به گزارش خبرگزاري مهر، بر اساس گزارش ارائه شده از سوي سازمان عفو بين الملل، نام 4 شركت رژيم صهيونيستي در فهرست بزرگترين شركتهاي توليدكننده سلاح ديده مي شود و در عين حال 66 درصد از سلاحهاي توليد شده اين رژيم آماده صادرات است.
در اين گزارش اسرائيل به همراه برزيل، هند، سنگاپور، آفريقاي جنوبي و كره جنوبي از جمله كشورهايي هستند كه درسال جاري شركت هاي جديدي را به فهرست 100 شركت توليد كننده اسلحه درجهان اضافه كردند. اسامي 4 شركت اسرائيلي كه در فهرست مذكور ديده مي شود عبارتند از؛ البيت ، رافائل، تاعس و صنايع هوايي.
در كنار اين گزارش، خبر تصويب بودجه نظامي 448 ميليارد دلاري آمريكا از سوي كنگره آمريكا براي سال مالي 2007 كه از اول اكتبر آغاز خواهد شد، تكرار مكرراتي از نوع افزايش هزينه هاي دفاعي جهان و وجود بنگاههاي مسابقه اي در توليد و فروش تسليحات است كه در چند سال گذشته در عرصه بين الملل به وجود آمده است .
مجموع بودجه نظامي كشورهاي جهان در سال 2006 به بيش از يك هزار و سيصد و پنجاه ميليارد دلار بالغ مي شود كه در برگيرنده 6/2 درصد توليد ناخالص داخلي جهان است.در اين بين 15 كشور بر روي هم 82 درصد رقم فوق را به خود اخصاص داده اند و آمريكا به تنهايي 47 درصد از سهم كل بودجه نظامي جهان را در اختيار دارد .
كشورهاي آمريكا، انگليس ، روسيه، فرانسه و آلمان 82 درصد ازتجارت اسلحه جهان را در اختيار دارند كه نشان دهنده اين است كه افزايش دهنده هزينه هاي دفاعي جهان در چند سال گذشته، اين كشورها هستند.در افزايش هزينه هاي دفاعي علاوه بر كشورهاي فوق، هند و چين نيز در بالا رفتن ارقام بودجه نظامي جهان سهيم بوده اند .
ايالات متحده در جهت اجراي سياست ادعايي آن كشور در مبارزه با تروريسم كه با لشكركشي به خاورميانه همراه بوده محركي براي ساير كشورها در گسترش تسليحات هسته اي بوده است .
پيدايش وضعيت فوق نتيجه سياستهايي است كه دولت آمريكا درجهت منويات جهاني پس از سقوط نظام دو قطبي اتخاذ كرد . واشنگتن پس از فروپاشي شوروي كه سوداي رهبري جهان و مشي تك محوري در پيش گرفته است، براي عملي كردن خواسته ها نيازمند نيروي نظامي پيشرفته به منظور پشتيباني از طرحهايش است . وضعيت فوق به تحريك ساير دول براي مقابله با تك روي آمريكايي ها منتهي شده است به طوري كه حتي كشورهاي دو سوي آتلانتيك كه از ايدئولوژي واحدي سرچشمه مي گيرند به صورت نهاني در مقابل يكديگر به صف آرايي دست زده اند .
پس از حادثه 11 سپتامبر مواضع آمريكا در قالب "استراتژي امنيت ملي ايالات متحده امريكا" تنظيم شد كه بر اساس اين استراتژي حفظ و تامين هژموني بلامنازع نظامي آمريكا در جهان به عنوان تنها ابر قدرت نظامي و آمادگي مطلق آمريكا براي حمله نظامي پيشگيرانه در دو جبهه عليه هر كشور و نيرويي كه امنيت و منافع ملي آمريكا را به مخاطره بيندازد در دستور كار واشنگتن قرار دارد .
در اين بين ،آمريكا براي تحقق خواسته ها از دولتهايي چون اسرائيل نهايت استفاده را مي بردو در تجهيز نظام دفاعي اين رژيم به پيشرفته ترين تسليحات نقش ممتازي دارد. بر اساس همين حمايت تكنولوژيك، در اسرائيل شركت هاي تسليحاتي قارچ گونه افزايش مي يابند و اوضاع مبهم فضاي بين المللي بازار خوبي را براي خريد اينگونه تسليحات فراهم كرده است .
بديهي است كه پيگيري چنين سياستهايي نمي تواند براي ساير كشورها قابل پذيرش باشد و به تبع سياستهاي تهاجمي آمريكا، ساير كشورها نيز هزينه هاي دفاعي خود را افزايش مي دهند تا توازن قدرتي به حداقل ممكن كاهش يابد . همين رقابت تسلسلي سبب شده است تا مجموع هزينه هاي نظامي جهان روند رو به گسترش را شاهد باشد و 15 برابر بيشتر از كمكهاي بشر دوستانه گردد كه نتيجه اي شرمسارانه براي بشريت پر مدعي مدرن امروز است .
نظر شما