۲۱ آذر ۱۳۹۱، ۹:۰۲

یادداشت مهمان/

دقت فراوان عمرانی باعث شد تا کارهای اخیرش روی انتشار نبیند

دقت فراوان عمرانی باعث شد تا کارهای اخیرش روی انتشار نبیند

یک بیدل‌پژوه و استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت: اگر مجموعه‌ شعرهایش در این اواخر منتشر نشد، به دلیل دقّتی بود که در گزینش آنها به کار می‌بست. اگر اجل فرصت می‌داد جامعه ادبی می‌توانست شعرهای جدیدش را به چشم ببیند و آن‌گاه بود که می‌شد درباره‌اش به داوری نشست؛ اگرچه هم اکنون هم برای شاگردانش این داوری آسان می‌نماید.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: سیدمهدی طباطبایی، استاد دانشگده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی و از بیدل‌پژوهان کشور است. وی به مناسبت درگذشت خلیل عمرانی، شاعر متعهد انقلاب اسلامی و با توجه به سابقه آشنایی خود با وی، یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده که در ادامه از نگاه شما می‌گذرد:

نمی‌دانم عمرانی را شاعر بنامم یا معلّم؛ استاد یا دوست، هرچه بود؛ او برای همیشه در ذهن من و بسیاری از شاگردانش جایگاهی ویژه و خاص خواهد داشت. این «مرد» افقی جدید فراروی من گشود و تجربیات خویش را در اختیارم نهاد، تجربیاتی که حاصل سال‌ها خون دل خوردن او بود.

برای رسیدن به مهربانی او کافی بود یک لبخند میهمانش شوی و من چه خوشبخت بودم که بعد از این‌که دو سال در نیمکت‌های دانشگاه تهران، با او بودن را آموختم، پس از آن رهایش نکردم او هم با روی گشاده دستگیری‌ام کرد.

این اواخر کلاس شعر بسیج او یکشنبه‌ها تشکیل می‌شد. یک روز ساعت چهار آنجا حاضر شدم، عمرانی را دیدم که با یک نوجوان مشغول شعر خواندن است. وارد که شدم، مرا معرفی کرد و شروع به صحبت کردیم. گفت: «من از حدود سه بعدازظهر به اینجا می‌آیم و می‌نشینم تا بچه‌ها یکی ـ یکی بیایند».

سبک هندی را بسیار دوست داشت و معتقد بود که زبان شعر انقلاب هم به سبک هندی نزدیک است. در اشعار خودش هم این تأثیرپذیری فراوان است. برخلاف آن‌چه برخی می‌پندارند، عمرانی به تمام معنا شاعر بود و شعرهای فراوانی داشت. اگر مجموعه‌هایش در این اواخر منتشر نشد، به دلیل دقّتی بود که در گزینش آنها به کار می‌بست. اگر اجل فرصت می‌داد جامعه ادبی می‌توانست شعرهای جدید او را به چشم ببیند و آن‌گاه بود که می‌شد درباره‌اش به داوری نشست؛ اگرچه هم اکنون هم برای شاگردانش این داوری آسان می‌نماید.

خرداد امسال در همایش بزرگداشت امام (ره) شعری خواند که چند ساعت قبل، در مترو سروده بود و به من گفت: من در این موضوع شعر فراوانی دارم، امّا خواستم شعر تازه‌ای بخوانم. 

اگر بخواهم دو نفر را نام ببرم که برای انقلاب کم نگذاشتند و هرچه را داشتند، رو کرد، بی‌تردید یکی از آنها عمرانی است. ظاهر و باطنش یکی بود و صراحت لهجه او مثال‌زدنی. (بر من خیلی دشوار است که درباره عمرانی، از فعل ماضی استفاده کنم اما چه چاره که المقدر کائن *).

سر بالینش که حاضر شدم در حال دیالیز بود. گفتم: «مؤمن! می‌دانی با ما چه کرده‌ای؟» به زحمت لبخندی بر چهره‌اش نشست و هیچ نگفت. سرم را جلوتر بردم و آهسته گفتم: «نکند باز هم قرص قند خون را با نوشابه خورده‌ای!» خندید مثل همان روزی که این اتفاق رخ داده بود. خواستم شادترش کنم، گفتم: «مشکل ... من حل شد!» دست‌هایش را بالا گرفت و گفت: «خدا را شکر! این از آرزوهای من بود!» او در آن شرایط هم به فکر اطرافیانش بود؛ درست همین هشت سالی که دنبال من دوید، با من شاد شد و با من گریست. آخرین حرف‌های عمرانی را یک روز قبل از تاسوعا شنیدم؛ بعد از آن روزی که بچه‌های «شهرستان ادب» به ملاقاتش رفته بودند.

آخرین بار که کنارش رفتم، از پشت شیشه می‌توانستم او را ببینم. «سید خانم» گفت: «میزان هشیاری‌اش پایین آمده است». گفتم: او وقتی شعری را به یاد نمی‌آورد، چشم‌هایش را می‌بست و صلوات می‌فرستاد و چند لحظه بعد، آن را برایمان می‌خواند. او «سطح هشیاری‌اش» را فراموش کرده است؛ ما صلوات می‌فرستیم تا به یادش بیاید.

گفت: شب و روز دعا می‌کنیم. نمی‌دانم خدا می‌خواهد چه ‌قدر صبر مرا امتحان کند.

گفتم: عمرانی می‌گفت دعایتان «رد خور» ندارد. ما به دعاهای شما دلخوشیم.

گفت: ... گفت اما لرزش صدایش دل مرا هم لرزاند.

خدا می‌داند من به روزهای «بدون عمرانی» فکر نکرده بودم؛ هرچه بود و هرچه هست، همراه او و با حضور او برنامه‌ریزی شده بود.

عمرانی برای من هدیه‌ای الهی بود تا در روزهای بی‌کسی‌ام به او تکیه کنم و آغوش باز او، بسیاری از کاستی‌ها را بر من جبران کرد. در این دو روز بسیاری از مطالب پیرامون او گفته شده است امّا من فقط یک خواهش از دوستان دارم؛ عمرانی در زمان زندگانی‌اش، بسیاری از ناملایمات و بی‌مهری‌ها را تحمّل کرد و پای عقیده و آرمانش ایستاد، مراقب باشیم حرفی بر زبان نیاوریم که در این شرایط هم بر او جفا شود.

----------------------

*  المُقَدَّرُ کَائنٌ وَ الهَمُّ فَضْلٌ. تقدیر وجود دارد و اندوه خوردن زائد است.

کد خبر 1763155

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha