وي رسومي همچون چهارشنبه سوري و قاشق زني و حاجي فيروز و نظاير آن را كه به پايان سال و آغاز سال جديد مربوط مي شود ، مورد توجه قرار داد و تصريح كرد : امروز اگر از مردم بپرسيد دليل فلان مراسم يا جشن چيست و چرا هفت سين مي چينيم و نوروز را گرامي مي داريم ، اغلب از مفاهيم و عمق آنها مطلع نيستند.
اين شاعر ، مطالعه و كاوش در كتاب ها و پژوهش هاي مرتبط با سنت هاي بومي را امري ضروري خواند و گفت : آنچه از سنت هاي ديروز در جامعه بر جا مانده است، شكلي استحاله شده و تغيير يافته است. مثل آن كه زماني سپر و نيزه ادوات جنگي بوده و حالا توپ و تفنگ مورد استفاده قرار مي گيرد. تغيير شكل و قالب سنت ها را مي توان در مواد و مولفه هاي چهاشنبه سوري هاي جديد مشاهده كرد كه از مبنا و ريشه سنتي برخوردار نيستند.
وي در تشريح پاره اي نمادها و نشانه هاي نوروزي اضافه كرد : هفت سين ، عبارت از هفت نوع حبوبات بوده است كه روي يك سيني حمل مي شده و براي پادشاه مي برده اند. ماجراي نوروز نيز به پادشاه اسطوره اي ايران زمين - جمشيد - و فرهت و شكوهمندي حاكميت او باز مي گردد. اگرچه روايات و زواياي متعددي از اين مسائل وجود دارد، ولي به هر شكل بايد تلاش كنيم تا از طريق رسانه هاي مكتوب و غير مكتوب، اطلاع رساني و آگاه سازي را جايگزين ظواهر كنيم.
كوروس احمدي با انتقاد از رويكرد سطحي و معناگريز رسانه ها در شناساندن رسوم و سنت هاي ايراني به مردم، تاكيد كرد : نگاه سطحي و دم دستي به تاريخ و افسانه ها موجب فراموشي و بي تاثير شدن آنها در جامعه مي شود. اگر به تاريخ ادبيات خود نگاهي بيندازيم مي بينيم كه شاعران و فرهيختگان ما اعم از رودكي و حافظ و سنايي و ... به قدري عميق و ماندگار به بهار و بهاريه ها پرداخته اند، كه هيچ گاه از حافظه ملت پاك نمي شود.
اين شاعر حركت شاعران كهن ايران را در معرفي و ستايش بهار و طبيعت، آغازگر جنبشي فكري و ذهني دانست و ادامه داد : دو فصل بهار و پائيز همواره براي شاعران دوست داشتني بوده است كه يكي با زيبايي و رنگ و حيات و ديگري با رنج و نوستالژي و حسرت، شعر شاعر را متاثر مي ساخته است. چنين رويكردي در ميان نقاشان و ساير هنرمندان نيز مشاهده مي شود.
احمدي در پايان، " بهار " را مضموني متكي بر عشق و دوستي و محبت دانست و به مهرگفت : ايرانيان در شعر و ستايش طبيعت پيشينه غني و انكارناپذيري دارند. بايد اشعار بهاري را به صورت كتاب و مجموعه هاي مجزا جمع آوري كرد و از رهگذر اين كار، به شناخت مفاهيم و دغدغه هاي شاعران در اين باره پي برد.
نظر شما