تشخیص کودکآزاری به علت حساسیت مسئله، بسیار مشکل است و تشخیص اشتباه میتواند باعث آشفتگی والدین و کودک شود و تبعات منفی بعدی به دنبال داشته باشد. غالباً به دلیل اینکه کودکان قدرت بیان مشکلات خود را ندارند و گاهی به دلیل حفظ آبروی خود و خانواده از بیان مسایلشان سرباز میزنند، کسانی که با کودکان کار میکنند باید با حساسیت بیشتری با مشکلات کودکان برخورد کنند. یکی از روشهای تشخیص کودکآزاری، گرفتن شرح حال کودک از والدین است. از موارد زیر میتوان تشخیص داد که کودک به وسیله خود والدین مورد ازار و شکنجه قرار گرفته است.
- والدینی که از دادن شرح حال کامل و ابراز جزئیات واقعه خودداری میکنند.
- والدینی که معمولاً در شرح حال میگویند کودک به طور ناگهانی آسیب دیده یا بیمار شده است و از چگونگی آن بی خبرند.
- معمولاً صدمات، با شرح حال داده شده، هم خوانی ندارد. به این ترتیب که مکانیسم، شدت و نوع آسیب وارده با شرح حال مغایر است و آسیبهای مشهود متعلق به زمانها و مراحل ترمیمی هستند.
- والدین شدیداً منکر آزار رساندن یا آسیب دیدن کودک میشوند.
- تأخیر در گزارش موارد کودکآزاری جسمانی، به رغم آسیبهای شدید و جدی.
- چنانچه آزار دهنده احساس کند که توضیحات اولیهاش مورد سوء ظن واقع شده است داستان را تغییر میدهد، بنابراین توضیحات وی مغایر و متفاوت با یکدیگر است.
- شرایط و محلی که حادثه یا مرگ در آن رخ داده است، با شرح حال اختلاف دارد. توضیحاتی که والدین و سرپرستان کودک در مورد یک کودک آسیب دیده بیان میدارند، معمولاً مغایر با واقعیات موجود است.
- بیشتر کودکانی که در شب با آثار ضربه بیمارستان آورده میشوند و سابقه بیماری قلبی ندارند.
- هنگامی که والدین شخصاً مراجعه نمیکنند و در این رابطه از بستگان دیگر مانند خواهر یا برادر کمک میگیرند.
این قبیل والدین:
الف) در نشان دادن نگرانی و دلواپسی خود دچار مشکل هستند و درجه نگرانی آنان با شدت صدمهای که به کودک وارد شده است متناسب نیست.
ب) در ارتباط با آسایش و رفاه کودک، بی علاقه و خونسرد به نظر میرسند. به عبارتی قادر نیستند به کودک آرامش دهند و رفتاری که نشان دهنده درک آنان از احساسات عاطفی و جسمانی کودک باشد، در این والدین مشاهده نمیشود.
ج) بین ارتباط کلامی و غیرکلامی والدین و کودک تفاوت وجود دارد.
د) بیشتر تعبیرهای منفی در مورد کودک به کار میبرند و مرتباً از او انتقاد میکنند که کودک خودش سبب صدمه است.
ه) اگراز آنها در مورد وظیفهای که در قبال حفاظت و هدایت کودک دارند پرسیده شود خشمگین شده و حالت تهاجمی به خود میگیرند.
یکی دیگر از روشهای تشخیص کودکآزاری معاینه و گرفتن شرح حال از کودک است در این ارتباط باید تا آنجا که موجب ناراحتی و اذیت کودک نشود از او در ارتباط با جراحتهایش سؤال شود و بعد مورد معاینه قرار بگیرد. اگر بیرون آمدن لباس برای کودک ناراحت کننده باشد باید از این کار خودداری شود و اعتماد کودک به طور کامل جلب شود در مورد خردسالان که قدرت بیان مشکلاتشان را ندارند باید از عروسکها و نقاشی استفاده شود.
علائم مهمی که در معاینه کودک آزار دیده باید مورد توجه قرار بگیرد عبارت است از: ظاهر کودک، علائم و نشانههای پوستی و علائم و نشانههای اسکلتی.
ظاهر کودک: کودکان آزار دیده حالت ترس به خصوص از پدرو مادر دارند. گاهی گوشهگیر بوده و یا حالت تهاجمی به خود میگیرند. قیافه بهت زده دارند و به پایین نگاه میکنند. معمولاً نحیف و لاغرند و دارای عقب ماندگی رشد جسمی و عقلی هستند و نظافت خوبی ندارند. معمولاً ارتباط چشمی با کسی برقرار نمیکنند. بدون استثناء نسبت به همه مهربان یا خشمگین هستند. کودکان کوچکتر از خود و حیوانات را مورد اذیت و آزار قرار میدهند. در بازی با عروسکها بسیار خشن هستند و ارتباط عاطفی مورد انتظار را با آنها برقرار نمیکنند. در نبودن والدینشان نگران نمیشوند و بی قراری نشان نمیدهند. درمدرسه یا بیش از حد گوشه گیر هستند یا بسیار پرخاشگرند و به وسایل مدرسه آسیب میرسانند و تمایلی برای رفتن به خانه نشان نمیدهند.
علائم و نشانههای پوستی: وجود کبودی و جراحتهای متعدد پوستی مربوط به زمانهای مختلف و سوختگیهایی به شکل ابزار ایجاد کننده آن اغلب در مناطق غیر معمول پوست است.
عائم و نشانههای اسکلتی: مهمترین علامت در استخوانها، وجود شکستگیهای متعدد و مربوط به زمانهای مختلف است. در معاینه کودک باید به تمام موارد یادشده توجه کرد و همه قسمتهای بدن کودک به دقت مورد معاینه قرار بگیرد و برای تشخیص شکستگیهای قدیمی از قسمتهای مختلف بدن بیمار رادیوگرافی به عمل آید.
آزار جسمی طیف وسیعی دارد؛ کتک زدن، نیشگون گرفتن و یا چنگ زدن، تکانهای شدید به کودک، سیلی زدن، داغ کردن، گاز گرفتن و غیره همگی از عواملی هستند که در بسیاری از موارد منجر به آسیب دیدن کودک میگردد. این کودکان معمولاً توسط همان کسانی که شکنجه میشوند، از خوردن غذا نیز منع میگردند. به لحاظ روانی انواع توهینها، تحقیرها، تهدیدها و تبعیضها را تحمل میکنند و دچار مرگ تدریجی میشوند.
در اغلب موارد سازش و تبانی بین والدین نیز معمول است و تمام سعی آنان در این است که صدمه وارد آمده به کودک را پنهان نگاه دارند و مانع از شناسایی شخص مسئول حادثه شوند. متأسفانه حداکثر موارد کودکآزاری مجرم متناسب با جرمش مجازات نمیشود و در بسیاری از موارد قانون با اغماض زیادی با این والدین برخورد میکند.


نظر شما