ستارگان ديروز ازياد رفتگان امروز/ مادر دو شهید: بدهكار امام و اسلام هستم

به گزارش خبرنگار مهر، آرام آرام  پله هاي آپارتماني واقع در شهرك اميد اكباتان را بالا مي روم، در اين فكرم كه چگونه با او مواجه شوم؟، مگر نمي داني آنان داغ  ديده اند، دو پسرخود را از دست داده، در را آرام مي زنم چرا كه مي دانم او هميشه مشتاق ديدن فرزندان رشيدش است .

مرا با همه صفا وصميميتش مي پذيرد و خود را مادر دوستان سيد حسينش نيز معرفي مي كند، اصلا احساس غريبي نمي كنم  اما نگاهم كه به عكس شهيدان فروتن مي افتد خود را و همه منيت هايم را دربرابرعظمتشان هيچ مي يابم.

وقتي مادرشان بغض گلويش را مي گيرد از خود خجالت مي كشم، به راستي اينان سربازان گمنام مهدي فاطمه بودند كه رفتند و زنان ما را به رعايت عفت وحجاب توصيه كردند!،اينك گاهي شرمسار مي شوم  از پايمال شدن ارزش هايي كه خون ها براي آن در فكه، هويزه، مجنون، شرهاني و.. ريخته شد.

به واقع كه چه زود یاد شهدا وخانواده اين دلير مردان از خاطرمان پر كشيد و اينك در و ديوار شهر کمتر بويي از شهدا مي دهد.

خانم حاجيه شريفي مادرشهيدان سيد حسين وحسن فروتن، شير زني است كه در داغ دوري شهيدانش مي سوزد و آرزوي ديدار هرچه زودتر آنها را دارد.

وي كه از 40 سال قبل سر پرستي پنج فرزند خودرا  عهده  دار شده در خصوص فوت همسرش گفت: صبح يكي از روزهاي زمستان بود وسيد حسين هنگام خروج از خانه از من پول در خواست كرد  كه گفتم برو از پدرت بگير.

وي ادامه داد: رفتم به سراغ پدرش كه به يكباره متوجه شدم از دنيا رفته است و از آن زمان به بعد پسرهايم هم درس مي خواندند و هم كار مي كردند تا مخارج منزل تامين شود.

وي بيان كرد: در زمان جنگ پسرانم عباس، سيد محسن وسيد امير همزمان به جبهه رفتند و فقط سيد كمال  كه سن كمي داشت در خانه باقي ماند.

وي كه دو دختر نيز دارد، هديه آنان را از سوي خدا به خودش  به احترام  جد پدرش مي دانست، عنوان كرد: بچه هايم همه خوب وصالح اند ونوه هايم نيز خيلي مهربانند  و از آنان راضي ام.

وي كه پسرانش را خداشناس، باتقوا، خوش اخلاق ومومن معرفي مي كرد، اذعان كرد: از فراق آنان شكايت دارم وهميشه به ياد آنان هستم وهيچ وقت فراموششان نمي كنم.

شريفي گفت:  سيد حسين از كودكي داراي خصوصيات ممتازي بود وپدرشان هميشه به من تذكر مي داد مراقب او باشم چرا كه در آينده  حتما به جايي خواهد رسيد.

وي كه پسر شهيدش را علاقه مند به ورزش  معرفي مي كرد، افزود: سيد حسين از اوايل انقلاب و جنگ در همه عرصه هاي حضور داشت و در بسيج مخلصانه كار مي كرد.

وي تاكيد كرد: حسین دوستان هم سن وسال خودش را به ورزش  دعوت مي كرد و علاقه زيادي به شهيد اميرمحمد لو داشت و پس از شهادتش، او نیز كم حوصله شده بود.

وي شهيدان رنجه، سيد مسعود مير آفتاب زاده و جمع كثير ديگري را  شاگردان كلاس اخلاق پسرش  معرفي كرد و گفت: سيد حسين در اواخر خرداد سال 1365 در جزيره مجنون با برخورد چهار دوشكا به شهادت رسيد  و پيكرش به علت شدت درگيري، دو روز مابين خط مرزي باقي ماند كه با تلاش دوستانش در گردان  به عقب برگردانده شد.

مادر شهيدان فروتن  با اشاره به علاقه سيد حسين به امام گفت: سیدحسین به من مي گفت امام قلب من است  و تو نور چشم  من، اگر چشم نداشته باشم مي توانم زنده بمانم  ولي بدون قلب مي ميرم.

او كه در سخناش علاقه شديدش را به امير پنهان نمي کرد، ادامه داد: امير چهار ماه قبل از برادرش حسين به شهادت رسید و پيكرش كه تنها چند استخوان باقي مانده بود  12 سال بعد به وطن بازگشت.

بدهكار امام و اسلام  هستم

او كه  از انقلاب هيچ چيزي طلب نمي كرد، اذعان كرد: بدهكار امام واسلام  هستم.

وي به ديدار سرزده همسر دكتر احمدي نژاد  از منزلش اشاره کرد و  گفت: پس از معرفي او به من بهت زده شدم و اميدوارم مديران بنياد شهيد يادي نيز از خانواده شهدا بكنند و سري به آنان بزنند.

برادرشهيدان  فروتن نيز گفت: مراسم ترحيمي براي امير گرفته بوديم كه خبر آوردند او مجروح شده ودر بيمارستان بستري است كه به يكباره همگي خوشحال شدند و به قول معروف مراسم عزا به شادي مبدل شد.

عباس فروتن اذعان كرد: برادرهايم خود را سرا سيمه به اهواز می رساندند تا  او را بيابند اما شهيد حاج ستار  ابراهيمي را مي بينند كه به آنان مي گويد خود ديدم كه  امير شهيد شد و در مواضع عراقي ها باقي ماند.

وي ادامه داد: با  مشخص شدن دروغ بودن سلامتي او دوباره محله سياه پوش شد و مجلس ترحيم وعزادراي برپا شد.

سرم را به زير مي اندازم چرا كه خود را در مقابل كوهي از عظمت وايمان  زره اي بيش نمي بينم، براستي اين مكتب چيست كه مادران شهيدش پس از 25 سال اينگونه با عشق وعلاقه به اسلام و راه شهيدان افتخار مي كند،حال بايد ديد فرزندانشان كه بودند كه اينچنين مادراني داشته اند.

ميزبانان در حالي بدرقه ام مي كنند كه نمي دانم به كجا ميروم؟ به دامان شهري كه كم كم رنگ خون شهيدانش با بي غيرتي ها رنگ مي بازد، شهري كه نام بردن از شهيدان كهنه پرستي و مرده پرستي نام مي گيرد، شهري كه...

بدون شك برگ برگ ياددادشت هاي فرشتگان احوال ما از ياد ايثار  و از خود گذشتگي خانواد هاي شهدا مسطور است و برماست كه اين ستارگان ديروز را در افول يادشان در امروز ارج نهيم و از اين ثروت ها براي تربيت نسل هاي بعدي انقلاب  استفاده كنيم.