مشاور فرهنگي رئيس جمهور در گفتگو با مهر: وظيفه رسانه ها شكستن توهم قدرت اسرائيل است / پيروزي حزب الله درهم شكستن بت تبليغاتي اسرائيل بود

*خبرگزاري مهر - گروه سياسي :  تحليل فرهنگي شما از پيروزي اخير حزب الله در برابر اسرائيل چيست؟

- مهدي كلهر : اسرائيل يك مولود تبليغاتي است و اين تحليل نياز به يك مقدمه دارد. سرمايه داران يهود و تجار صهيونيست بلافاصله پس از تاسيس رژيم اسرائيل بيش از ديگر قدرتهاي جهاني و حتي قبل از آمريكايي ها به تاثير تبليغات بر معادلات سياسي اقتصادي و اجتماعي روز دنيا وقوف يافتند و بر مبناي آن استراتژي سياسي امنيتي توسعه دولت اسرائيل را كه در آن زمان جز يك گروه كوچك شبه نظاميان افراطي يهودي نبودند، طراحي و تدوين كردند.

* تسلط بر افكار عمومي دنيا هدف اصلي رژيم اسرائيل بوده است؟

- از لحظه اي كه يك صهيونيست افراطي روي يك صندلي ايستاد و تاسيس دولت اسرائيل را اعلام كرد تا امروز، آنچه به اين رژيم نژاد پرست هويت، اعتبار بخشيده است ، تبليغاتي است كه توسط رسانه هاي صهيونيستي و آژانس هاي تبليغاتي سرمايه داران يهود طراحي و اجرا شده است. همزمان با تاسيس دولت جعلي اسرائيل سرمايه داران يهود و بازرگانان صهيونيست كه تا آن زمان عمده سرمايه هاي خود را در كشورهاي صنعتي غربي و اروپايي در بخش هاي اقتصادي و تجاري به كار بسته بودند، در يك استراتژي كلان، تغيير جهت دادند و به سمت فعاليت هاي تبليغاتي فرهنگي روي آوردند. پس از آن بود كه يهودي هاي ايران 60 تا 70 درصد كتب خطي كشور را خريدند و براي تسخير آثار فرهنگي و باستاني و حتي تغيير تاريخ علم و صنعتي جهان برنامه ريزي كردند. صهيونيسم بين الملل پس از زايش مولود تبليغاتي خود، از آنجا كه خودش خوب مي دانست حيات موجودي بنام اسرائيل به "تبليغات" وابسته است، استراتژي خود را در سه فاز طراحي كرد.  اول: ساز و كار و روشهاي سلطه بر افكار عمومي براساس احساسات جمعي را شناسايي كند؛ دوم: ابزار سلطه بر افكار عمومي را در اختيار بگيرد؛ سوم: دانشكده ها مراكز و مدارسي را براي تربيت خبرنگار و نيروي حرفه اي رسانه ها تاسيس كند يا اين مراكز را در اختيار بگيرد. در اين راستا، در كشور خودمان پيش از انقلاب دانشكده علوم ارتباطات بيشترين ارتباط را با اسرائيلي ها داشت و حتي بعضي اساتيدش تحصيلكرده اسرائيل بودند.

* اسرائيل هر 10 سال يك مانور سياسي - نظامي براي اعراب تدارك ديده است.

- در طول تاريخ حيات اسرائيل مي بينيم كه حتي استراتژي نظامي اين رژيم جعلي بر مبناي "تبليغات" طراحي مي شود، بطوري كه از سال 1948 صهيونيست ها سناريواي طراحي مي كنند كه بر مبناي آن، رژيم  اسرائيل هر 10 سال يك بار يك جنگ نظامي تحقير كننده در برابر اعراب و كشورهاي اسلامي داشته باشد و اين خودنمايي سياسي - نظامي اسرائيل، در هر دهه باعث مي شود احساس ضعف و شكست در برابر اسرائيل در هر نسل از مردم در كشورهاي عربي تداوم و استمرار داشته باشد و ديگر هيچ نسلي به فكر انتقام و افتخار نيافتند.  اسرائيل در سال 1949 تاسيس مي شود، در سال 1959 يك جنگ راه مي اندازد و در هر جنگ نيز بصورت نمادين يك شكست براي اعراب ترسيم مي كند. در سال 1967 نيز با مظلوم نمايي و تحريك اعراب، جنگ ديگري راه مي اندازد و به كمك جاسوسان خود300 هواپيماي مصري را روي زمين هدف قرار مي دهد و قدرت نظامي اعراب را فلج مي كند . جنگ 67، جمال عبدالناصر شكست را مي پذيرد، ولي حمله 1973 را طراحي مي كند . در اين زمان مبارزان فلسطيني به جبران شكست هاي اعراب به هواپيماربايي روي آورده اند. حماسه ليلاخالد هواپيمارباي معروف فلسطيني به اين مقطع مربوط مي شود، اما مرحوم جمال عبدالناصر پس از كشتار فلسطينيان به دست پادشاه اردن ملك حسين و ماجراي معروف سپتامبر سياه، وساطت مي كند و قائله را ختم مي كند ، اما پس از آن فوت مي كند . در اكتبر سال 1973 بازپس گيري بلنداي جولان صورت مي گيرد.  اسرائيل حتي در اينجا هم با اين هدف كه پيروزي بنام اعراب ثبت نشود، به كمك آمريكا و با اغفال شوري بخش كوچكي از نيروهاي نظامي خودش را در يك حركت نمادين به آن سوي كانال سوئز و نزديكي قاهره مي رساند. اقدامي كه از نظر نظامي هيچ ارزشي نداشت ولي از نظر تبليغاتي براي اسرائيل امتيازاتي به ارمغان مي آورد. در چنين لحظه حساسي است كه خيانت سادات پيروزي را به كام اعراب به شكست تبديل مي كند. انور سادات به كمپ ديويد مي رود و سوريه تنها مي ماند.

* اسرائيل هميشه براي غرب يك ابزار تبليغاتي بوده است.

- طي 60 سالي كه از عمر اسرائيل مي گذرد اين رژيم هيچگاه براي غرب ارزش اقتصادي نداشته است، تنها امتيازي كه وجود اسرائيل در اين منطقه جغرافيايي از دنيا براي غرب و بويژه آمريكا داشته، كاركرد "تبليغاتي" است. بنابراين مي بينيم اسرائيل هميشه يك پديده تبليغاتي، يك ابزار تبليغاتي و يك برج ديده باني تبليغاتي براي آمريكا بوده است. كه به جاي نورافشاني به اطراف شليك مي كند در  طول زمان حيات اسرائيل، صهيونيست ها در حوزه هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تلاش كرده اند روي تصاحب وازه "بهترين ها" سرمايه گذاري كنند.  در واقعه كيلومتر 103 قاهره، صهيونيست ها بيشترين تلفات را در هليبورن هوايي دادند و به لحاظ نظامي شكست خوردند و حتي حاضر شدند زمين بدهند (صحراي سينا و بخش هايي از جولان ) و آبرو بگيرند . اين واقعه نشان مي دهد كه حتي دكترين نظامي اسرائيل، مبتني بر يك برتري جويي تبليغاتي است. نيم قرن است كه اعراب اين اشتباه تاريخي را تكرار مي كنند. اسرائيل ديده بان و تك تيراندازي آمريكا براي نظارت و كنترل سه قاره است آسيا، اروپا و آفريفا. حتي اروپايي ها - به قول دكتر احمدي نژاد - گروگان اسرائيلي ها هستند، چه برسد به اعراب. در مقابل اين انفعال تاريخي اعراب،  برنامه ريزي هاي تبليغاتي اسرائيل يا سركوب هاي تحقيري آن هميشه 10 ساله بوده است و آنها هميشه براي يك نسل برنامه ريزي مي كرده اند.

* اسرائيل تبليغاتي ترين حكومت جهان است.

- تحقيقات جامعه شناسانه اثبات كرده است تبليغاتي ترين حكومت جهان، حكومت اسرائيل است و به همين دليل ، اسرائيل براي زنده ماندن، بيش از هر عنصر ديگري به "تبليغات" وابسته و نيازمند است. متفكرين اسرائيلي دريافتند كه براي حيات اين رژيم، نيازمند قله هاي تبليغاتي هستند كه اين قله ها مي توانند مد لباس، موسيقي ، فيلم و ... باشند كه صد البته در خارج از اسرائيل و بخصوص آمريكاي مادر توليد مي شوند. 10 سال بعد و پس از گذشت دو - سه سال از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1982 اسرائيل لبنان را اشغال كرد  تا خود بيروت پيش رفت و بر اساس "تئوري سركوب و تحقير نسل عرب"، طي يك دهه از سال 1991 تا 1993 عمليات سركوب را ادامه داد. در سالهاي 2000 و 2002 براي اولين بار حزب الله ضربه اي به اسرائيل وارد كرد كه ورق را برگرداند و اسرائيل حمله به لبنان و جهان عرب راعقب انداخت، اما و اين به معناي عوض كردن برنامه اش نبود. اسرائيل براي خود فرصتي ايجاد كرد تا بتواند كشورهاي عربي را تست كند و برنامه سركوب اعتراب را بهتر اجرا نمايد. اسرائيل ماجراي 11 سپتامبر را بوجود آورد تا براي اجراي عمليات سركوب در كل جهان اسلام، بهانه كافي داشته باشد . علاوه بر آن اين اتفاق، زمينه تبليغاتي براي معرفي مسلمانان به عنوان موجوداتي خطرناك در دنيا و به گفته خودشان تروريست را فراهم آورد. در حالي كه خود اسرائيل تروريست ترين پديده جهان است. در طرح اسرائيل قرار بود نيروي نظامي رژيم صهيونيستي همه حاشيه ساحل مديترانه را پيش برود و به تركيه متصل شود و راه سوريه فقط به راه زميني از عراق و تركيه منتهي شود و به اين ترتيب كمك رساني به سوريه و لبنان از طريق ايران قطع گردد. در چنين شرايطي به دليل وجود پيمان نظامي بين تركيه و اسرائيل هيچ كمكي نمي توانست به لبنان و سوريه برسد.

* حزب الله براي اولين بار دست اسرائيل را خواند به او رو دست زد .

- اقدام اخير حزب الله دقيقا مشابه همان نقشي بود كه اسرائيل در سال 1967 ايفاد كرد. در آن روز اسرائيل با مظلوم نمايي و ارائه اطلاعات غلط اعراب را تشويق به حمله كرد و در آن حمله كور آنها را شكست داد اما در اتفاق اخير، اين حزب الله بود كه از حمله اسرائيل استقبال كرد. اين حمله قرار بود بعد از اكتبر اتفاق بيفتد و هدف آن هم بسترسازي براي اجراي "طرح خاورميانه بزرگ" بود. بطوري كه در شمال، طبق اين نقشه نيروهاي اسرائيل مثل يك جارو حاشيه مديترانه را طي كرده و خود را به عراق متصل كنند . در شرق، هم بدون هيچ مقاومتي اردن را در اختيار مي گرفت و در جنوب با توجه به شرايط فعلي مصر، تا كانال سوئز پيش رفته و مجددا صحراي سينا را تصرف نمايد. اما براي اولين بار و بعد از 50 سال ، حزب الله استراتژي دشمن را تشخيص داد ، اهداف را فهميد و ساز و كار مقابله با آن را هم تدارك ديد. اين پيروزي حزب الله بيش از آنكه يك پيروزي نظامي باشد يك پيروزي بزرگ اطلاعاتي تبليغاتي در دنيا براي جهان اسلام است. حزب الله نقطه ضعف اسرائيل را كشف كرد و آن را در انتظار جهان به نمايش گذاشت. در نبرد اخير حزب الله با كمترين امكانت توانست سه نوع ناوچه پيچيده و مدرن و 4 نوع تانك مجهز و قدرتمند مركاواي اسرائيل را نابود كند كه كمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است.

* شكستن توهم قدرت اسرائيل وظيفه رسانه ها است.

- امروز تمام شبكه هاي راديويي و تلويزيوني جهان اسلام و رسانه هاي مستقل غير صهيونيستي بايد به افشاگري اين حقيقت به زبان هاي مختلف و براي مخاطبان  مختلف همت نمايند. آنچه وظيفه رسانه ها، اصحاب قلم و هنرمندان در اين مقطع تاريخي است بيان هنرمندان اين واقعيت در سطح وسيع در جهان است و آنچه بيش از همه در تعيين مقدرات فرداي دنيا و فرداي جهان اسلام نقش دارد، نتيجه اين جنگ نظامي نيست، بلكه رهنمون ساختن افكار عمومي دنيا به اين باور است كه اسرائيل رفتني است و جهان اسلام برنده نهايي اين نبرد است.  هر چند نبرد حزب الله با اسرائيل با الفباي راكت و گلوله نوشته مي شود، ولي قرائت آن فرهنگي - تبليغاتي است. پس از هفته اول كه اسرائيل ناكام ماند تمام نيروي خود و همدستانش را صرف يك نبرد تبليغاتي كرد كه با زخم بي نتيجه ماند.

* پيشنهاد مشخص شما چيست؟

- در شرايط كنوني براي جهان اسلام در مقابله با حركت هاي بعدي اسرائيل ، دو راه وجود دارد . يك راه مباحثه اي و يك راه مجادله اي. از آنجا كه اسرائيل هيچگاه براي نظرات ديگر كشورها و حتي سازمان ملل ارزش قايل نبوده است و تاكنون بيش از 70 بار قطعنامه هاي شوراي امنيت را نقض كرده است. در شرايط كنوني بهترين راه براي كشورهاي اسلامي و دولت هاي حامي لبنان اين است كه در يك مانور تبليغاتي ، آمادگي خود را براي كمك نظامي به مردم و دولت لبنان و مقاومت حزب الله اعلام نمايند و در يك حركت نمادين هر يك از دول اسلامي، فقط يك قبضه اسلحه يا فقط يك موشك در هواپيما گذاشته و به بيروت ارسال نمايند.  بخصوص اعراب كه حركت نمادين ياسر عرفات در سازمان ملل را به خاطر دارند كه در يك دست اسلحه و ديگر دست شاخه زيتون بهمراه برد؟ لذا بايد اين گرگ دهان دريده و هار يعني اسرائيل را مرتب با پرتاب سنگ به عقب راند. اين حركت نمادين بي شك اسرائيل و حاميانش را خلع سلاح خواهد كرد. گرچه حزب الله به اسلحه نياز ندارد.