم کار می کنم تا بتوانم حداقل مخارج و هزینه خودم را تامین کنم.
وی با اشاره به علاقه خود برای رفتن به مدرسه و تحصیل اضافه می کند: دوست دارم درس خوانده و شغلی آبرومند در آینده داشته باشم تا بتوانم در زمان پیری پدر و مادرم دستگیر آنها بوده و زحمات خانواده ام را در طول این سالها جبران کنم.
میثم از شکرگزاری خود به درگاه الهی برای داشتن درآمد حرف می زند و ادامه می دهد: روزی حدود پنج هزار تومان از تمیز کردن شیشه ماشینها درآمد دارم و این مبلغ را در اختیار پدر و مادرم قرار می دهم و من به این خاطر خداوند را شاکرم.
وی از سختی کار خود صحبت می گوید: کار کردن در زمستان بویژه در خیابان خیلی سخت است، مجبورم در هوای سرد منتظر چراغ قرمز باشم، تا شیشه یخ بسته ماشینها را تمیز کنم، اما بدترین سختیها زمانی است که توسط رانندگان تحقیر می شویم.
میثم با بیان اینکه رانندگان معمولا من و دوستانم را تحقیر می کنند، افزود: بیشتر رانندگان اجازه نمی دهند که شیشه ماشینهای آنها را تمیز کنیم و برخی افراد هم موقع دادن حق الزحمه متلکهایی به من و دوستانم می اندازند که بدترین زخمها برای ما محسوب می شود.
این دانش آموز با چشمهای خیس خود از علایق و اجبارهایش برای کارکردن می گوید و اضافه می کند: برای رسیدن به شغل آبرومند در آینده و علاقه ام به تحصیل مجبورم سرما و گرما و تحقیر شهروندان و رانندگان را به جان بخرم.
یکی از جامعه شناسان در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به دلایل افزایش کودکان کار در اردبیل گفت: تعداد کودکان کار با میزان درآمد خانواده ها رابطه مستقیمی دارد و هر چقدر میزان درآمد خانواده های متوسط به پایین کاهش یابد به همان اندازه تعداد کودکان کار افزایش خواهد یافت.

وی با اشاره به میزان بیکاری در استان اردبیل افزود: اردبیل یکی از استانهای دارای بیشترین تعداد بیکار کشور است به همین دلیل خانوده های حاشیه شهر و محروم مجبورند کودکان خود را که باید تنها به تفریح کودکان و درس و مدرسه خود برسد، سرکار بفرستند تا بتوانند سطح زندگی خود را ارتقا دهند.
اصغریان رفع مشکل موردی کودکان کار را کارساز ندانست و اضافه کرد: اگر مشکل یکی از کودکان حل شود کودکی دیگر در عرصه کار اضافه می شود بنابراین چنین برنامه ای راهکار مناسب نبوده و باید با تامین اشتغال و بهبود وضع اقتصادی خانواده ها از تولد کودک کار جلوگیری کرد.
..........................
گزارش: توحید مهدوی
نظر شما