به گزارش خبرگزاری مهر، این مصاحبه مربوط به سال 2008 میشود و روی سایت شخصی زیدان (Zidane.fr) قرار گرفت اما بعد از مدتی از روی سایت برداشته شد. اصل این مصاحبه به زبان فرانسه بوده اما سایت "فوت اند بال" آن را به انگلیسی ترجمه کرده و روی خروجی خود قرار داده است.
زندگی پس از بازنشستگی
وقتی بچه بودم هر روز تمرین میکردم و دو روز یک بار به مسافرت میرفتم. همتیمیهایم و من در یک دنیای خیالی زندگی میکردیم و همه چیزمان فوتبال بود. فقط به بازی بعدی فکر میکردیم. این، همه آن چیزی است که من در 17 سال اول زندگیام انجام دادم.
وقتی زمان خداحافظی از راه رسید میدانستم نمیتوانم به نوعی از زندگی که قرار نیست در آن هیچ کاری انجام بدهم، تغییر مکان بدهم. اینکه در خانه بمانم و با انگشتانم بازی کنم. نمیتوانستم تمام روز روی تخت بیفتم آن هم وقتی که بچههایم ساعت 7 صبح از خواب برمیخاستند. پس با آنها از خواب بلند شدم، صبحانه خوردم و آنها را به مدرسه بردم. سپس هر کاری که باید انجام دهم را انجام میدهم.
خوشحالم حامیان مالی که از 17 سالگی به کار با من پرداختند به حمایت خود تا پایان ادامه دادند. اکنون دو روز از هفته را از خانه دور میشوم و در پایان هفته بازمیگردم تا در کنار خانوادهام باشم. در حال حاضر چهار بچه دارم که مراقبت صحیح و رشد آنها بسیار اهمیت دارد. زیرا آنها باید یاد بگیرند که زندگی آسان نیست. اگرچه من در زندگی فرد موفقی بودهام اما آنها باید اهمیت کار و اینکه خودشان باشند را یاد بگیرند.
بازی برزیل - فرانسه در جام جهانی 2006
ما آن روز بازی خیلی خوبی ارائه کردیم. این جالب است که بازیهای بزرگ فرانسه اغلب مقابل برزیل انجام میشود. فکر میکنم این موضوع به این ربط دارد که شما با آزادی مقابل آنها بازی میکنید. در سال 2006، ما به خودمان گفتیم که چیزی برای از دست دادن نداریم. چراکه حتی اگر باخته بودیم، شکست مقابل برزیل مایه شرمساری نبود. همچنین میدانستم که آن دیدار میتوانست آخرین بازی حرفهای زندگیام باشد بنابراین به خودم گفتم:"از این لحظه لذت ببر، برو آنجا و حال کن."
شب قبل، همه در خصوص بازی صحبت میکردیم: "اوه اوه، بازی یک چهارم نهایی مقابل برزیل." همگی آرام بودیم و واقعا از اینکه در خصوص برزیل صحبت میکردیم به خودمان نگرانی راه ندادیم. میتوانستیم در هر زمان از بازی مقابل آنها گل بخوریم.
روابط با رونالدو:
بعد از بازی با برزیل به دیدن رونالدو رفتم. به او گفتم: "نگران نباش. چندان هم بد نیست. این فرصت را داری که زودتر از موعد به تعطیلات بروی."
رونالدو یک آدم فوقالعاده است. ما روابط خیلی خوبی با یکدیگر داشتیم با اینکه از دو ملت متفاوت بودیم. از نظر من او بهترین فوتبالیستی است که تا به حال در کنارش بازی کردهام. وقتی او در بالاترین سطح فوتبالش قرار داشت، هیچکس را یارای مقاومت با او نبود.
درباره کاسیاس و کهکشانیها (کاسیاس گفته بود که کهکشانیها یک سیرک تمام و کمال بود):
ما بازیکنان همگی روابط بسیار خوبی با هم داشتیم. البته من واژه کهکشانیها را اصلا دوست نداشتم و این کار خبرنگارها بود. وقتی یک خبرنگار تصمیم میگیرد از پنج بازیکن تعریف و تمجید کند و آنها را از سایر بازیکنان تیم متمایز کند، در آن زمان یک شکاف ایجاد میشود. روزنامهها هیچ اشاره نمیکنند که دیگر بازیکنان هم بودند که در پیروزی رئال مادرید نقش داشتند. بنابراین من درک میکنم چرا بعد از یک مدتی کاسیاس از کهکشانیها به ستوه آمد.
مشکل بزرگتر زمانی بود که ما آغاز به باختن کردیم. آشکارا بقیه اعضای تیم مقابل بازیکنانی که کهکشانی نامیده میشدند موضع گرفتند. آنها فقط نمیگفتند "خب تقصیر خودشان است." آنها واقعا دنبال این کار بودند مخصوصا وقتی آن پنج بازیکن همه اعتبار پیروزیها را به خود نسبت میدادند.
این وضعیت به هواداران صدمه زد. بنابراین از اینکه میشنویم کاسیاس آن حرفها را زده مایه شرمساری است. امروز، او به عنوان یکی از بهترین دروازه بانان جهان است و خودش شاید الان یک کهکشانی باشد. مردم خواهند گفت او بهتر از دیگر دروازه بانان است و وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود، در مرکز انتقادات قرار میگیرد. این یک دور باطل است.
آمادهسازی برای جام جهانی 2006:
آن سال در رئال وضعیت خوبی نداشتیم. در حقیقت، در مقطعی وضعیت تیم خیلی بد بود و اگرچه بعدا ارتقا پیدا کردیم اما نمیتوانستیم چیزی ببریم. این برای باشگاهی مثل رئال مادرید خوب نبود.
من همچنین به آماده سازی خودم برای جام جهانی 2006 هم فکر میکردم. میخواستم در بهترین شرایط ممکن قرار بگیرم. نمیخواستم در بازگشتم به تیم ملی، نمایش کمارزشی از خود بر جای بگذارم. بنابراین، سه - چهار ماه قبل از مسابقات تمرینات سفت و سختی را انجام دادم. مثل دیوانهها تمرین میکردم.
در بازی فرانسه - مکزیک که دو هفته قبل از آغاز مسابقات جام جهانی 2006 برگزار شد، من در جریان بازی از حال رفتم. مردم میپرسیدند:" اگر او الان توان بازی ندارد، پس چگونه میخواهد در جریان جام جهانی برای فرانسه بازی کند؟" آنها حق داشتند اما من نسبت به آنچه در خصوص آماده سازی خودم انجام میدادم ایمان داشتم. چنانچه شما خیلی سخت تمرین کنید و ریکاوری خوبی داشته باشید به سطح آماده سازی خوبی خواهید رسید. این تقریبا برای من اتفاق افتاد.
عملکرد نا امیدکننده در یورو 2004:
در سال 2004 فکر میکنم تیم ما به لحاظ آماده سازی بدنی موازنه درستی نداشت. در نیمه نهایی (بازی مقابل یونان) بین بازیکنان یونان و ما یک فاصله بزرگ وجود داشت. آنها تشنه پیروزی بودند و از نظر جسمانی در شرایط بهتری قرار داشتند. این واقعا ناراحت کننده است که پی ببرید به اندازه حریفتان آمادگی بدنی ندارید: ما در خصوص تمام توپهای سرگردان نسبت به یونانیها عقب میماندیم و جنگهای تن به تن را میباختیم... موضوع همین است، دست کم روی کاغذ - با همه احترامی که برای تیم یونان قائلم - ما آن روز باید بهتر از یونان میبودیم. اما این اتفاق نیفتاد. به لحاظ بدنی، آنها برتر از ما بودند. آنها واقعا از ما سر بودند.
در خصوص یورو 2000:
در سال 2000 در قله فوتبال قرار داشتیم؛ کاملا دور از دسترس دیگر تیمها. این یک رشد طبیعی نسبت به دو سال قبل بود که ما موفق شدیم قهرمان جام جهانی شویم. یک فضای عالی بر تیم حاکم بود. همگی در هتل سر میز شام مینشستیم، همه 23 بازیکن. ما در سال 2000 برای بیش از یک ساعت دور میز مینشستیم و فقط صحبت میکردیم در حالیکه در شرایط غیر از این، بازیکنان سریع غذایشان را میخورند و میروند.
نیمکت نشینی در فوتبال:
در تورنمنتهایی مثل جام جهانی، یک تیم باید یکپارچه باشد. اگر شما وارد بحث و جدل شوید، اوضاع خیلی سریع خراب میشود. برای مثال در خصوص نیمکت ذخیرهها مثال میزنم: نیمکتنشین بودن دشوار است و این خیلی ناامیدکننده است که شما هر روز تمرین کنید و بدانید که قرار نیست در ترکیب باشید. اما انها ناراحتی خود را به دیگر اعضای تیم نشان ندادند برای اینکه باعث گسترش حس منفی نشوند. ذخیرهها خیلی مهم هستند و من فکر میکنم آنها شایسته تکریم بسیار هستند به ویژه در تورنمنتها.
درآمد فوتبالیستها:
مسئله این است که در نگاه خیلیها بازیکنان فوتبال خیلی پول در میآورند. من این موضوع را درک میکنم اما این مهم است که آنها بدانند ما دزدی نمیکنیم. اگر عدهای حاضرند این پول را به ما بدهند بدین خاطر است که ما مردم را به بازی میکشانیم.
سادهتر بگویم: فوتبال مهم ترین ورزش جهان است و پول زیادی در آن هست. اما من همچنین میدانم عده زیادی از مردم هم وجود دارند که وضعیت مالی مساعدی ندارند و من این انتقادات را میپذیرم. به همین خاطر است که هرگز اعلام نکردم چقدر پول دریافت میکنم. من احترام بسیاری برای مردمی قائلم که روزگار سختی دارند.
نظر شما