اين شاعر در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با اشاره به پاره اي از مشكلات و معضلات در بدنه شعر امروز و سوء استفاده تعدادي خاص از منابع دولتي ، افزود : عاملي كه باعث مي شود ادبيات ما به زبانهاي ديگر دنيا ترجمه نشوند ، ضعف انديشه شاعران و انديشمندان ماست ، تعدادي از همين شاعران فعلي كه مي توانند به جاي سوء استفاده از ميدان ادبيات ، استفاده فردي از بودجه هاي عمومي و دولتي و تشكيل باند ، اثري قابل توجه ارائه بدهند تا قابل ترجمه نيز باشد و از قدرت انتقال انديشه برخوردار ، " حافظ " شاعر معاصر همه زمانهاست عطار و ... همين طور هر شاعري بايستي از ماضي به امروز بيانديشد در غير اين صورت شاعر ماضي مي شود و يك شاعر ماضي در ادبيات " شاعر مرده " ناميده مي شود .
اكبر بهداروند تصريح كرد : در سالهاي 60 تا 65 ديوارهاي حوزه هنري به چند نام محدود مي شد و اين عاملي براي محدود شدن انديشمندان و اهل قلم بود ، كه در سال 1365 توسط " محمد علي زم " اين افراد خاص از حوزه خارج شدند ، من معتقدم بايد انسانها از خود بگذرند تا به قول " بيدل " ، بتوانند به فرداي عاقبت انديشي برسند.
|
اكبربهداروند : در سالهاي 60 تا 65 ديوارهاي حوزه هنري به چند نام محدود مي شد ، كه در سال 1365 توسط " محمد علي زم " اين افراد خاص از حوزه هنري خارج شدند . |
وي با اشاره به اهميت ترجمه شعر ايران به زبانهاي ديگر ، ياد آور شد : يك قطعه شعر يا نثر، بايد قابليت ترجمه را داشته باشد و اين مسئله باز مي گردد به ضعف انديشمندان و شاعران ما كه بعد از دوره صفوي اين شكل گيري صورت گرفته است، بعد از برپا شدن رنسانس در قرن هيجده و شكل گيري ادبيات همانطوركه اعتياد و بسياري از مسائل را براي ما ايجاد كردند براي عوامل انديشمندان هم در ادبيات اين شكلها ايجاد شد و چون مباني انديشه شناسي جهاني ما دين است يكي از عوام معرف شعرو ادبيات ما دين مي باشد و اين ادبيات ديني و آيين مند ماست ، به طوري كه حافظ مي گويد : هرچه كردم همه از دولت قرآن كردم / نديدم خوشتر از شعرتو حافظ ، به از قرآني كه اندر سينه داري / شعرهاي حافظ ، سعدي ، عطار و ... در جهان شناخته شده هستند.
بهداروند اظهار داشت : آيا شاعران بزرگي مانند " بيدل " مادي بوده اند ؟ هرچند بوزاني متفكر معاصر ايتاليا بيدل را شاعري مادي و مادي گرا مي دانسته، در صورتي كه بيدل يك شاعري انديشمند و توحيدي بوده است ، او شاعر مايوس و تفكر است كه آثارش برگرفته از دين و انديشه توحيدي است.
|
اادبيات پيش از انقلاب ، جنسي و استحاله اي و بي هويت بود ، اما ادبيات انقلاب اسلامي ، توحيدي و متعهد است . |
بهداروند درادامه ، درخصوص شعر و ادبيات دوران انقلاب به مهر، گفت : همان طور كه انقلاب يك جريان با پشتوانه انديشمند و فرهنگي در جهان بوده است ، ادبياتش نيز با انقلاب پيش رفته است و همانطور كه انقلاب ، جهت ها را متغير كرد ، مسلما ادبيات هم متغير شد. به طوري كه ادبيات پيش از انقلاب ، جنسي و استحاله اي و بي هويت بود ، اما ادبيات انقلاب اسلامي ، توحيدي و متعهد است .
وي در ادامه اين مطلب افزود : ادبيات انسان ساز است و به نوع شاعران مربوط مي شود ، اگر شاعري انديشه اش ضعيف باشد دليل بركل نيست ، كل ادبيات ما يك شاكله و بسامدهاي خاص خودش را دارد و از آنها مي توان از توحيد ، گذشت ، شهادت ، تعهد ، دين مداري و از خود گذشتن را نام برد كه اين موارد را در پيش از انقلاب نداشته ايم ، در گذشته ادبيات " من مداري " حاكم بود ، در صورتي كه امروزه خدا مداري حكمفرماست .
اين شاعردر پايان گفت وگو با مهر، خاطرنشان ساخت : وقتي فرانسويها درخصوص ادبيات انقلاب در جنگ " تزدكترا" مي نويسند ، نشان مي دهد كه شكل گيري ادبيات متعهد در ايران دراندازه جهاني صورت گرفته است ، اين كه عده اي قليل دوره اين نوع ادبيات را تمام شده مي دانند ، نادرست مي باشد ، من معتقدم كه ادبيات پايداري ما روز به روز شكوفاتر مي شود چون شاعران و هنرمندان ما به مرزهاي وسيع تري از دانش و آگاهي پيش مي روند .
نظر شما