پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۷ آذر ۱۳۹۱، ۹:۱۸

جعفریان در گفتگو با مهر:

تقسیم‌بندی‌ رایج در شعر فقط دکان دونبش برای عده‌ای از شاعران ساخته است

تقسیم‌بندی‌ رایج در شعر فقط دکان دونبش برای عده‌ای از شاعران ساخته است

محمد‌حسین جعفریان می‌گوید: تقسیم‌بند‌ی‌های فعلی در شعر تنها برای عده‌ای دکان دو نبش ایجاد کرده و در این میان تنها شعر قربانی شده است.

محمد‌حسین جعفریان، شاعر، نویسنده، روزنامه‌نگار و مستندساز در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سئوال که چرا در حوزه نویسندگی و تالیف اثر در سال‌های اخیر کم کار شده است، اظهار کرد: این سئوال تاثربرانگیز و صحیحی است. واقعیت این است که شاید امر معاش باعث شده روزنامه‌نگاری را بیش از تالیف مد نظر قرار دهم. بخشی از روزنامه‌نگاری معاش است و البته بخشی هم برای عشق و علاقه، ولی هرچه هست، وقت زیادی از انسان می‌گیرد. در واقع روزنامه‌نگارعادت می‌کند به مکررنویسی و این باعث می‌شود گزیده‌نویسی را از یاد ببرد.

وی ادامه داد: نمی‌دانم آدم‌هایی با وضع جسمانی من چقدر عمر می‌کنند که نوشتن را هم دائم به تعویق می‌اندازند و غصه کارهای نکرده را می‌خورند. من قبول دارم که کم کار شده‌ام، اما شاید راه دیگری هم نبوده است. جدید‌ترین کارم همان کتاب «چکر در سرزمین جنرال‌ها» خواهد بود که امیدوارم سال آینده منتشر شود.

وی در پاسخ به سئوال دیگری درباره شعرهایش و دور شدن از فضای شاعری نیز گفت: شعر را کنار نگذاشته‌ام، اما حس می‌کنم شعر مخاطبش را گم کرده است. به نظرم آدمی که دغدغه داشته باشد و بخواهد حرفی برای مخاطب بیرونی در جامعه بزند کمتر برای این کار به سراغ شعر می‌رود.

نویسنده کتاب «در پایتخت فراموشی» ادامه داد: امروز برای تاثیرگذاری کوتاه و میان مدت در مخاطب یا باید مستند ساخت و یا روزنامه‌نگاری کرد؛ راه دیگری نداریم. شعر در روزگار ما نه باب طبع مطبوعات است و نه سایر رسانه‌ها. کتاب‌های شعر هم به زحمت بیشتر از شمارگان دو هزار نسخه منتشر می‌شود و این خود بهترین دلیل برای صحت این ادعاست.

جعفریان ادامه داد: امروز هیچ عرصه‌ای برای ظهور و بروز شعر نیست. خب طبیعی است که اگر در این فضا کسی شعر را عرصه‌ای برای بیان باورهای خود انتخاب می‌کند، بدون شک سراغ بدترین گزینه رفته است. با این حال من ذاتا شاعر هستم. حتی همین الان هم که این حرف‌ها را می‌زنم، شعر می‌گویم. اما خب این اشعار راهی برای انتشار ندارد.

این مستندساز تلویزیونی افزود: مخاطب شعر هم این روزها بسیار مهجور است. شما یک کتاب شعر نام ببرید که در این سال‌ها باعث رخ ‌دادن یک اتفاق ادبی شده باشد. این حرف البته به معنی آن نیست که چنین نبوده است. منظورم این است که نگاه مردم، رسانه‌ و خبر به سوی شعر و شاعری نیست و این بحث به فراموشی سپرده شده است.

جعفریان همچنین گفت: فکر می‌کنم جای شعر را به مراسم‌ معمولی درباره آن داده‌ایم و این به وجودیت شعر لطمه زده است. به نظرم تقسیم‌بندی‌های عالم سیاست این روزها به دنیای شعر وارد شده و به آن لطمه زده ‌است. عادت کرده‌ایم که دائم شعر و شاعر را تقسیم ‌کنیم به انقلابی و ضدانقلابی و... اما کسی نمی‌گوید این وسط خود شعر چه می‌شود؟

وی با نقل خاطره‌ای در این زمینه از یوسفعلی میرشکاک گفت: یادم هست در نشستی ادبی، یکی از شاعران در مجلسی شروع کرد به بد و بیراه گفتن به جمهوری اسلامی. یوسفعلی میرشکاک هم که در آن نشست حاضر بود، بلند شد و بعد از اعتراض به این ادبیات به آن شاعر گفت: این حرف‌ها را ول کن. شعر چه داری؟ آن را عرضه کن ما هم شعر انقلابی را عرضه می‌کنیم تا ببینیم در کنار هم چه داریم و کدام برتر است. شعرعلی باباچاهی و امثال او را بیاورید، ما هم شعر سید‌حسن حسینی و قیصر امین‌پور و امثالشان را می‌آوریم تا ببینیم هرکه چه دارد و که شاعرتر است.

وی افزود: تقسیم‌بند‌ی‌های فعلی در شعر تنها برای عده‌ای دکان دو نبش ایجاد کرده است و در این میان تنها شعر قربانی شده است. همین آقای میر‌شکاک مگر شاعر کوچکی است؟ اما چه کسی شاعری او را بر می‌تابد و باور دارد؟ آیا اصلا این اشعار تجدید چاپ می‌شود؟

جعفریان در پایان تاکید کرد: شعر و ادبیات این روزها به قدری با سیاست آمیخته شده که تا حد زیادی به بودن خودش لطمه زده است. این به معنی آن نیست که ادبیات نباید تعهد داشته باشد و بوی سیاست ندهد، اما اینکه ببینیم سیاست از ادبیات استفاده ابزاری کند و بعد هم جسدش را بیندازد زمین و از رویش رد شود، ناراحت کننده است.

کد خبر 1751918

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha