به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، نشست " مشيت خاص الهي و جهش ژنتيكي : دفاعي نو از تكامل خداباورانه " در راستاى جلسات تابستانى گروه علم و دين مركز تحقيقات علوم پزشكى كشور جهت آشنايى اجمالى با آراى دانشمندان معاصر غربى، به بررسي آراى كشيش پروفسور رابرت جان راسل ( Robert John Russell )، فيزيكدان مشهور امريكايي، اختصاص داشت.
فعاليت فكري كشيش جان راسل در باب نسبت علم و الهيات مسيحي و تكامل است. او رياست چندين مركز تحقيقاتي در اين زمينه را برعهده دارد. پروفسور راسل همچنين مجله اي را سرپرستي مي كند كه نسبت علم و دين را محور توجهات فلسفي خود قرار داده است. انديشه هاي او - كه نزديك به كليساي كاتوليك است - در باب نست علم و دين بسيار مورد توجه هستند. راسل در دانشگاه هاي استنفورد، كاليفرنيا و لس آنجلس، فيزيك و الهيات تدريس نموده است.
دكتر شهرياري در ابتداي اين نشست بيشتر فعاليت راسل را بررسي تكامل الهياتي توصيف كرد و اظهار داشت : راسل در اين زمينه معتقد است كه تكامل زيستي روش خدا براي خلق حيات است. خدا هم منبع استعلايي جهان به عنوان يك كل، از جمله حضور مطلق در هر لحظه در قوانين طبيعت است و هم خالق تمام پيچيدگيهاي فيزيكي و زيستي.
وي همچنين درباره جهش ژني گفت : جهش ژني تنها پديده شناخته شده اي است كه موجب تأثيرات شگرف مرئي مي شود و در عين حال ظاهراً و مستقيماً به تغييرات ملكولي در فرد بستگي دارد. اين تغييرات نيز به نوبه خود متأثر از اصل عدم تعين هايزنبرگ است.
دكتر شهرياري به نظر راسل اشاره كرد كه پرسيده بود آيا مي توانيم فراتر رفته و درباره مشيت خاص الهي در طبيعت فكر كنيم؟ و آيا مي توانيم اين فكر را بدون در نظر گرفتن فعل خدا به عنوان يك ملاحظه گر در فرايندها و تخطي كننده از قوانين طبيعت داشته باشيم؟ بنابراين تا يك قرن قبل درباره ارتباط مشيت خاص الهي و مداخله دو نظر عمده در ميان متألهان وجود داشت : 1- متكلمان مسيحي در صدد بودند نظريه تكامل زيست شناختي داروين را با نظريات الهيات مسيحي وفق دهند يا حتي تلفيق كنند. 2- در مقابل برخي ديگر نيز با نظريه تكامل مخالفت مي كردند تا بتوانند در مقابل تفاسير ملحدانه نظريه داروين، از ديانت مسيحي دفاع كنند.
وي افزود : نظر اول به نظريه محافظه كارانه يا سنتي معروف است و افراد معتقد به اين نظر بر اين باورند 1- دخالت خدا در وقايع زيست شناختي خاص (هر چند منجر به نقض قوانين طبيعت شود) 2- خدا با مشيت خاص خود در حوادث عيني تاريخي و طبيعي دخالت كرده و مي كند. 3- بنابر اين قوانين طبيعت خودبسنده نيستند. 4- اشكال راسل: دخالت خدا در حوادث عيني موجب نقض قوانين طبيعي است.
دكتر شهرياري نظر دوم را ليبرال يا پويا توصيف كرد و گفت : افراد معتقد به اين نظريه بر اين باورند : 1- خود بسندگي قوانين طبيعت به دست خدا بدون اينكه موجب نقض قوانين طبيعت شود. 2- فعل خدا در طبيعت امري يكنواخت و عام است ولي ما انسانها به صورت ذهني برداشتهايي خاص از آن داريم. (بخشي را قانون طبيعت و بخشي را مشيت الهي مي پنداريم.) 3- بنابر اين خدا در قانون طبيعت مداخله نمي كند. 4- اشكال راسل: اين گفتار ما را به نوعي خدا باوري طبيعي (deism) سوق مي دهد كه در آن خدا جهان را خلق كرده و به كناري نشسته است (بر پديده هاي طبيعي كنترلي ندارد و وحي نمي فرستد).
وي افزود: منتقدان نظريه الهياتي تكامل معتقدند كه تكامل زيست شناختي داراي دو ركن تنوع و گزينش طبيعي است. بنابراين دخالت الهي در تكامل نامعقول است. ليبرالها نيز بر اين باورند كه خدا از طريق تركيب بين اتفاق و قانون دست به خلقت مي زند. راسل اشكالي كه وارد مي داند اين است: اين جواب كافي نيست چون مي توان گفت قول به اتفاق در زيست شناسي (در يك سلول يا يك ارگانيسم يا يك جمعيت يا در محيط زيست) به دليل جهل ما به واقعيت فرآيندهاي پيچيده ايست كه از ديد ما پنهان بوده ولي امري متعين است پس نيازمند دخالت الهي براي تحقق آن واقعيت هستيم. همچنين محافظه كاران سنتي بر اين باورند كه خدا در مواقعي كه مشيت او تعلق گيرد در مسير تكامل مداخله مي كند. و راسل نيز اشكال مي كند كه قول به دخالتهاي گاه و بيگاه خدا در طبيعت موجب سست شدن گفتمان علمي مي شود و متدينان را از فضاي فرهنگ علمي دور مي سازد و از اعتبار قول ايشان در مجامع علمي مي كاهد.
دكتر شهرياري هدف راسل را از ارائه و بررسي اين موضوع علمي و الهياتي را اين چنين ارزيابي كرد : هدف راسل در اين تحقيق علمي فرا رفتن از اين دو ديدگاه و رسيدن به ديدگاه جديدي است. در واقع او مي خواهد ايده عيني بودن مشيت خاص الهي را تعبيري غير مداخله گرايانه كند. اين فكر به لحاظ نظري وقتي ممكن است كه طبيعت در سطوحي به لحاظ هستي شناسي غيرمتعين باشد. ادعاي راسل اين است كه مكانيك كوانتومي چنين امكاني را فراهم مي آورد. به علاوه از آنجا كه مكانيك كوانتومي سطح زيرين فرآيندهاي چهش ژني را مي سازد و از آنجا كه جهش و انتخاب طبيعي ويژگيهاي اصلي دارونيسم جديد را شكل مي دهند لذا مي توانيم به لحاظ الهياتي تكامل را نسبت به مشيت خاص الهي باز دانست بدون آنكه مجبور به پذيرش مداخله گرايي باشيم. لذا اكثريت محققاني كه معتقدند تعامل بين علم و دين سازنده است، نظريه تكامل را با اعتقاد به خلقت الهي سازگار مي دانند.
دكتر شهرياري در ادامه به تفسير الهياتي از نظريه تكامل پرداخت و گفت : تكامل عبارت است از شيوه خلقت حيات توسط خداوند. خداوند منشأ متعالي حيات و خالق پيچيدگيهاي زيست شناختي است. هر لحظه جهان را از عدم مي آفريند و منشأ نهايي تأثيرات علّي در طبيعت است. با چنين توصيفي قوانين طبيعت يعني نظم و ترتيبي كه خداوند در طبيعت مقرر مي كند. به عبارتي ديگر خداوند از آغاز در طبيعت قوايي غني قرار داده كه تركيبي از اتفاق و قانون است و فرآيندهاي فيزيكي و زيست شناختي طبق آن توصيف مي شوند. همچنين خداوند از اين طريق نظم، زيبايي، پيچيدگي و عجايب حيات را پديد آورده و اين همان مشيّت يا عنايت الهي يا با نگاهي ديگر همان خلق مدام است.
وي در ادامه نشست " مشيت خاص و جهش ژنتيكى : دفاعى نو از تكامل خدا باورانه " به مراحل پنج گانه فرضيه راسل اشاره كرد و گفت : اين پنج فرضيه عبارتند از : 1- تكامل الهياتي : خداوند خالق عالم از عدم و حافظ مدام آنست و همو طبيعت را به وجود آورده و تكامل زيست شناختي را در حيات كره زمين حاكم كرده است. پس تكامل زيست شناختي 8/3 بيليون ساله در آن، شيوه خلقت مدام حيات توسط خدا را نشان مي دهد. 2- بسط تكامل الهياتي براي شمول فعلي كه به مشيت الهي تحقق مي يابد:
خداوند نه تنها علة العلل همه موجودات است بلكه منشأ معناداري و هدفمندي آنست. از اين رو خدا نه تنها خالق جهان بلكه هدايت كننده آنست و تكامل حيات را به سوي اهداف اخروي رهنمون مي سازد. 3- مشيت عام و خاص الهي امري عيني : مشيت عام يعني فعل عام الهي (تكامل الهياتي) به عنوان يك كل داراي يك هدف و غايت است. مشيت خاص نيز يعني فعل خاص الهي داراي نتايج عيني خاصي در تكامل است طوري كه فعل عام الهي به تنهايي منجر به اين نتايج نمي شد، گرچه تنها از طريق ايمان به خدا مي توان به فعل بودن آن اذعان نمود. 4- مشيت خاص الهي غير مداخله اي است : فعل خدا جريان فرآيندهاي طبيعي را نقض يا تعليق نمي كند بلكه در ظرف آنها عمل مي كند. فعل خدا طوري نيست كه قوانين معلوم طبيعت را نقض يا تعليق كند بلكه طوري تحقق مي يابد كه از ديدگاه الهياتي كاري معقول است هر چند اگر كسي از اين ديدگاه نگاه نكند نمي تواند تأثير الهي را تشخيص دهد. اسناد يك فعل به خدا براي پوشاندن جهل ما به شكافهاي معرفتي در علوم كنوني نيست بلكه در مواردي است كه معرفت ما به نظامهاي علّي معلولي در علوم كامل است. فرضيه مبتني بر آن است كه فرآيندهاي طبيعي ذاتاً ماهيتي گشوده دارند. 5- محتواي اصلي فرضيه : تأثيرات غير مداخله اي فعل خاص الهي مستقيماً در سطح تغييرات ژنتيكي روي مي دهد. اين تغييرات خود توسط فرآيندهاي كوانتمي درمعرض تكامل زيست شناختي هستند. فعل خاص الهي كه مستقيماً صورت پذيرفته مي تواند داراي نتايجي غير مستقيم در سلسله علل طولي و عرضي باشد. اگر فعل خدا در تكامل مستقيم و در عين حال غير مداخله اي است پس جايگاه اصلي اين فعل در سطح جهش ژنتيكي است. در اين سطح (جهش ژنتيكي) فعل خدا سازگار با قوانين فيزيك، شيمي و زيست شناسي بوده و مداخله اي صورت نگرفته است. اگر تأثيرات فعل الهي آن گونه كه ما مي گوييم مستقيماً در سطح جهش ژنتيكي باشد، مي تواند موجب معلولهاي ديگري در طول خود شود و در جريان تكامل تأثيري غير مستقيم نيز داشته باشد.
وي پس از ارائه اين پنج فرضيه به خلاصه نظريه راسل اشاره كرد و گفت : اتفاق در تكامل كه در سطح مكانيك كوانتم زيربناي جهش ژنتيكي است، علامت جهل معرفت شناختي ما به طبيعت نبوده بلكه نشان از عدم تعين وجودشناختي طبيعت دارد. بنابراين طبيعت در معرض عنايت خاص الهي در عالم عيني قرار دارد بدون اينكه نيازي به مداخله الهي در طبيعت باشد. بدين ترتيب خدا به عنايت خويش در فرآيندهاي در حال جريان تكامل زيست شناختي عمل مي كند بدون اينكه در آن وقفه اي ايجاد كند يا قوانين طبيعت را نقض كند. فعل خاص الهي موجب نتايجي خاص و عيني در طبيعت است كه بدون اين فعل خاص الهي تحقق نمي يافت. و به دليل خصوصيت تحويل ناپذير آماري در فيزيك كوانتم اين نتايج با قوانين علمي سازگار است و به دليل عدم تعين فرآيندهاي تكاملي عنايت خاص الهي موجب وقفه در آن نمي شود. پس آنچه علم بدون ارجاع به خدا توصيف مي كرد درست همان كاري است كه خدا در فرآيندهاي طبيعي و تكاملي انجام مي دهد.
دكتر شهرياري در پايان به نتيجه و ايده اصلي راسل اشاره كرد كه نظريه تكامل هيچ منافاتي با ايمان به فعل الهي در طبيعت ندارد و ما مي توانيم با ابداع نظريه اي كه محاسن هر دو نظريه ليبرال و محافظه كار را داشته و از معايب آن به دور باشد نظريه الهياتي تكامل را از نو تدوين كنيم.


نظر شما