به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی فیلم "حوض نقاشی" عصر امروز چهاردهم اسفند ماه پس از نمایش فیلم با حضور منوچهر محمدی تهیهکننده، مازیار میری کارگردان، حامد محمدی نویسنده، آتوسا قلمفرسایی طراح صحنه و لباس، فرشته صدرعرفایی و نگار جواهریان بازیگران و جواد طوسی منتقد سینما در تالار فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست مازیار میری کارگردان فیلم گفت: امروز که وارد سالن شدم از شما انرژی گرفتم که ذرهای از انرژی مملکتام است و آن را همراه خود میبرم تا بتوانم در ادامه به کار دیگری فکر کنم.
جواد طوسی منتقد سینما درباره "حوض نقاشی" عنوان کرد: "حوض نقاشی" با توجه به شکلگیری این جنس سینما میتواند اتفاق فرخندهای باشد خصوصا در این شرایط ناکارآمد. قدری از این وسواس به قدرت انتخاب برمیگردد که منوچهر محمدی به خوبی از پس این مسئولیت برآمده است.
وی افزود: محمدی همیشه به دنبال جای پای مطمئن میگردد در یک دوره با حاتمیکیا، سیف الله داد، رضا میرکریمی و حالا یک رابطه پدر فرزندی همراه با یک فیلمساز خوشفکر همچون مازیار میری پیدا کرده است.
طوسی تاکیدکرد: "حوض نقاشی" رسیدن به یک عاشقانه متفاوت است مانند "طلا و مس" و حالا هم این فیلم. این فیلمها میتواند پیشنهاد مناسبی برای جامعه باشد. این نوع سینما یک ملودرام است که ممیزی هم در آن زیاد مزاحم نیست.
این منتقد سینما با اشاره به سیمرغهای بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فجر امسال گفت: این اتفاق جالبی است که دو فیلمی که در انتخاب مردمی سیمرغ گرفتند به نوعی به سینمای ملودرام پهلو میزنند اما در "حوض نقاشی" این بستر ملودرام در یک شکل توام با انضباط ساخته شده است و عناصر خود را از دل محیط میگیرد. در این فیلم ما دو خانواده را میبینیم که از هم تاثیر میگیرند. "حوض نقاشی" میتواند پیشنهاد خوبی برای جامعه ما باشد.
وی با اشاره به شباهت دو فیلم "حوض نقاشی" و "سعادت آباد" در کارنامه مازیار میری، عنوان کرد: به نظر من "حوض نقاشی" در ادامه منطقی "سعادت آباد" است و هر دو فیلمِ جزئیات هستند. میری در "سعادتآباد" طبقه متوسط را میشکافد و چالشیترین مناسبات را نشان میدهد اما شاید جای سوال باشد که فیلمسازی با آن نگاه چطور به دنبال ملودرامی چون "حوض نقاشی" میرود. البته او توانسته در "حوض نقاشی" هم کار خود را به درستی انجام دهد و مخاطب را جذب کند که من این موضوع را در سالن دیدم.
در ادامه منوچهر محمدی تهیهکننده اثر درباره داوریهای جشنواره فیلم فجر امسال گفت: من در هر جشنوارهای قواعد آن را میپذیریم؛ اینکه تعدادی داور آثار را ارزیابی میکنند. در هر حال هر هیاتی از داوران سلایق خاص خود را دارد اما اتفاقی که امسال در جشنواره فجر افتاد از یک جهت دیگر برای ما تعجبآور بود. داوران در این دوره جشنواره خودشان مباحثی را در ارتباط با فیلمها مطرح کردند که اگر این مسایل را عنوان نمیکردند ما نیز تصور میکردیم فیلممان را نپسندیدهاند.
وی افزود: اما وقتی داوران دلایل خود را مطرح میکنند، مشکل تازه شروع میشود، مثل جریان اسکار. به عقیده من باید برخی مواقع از کنار یک سری مسایل گذر کرد.
این تهیهکننده با اشاره به صحبتهای اخیر رئیس سازمان سینمایی درباره جایزه اسکار اصغر فرهادی تاکید کرد : من ندیده بودم در کشوری افتخاری ملی کسب شود و بعد از مدتی عنوان کنند که ما این جایزه را با لابی گرفتیم. آن هم در صورتی که ما با یک جامعه پرسشگر روبهرو هستیم.
محمدی ادامه داد: حالا برای همه سوال شده که ما با این فاصله با کشور آمریکا چه کسی را در اسکار داریم که به لابی ما توجه کند. در پاسخ به این پرسش افکار عمومی عنوان میکنند که یک پیرمردی در آمریکا حضور داشته و ما با او صحبت کردیم و وی تاکید کرده که "حل است". این موضوع کار را بدتر میکند.
وی در ادامه با اشاره به صحبتهای برخی از داوران جشنواره فجر درباره "حوض نقاشی" گفت: دوستانی در هیات داوری عنوان کردند که فیلم "حوض نقاشی" از نظر پزشکی مشکل دارد و ما درباره این موضوع استعلام کردیم. وقتی من به عنوان تهیهکننده تصمیم گرفتم سراغ این موضوع بروم قطعا بحث ازدواج دو کمتوان ذهنی برای ما نیز سوال بود به همین دلیل به همراه نویسنده به مرکز محل نگهداری افرادی که چنین مشکلاتی را دارند، رفتیم.
تهیهکننده "حوض نقاشی" ادامه داد: ما هم در ابتدا باورمان نمیشد که چنین افرادی با داشتن مشکلات اینچنینی با یکدیگر ازدواج کنند و فرزندشان سالم به دنیا بیاید اما آنها به ما نمونههایی نشان دادند. بیماران کمتوان ذهنی تقسیمبندی دارند. ما به گروه سنیای که به آنها گروه مرزی میگفتند در فیلم پرداختیم. این افراد آموزشپذیرند و میتوانند امورات معمولی خود را بگذرانند اما در سکنات و رفتارشان چنین مشکلاتی دیده میشود.
محمدی ادامه داد: بعد از صحبتهای داوران، پزشکهای مختلفی با رسانهها صحبت کردند و موارد خود را مطرح کردند که این افراد می توانند ازدواج کنند و حتی عاشق شوند. این برای اولین بار است که من میشنوم یک فیلمی را به دلایل علمی کنار میگذارند. در این شرایط سوالی برای من مطرح می شود که چطور باید فیلم هایی چون "بنجامین باتن" و " هوش مصنوعی" را هضم کنم؟
وی تاکید کرد: اساسا معتقدم سینما امری برای لذت بردن است و از طریق آن حسی منتقل میشود. بهتر است کمی به عواطف هم فکر کنیم.
در ادامه جواد طوسی منتقد سینما گفت: یکی از داوران در کارنامه خود ساخت فیلم "گلهای داوودی" را دارد. چطور در این فیلم می شود روشندلی با پای برهنه مسیر طولانی را تا پارک ساعی طی کند. اما در این فیلم ایراد پزشکی وجود دارد. این بدعتگذاری است که اگر فتح باب شود دیگر قواعد هنرمندی را باید کنار بگذاریم.
مازیار میری کارگردان "حوض نقاشی" در ادامه بیان کرد: من اوایل تابستان برای ساخت فیلم دعوت شدم. من با محمدی دوستی دیرینه دارم. هر کدام از فیلمهایم را در ابتدا به وی نشان میدهم تا در جریان نظرات او قرار بگیرم. دوستی ما به "حوض نقاشی" برنمیگردد و ما حتی با هم کار صنفی هم کردهایم.
وی افزود: ما پس از اینکه در جریان طرح قرار گرفتیم با هم درباره بازیگران صحبت کردیم و پس از آن حامد محمدی به جمع اضافه شد. دوستی امروز در این جلسه به من گفت که تفاوتی بین "حوض نقاشی" و "سعادت آباد" وجود دارد؛ اینکه در فیلمِ قبلی شما تلخ نگاه میکنید اما در این فیلم امید دیده میشود. من احساس می کنم دو سال پیش زمان ساخت آن فیلم دلزده و ناامید بودم. اما امروز با امید به شما من امیدوار میشوم.
میری در ادامه درباره داوریهای جشنواره فجر عنوان کرد: ما هیچوقت به داوری جشنواره فجر در آن زمان اعتراضی نکردیم و به سلیقه آنها احترام گذاشتیم. فقط به آرای سیمرغ مردمی اعتراض داشتیم.
آتوسا قلمفرسایی طراح صحنه و لباس این فیلم افزود: هر فیلمی طراحی و مناسبات خود را دارد. وقتی با شخصیتهایی روبهرو هستیم که بیماری خاص دارند باید تحقیقات بیشتری انجام میدادیم. به همین دلیل من نیز به همراه گروه به مرکز مربوطه رفتم. در مواردی حتی به خانههای آنها رفتیم. قرار نبود ما فیلمی درباره این بیماری بسازیم بلکه قصه ما عاشقانه بود که شخصیتهای آن دچار این بیماری بودند.
وی ادامه داد: در هر صورت باید شرایط آنها را برای طراحی در نظر میگرفتیم. البته سعی کردیم در طراحیها این افراد خیلی تافته جدا بافته نباشند.
طوسی درباره طراحی صحنه این فیلم گفت: بخشی از اهمیت "حوض نقاشی" تاکید بر جزئیات است که این موضوع در لوکیشنها و حتی طراحی لباس شخصیت ها لحاظ شده است. در این فیلم در برخی صحنه ها لوکیشن همانند یک شخصیت است. مثل پشت بام. همصحبتی رضا با کبوترها، مقایسه پشت بام دو خانه. این موضوعها زنده بودن فیلم را نشان می دهد.
نظر شما