پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۶ فروردین ۱۳۹۷، ۹:۵۱

گزارش مهر از ترجمه‌های خبرساز؛

عصیان ترجمه در بازار کتاب ۹۶/ مسابقه‌ای که خط پایان ندارد

عصیان ترجمه در بازار کتاب ۹۶/ مسابقه‌ای که خط پایان ندارد

سال ۹۶ را میتوان سال عصیان ترجمه در ایران یاد کرذ؛ عصیانی که شاید در این حال و هوای حاکم بر بازار کتاب سر فروخفتن نداشته نباشد.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: ترجمه در ایران رفته رفته در حال تبدیل شدن به یک بحران است؛ بحرانی که نه تنها دامان مخاطب که اعتبار برخی ناشران و ناشرنماها را در می‌سوزاند. سال ۱۳۹۶ را شاید از این منظر بتوانی یکی از بزنگاه‌هایی دانست که این موضوع را بیش از پیش در برابر اذهان مخاطبان و دوستداران کتاب نشاند. ظهور مترجمانی که ترجمه برای آن‌ها یک شغل محسوب شده و به دنبال آن کتاب‌هایی که تنها دغدغه ناشرانشان انتشار زودتر از موعد و به دست آوردن بازار برای آن‌هاست در سال گذشته بازار کتاب را به جایی رساند که روزنامه گاردین در تابستان امسال و در گزارشی جنجالی از بازار کتاب در ایران نوشت؛ «اگر جی. دی. سلینجر قفسه کتابفروشی‌های ایران را می‌دید در گور به خودش می‌لرزید!»

هر چند گزارش این روزنامه انگلیسی تنها به موضوع کپی‌رایت و بی‌توجهی بیشتر ناشران ایران به حقوق مولف در این زمینه بازمی‌گشت اما در کنار این مساله باید به رواج ترجمه‌های بازاری و کم مایه نیز که روز به روز بیشتر می‌توان از آنها سراغ گرفت هم اشاره کرد که دست در دست هم در حال زوال بازار ترجمه کتاب و ناامید کردن مخاطبان ایرانی به این دست آثار است.

مسابقه ترجمه

در سال گذشته به وضوح میان ناشران ایرانی مسابقه عجیبی برای در اختیار داشتن نخستین چاپ از برخی کتاب‌های جنجالی ایرانی به وجود آمد. مسابقه‌ای که در آن کتاب خاطرات هیلاری کلینتون از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کمتر از پانزده روز ترجمه شد و یا برای ترجمه کتابی چون «آتش و خشم» که درباره دونالد ترامپ نوشته شده است بیش از هفت ناشر را به صف کرد که البته در نهایت بخت انتشار به آنی رسید که کتاب را حتی بدون یکبار روخوانی و با عجیب‌ترین شکل ویرایشی روانه بازار کرد. انعکاس این خبر گرچه با واکنش ناشر مبنی بر اینکه اثر در وهله نخست به صورت سمپل در شمارگان بسیار پایین منتشر شده و پس از ادیت نهایی نسخه اصلی به بازار رفته است!

کتاب پرفروش «آتش و خشم» قربانی رقابت برسر ترجمه زودتر در بازار ایران شد

اما این همه آنچه در این مسابقه بر سر کتاب رفته نیست و رواج ترجمه‌هایی که از سوی ناشران و حتی بدون نظر کارشناسی وزارت ارشاد با حذفیات زیادی روبرو شده است روز به روز به بی‌اعتمادی مخاطبان کتاب از بازار ترجمه افزوده است.

در گزارشی که در روزهای پایانی سال گذشته از سوی برخی رسانه‌های خبری در این زمینه منتشر شد کتاب‌هایی چون «جنگل واژگون» اثر سلینجر، «جنگل نروژی» و «۱Q۸۴» اثر هاروکی موراکامی، «موزه معصومیت» اثر اورهان پاموک، «شمال» اثری لویی فردینان سلین و «صدسال تنهایی» اثر مارکز آثاری هستند که ترجمه فارسی منتشر شده از آنها به وضوح نشان از کم شدن بخش قابل توجهی از متن کتاب نسبت به نسخه اصلی آن شده است.

در کنار این موضوع برخی ناشران نیز اعلام کردند که آثار پرفروش آنها در سال ۹۶ به صورت حروفچینی دوباره و با درج نام مترجمی که مشخص نیست و حتی با استفاده از جلدی که آنها اول بار برای کتابشان استفاده کرده‌اند، به بازار عرضه شده است. نویسندگانی چون جوجو مویز و خاویر کرمنت در زمره نویسندگانی بودند که آثار آنها اینچنین در بازار کتاب دست به دست چرخید.

کتاب‌های پرمخاطب جوجو مویز همواره از گزینه‌های جذاب برای دلالان بازار ترجمه است

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز تشکل‌های صنفی نشر برای مقابله با این پدیده‌ها تاکنون برنامه عملیاتی جدی نشان نداده‌اند. از سویی وزارت ارشاد امکان مقابله ترجمه‌های مشابه را ندارد و قانونی نیز برای منع انتشار چندین و چند ترجمه از یک اثر وجود ندارد و در سوی دیگر اتحادیه‌های صنفی نیز وقتی و عزمی برای حل این معضلات ندارند.

کپی‌رایت و مابقی مسائل

در کنار این مساله ماجرای حق مالکیت معنوی برای ترجمه کتاب نیز در ایران کماکان بدون راه‌حل باقی‌مانده است. در حالی که مدیران  اداره کل مجامع و فعالیت‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سالانه سفرهای زیادی را به نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب به منظور فروش حق کپی‌رایت آثار ایرانی انجام می‌دهند، اما حتی در بدنه صنفی نشر ایران مقاومت‌های جدی برای پیوستن ایران به معاهده کپی‌رایت دیده می‌شود که شاید نمونه قابل توجه آن به مواجه بازرس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با رئیس اتحادیه جهانی ناشران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سال گذشته بود که در آن به تصریح وی بیان شد که هنوز الزامی برای رعایت این قانون در ایران وجود ندارد.

در حالی که مدیران  اداره کل مجامع و فعالیت‌های فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سالانه سفرهای زیادی را به نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب به منظور فروش حق کپی‌رایت آثار ایرانی انجام می‌دهند، اما حتی در بدنه صنفی نشر ایران مقاومت‌های جدی برای پیوستن ایران به معاهده کپی‌رایت دیده می‌شودشاید در کنار این ماجرا اظهارات اخیر یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را نیز بتوان قرار داد که اذعان می‌کند ماجرای پیوستن ایران به این معاهده به دلیل خواست و بی‌علاقگی شخصی یکی از معاونان رئیس جمهوری وقت در شانزده سال پیش تاکنون نتوانسته راهی به تصویب در هیات دولت و مجلس شورای اسلامی ببرد.

ترجمه‌های خوش اقبال

جدای از آنچه گفته شد، ترجمه‌های خوش اقبال در سال گذشته کم نبوده‌اند. از جشن انتشار پنجاهمین چاپ رمان «ملت عشق» اثر الیف شافاک که با ترجمه ارسلان فصیحی در نشر ققنوش منتشر شده است تا انتشار چاپ ۴۱ رمان «من پیش از تو» اثر جوجو مویز که با ترجمه مریم مفتاحی در نشر آموت منتشر شده است.

در کنار این موضوع می‌توان به ترجمه‌های درخشان دیگری از جمله ترجمه عبدالله کوثری از نمایشنامه «ریچارد سوم» اثر شکسپیر تا ترجمه بیژن اشتری از دو کتاب دختر استالین و ادبیات علیه استبداد را مورد توجه قرار داد. در کنار آن ترجمه بهروز غریب‌پور از رمان پینوکیو نوشته کارلو کلودی را نیز می‌توان قرار داد.

در کنار این مساله باید به اقبال دوباره ناشران و مخاطبان ایرانی به آثار ایشی‌گورو برنده نوبل ادبی سال ۲۰۱۷ اشاره کرد که منجر شد اثر نوستالژیکی چون بازمانده روز پس از سالها از سوی نشر کارنامه بازچاپ شود.

در کنار این مساله صف کشیدن مخاطبان ایرانی برای خرید ترجمه ویدا اسلامیه از نمایشنامه جدید جی‌کی‌رولینگ که درباره شخصیت‌های اثر معروفش؛ هری پاتر نوشته شده است را نیز باید افزود.

یارانه؛ شاید وقتی دیگر

یکی دیگر از مهمترین حواشی پیرامون آثار ترجمه در سال جاری ماجرای یارانه حمایتی و فصلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای خرید کتاب و به طبع این دست آثار بود. معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که دو سالی است در قالب یارانه طرح‌های فصلی، به کتابفروشی‌ها امکان فروش کتاب با تخفیف به مخاطب را فراهم ساخته است در مقاطع مختلف سال گذشته با این چالش که چرا چنین یارانه‌ای به جای حمایت از تولیدات ادبی داخلی به خرید آثار ترجمه از سوی مخاطبان کمک می‌کند مواجه بوده است.

توجیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه این مساله بوده است که یارانه تنها به کتاب اختصاص پیدا می‌کند و نمی‌توان برایش تقسیم بندی قائل شد. در همین زمینه در روزهای پایانی سال انجمن صنفی داستان‌نویسان تهران که به تازگی تاسیس شده در نامه‌ای خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعتراض به این پدیده عنوان داشت: «این‌که یک‌سان یارانه‌دادن به کتاب‌های خارجی و ایرانی طبعاً به معنای کمک بیش‌تر به انتشار کتاب‌های خارجی و بیش‌تر سوق‌دادن ناشران و کتاب‌خوان‌ها به سوی ترجمه و اجحاف در حق نویسندگان ایرانی است. چنان‌چه مطلع اید در نبود کپی‌رایت (که به‌رغم تلاش‌های چند ساله‌ی آن وزارت‌خانه‌ و درخواست بسیاری از نویسندگان هنوز لایحه‌اش در مجلس شورا به تصویب نرسیده است) و دستِ باز ناشران برای انتشار کتاب‌های خارجی به شیوه‌ی دلخواه خود، ادبیات و به‌خصوص داستان‌های ایرانی که با مشقت‌های گاه چند ساله نوشته می‌شوند، ‌ به‌سادگی در مرتبه‌ی دوم توجه ناشران قرار دارند. سهل‌بودن دست‌رسی به کتاب‌های خارجی و امکان برگزیدن هر کتابی از میان میلیون‌ها کتابی که هر ساله در سراسر جهان منتشر می‌شود، ‌ طبعاً تولید ادبیات و فکر ایرانی را مانند تولیدات دیگر ایرانی در رقابتی نابرابر قرار می دهد  و دادن یارانه‌ی برابر به کتاب‌های خارجی و ایرانی به این نابرابری دامن زده است.»

کیفیت تخصیص اعتبارات حمایتی به آثار ترجمه در طرح «عیدانه کتاب» مورد انتقاد قرار گرفته است

با این همه در تازه‌ترین طرح یارانه فروش‌کتاب که از زمستان گذشته شروع شده و تا بهار امسال نیز ادامه دارد کماکان آثار ترجمه‌ در کنار برخی تالیفات خودنمایی می‌کنند و همین مساله است که به طور تلویحی خبر از تغییر ذائقه مخاطب ایرانی کتاب می‌دهد.

این تغییر ذائقه چه بخواهیم و چه نه پارادایم تازه نشر کتاب در ایران است که خلق و صورت دهی به آن نویسندگان و مترجمان در یک ضلع، ناشران در ضلع دوم و در ضلع سوم آن متولی امر نشر در کشور قرار دارد که به نظر می‌رسد هر کدام به رفتن در راهی که می‌پسندند بیش از هر چیز استوارند.

با این همه شاید دور نباشد که سال ۹۶ را سال عصیان ترجمه در ایران یاد کنیم؛ عصیانی که شاید در این حال و هوای حاکم بر بازار کتاب سر فروخفتن نداشته نباشد.

کد خبر 4254788

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha