به گزارش خبرنگار مهر، همزمان با شانزدهمین سالگرد درگذشت سید عباس معارف، پژوهشگر حوزه فلسفه و عرفان، اولین روز کنگره بررسی و شناخت آثار و افکار سید عباس معارف با حضور اندیشمندان برجسته چهارشنبه ۲۸ آذرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
وحید سینایی در این مراسم گفت: تفکر سیاسی معارف بخشی از سامانه فکری اوست. معارف ۳ ساحت به هم پیوسته و در هم تنیده برای بشر قائل است؛ ساحت اول عالم واقعیت است. در ساحت دوم بشر تلاش می کند تا از واقعیت به ماهیت و کنه حقیقت آن راه یابد. ساحت سوم علم بی واسطه حضوری به حقیقت است که از طریق دل و انس به حق به دست می آید. ساحت سوم تعیین کننده دو ساحت دیگر یعنی نسبت انسان با تولید و کار و تفسیر وی از اعیان و ماهیات است. حکمت انسی اساسی ترین بنیان فکری عباس معارف را تشکیل می دهد. معارف نسبت و هم نشینی قابل توجهی بین تصوف و حکمت انسی می بیند، اما حکمت انسی اخص از مباحث حکمی اهل تصوف است.
وی سپس گفت: معارف همچنان که مخالف سرسخت اقتصاد سرمایه داری و حامیان سیاسی آن در ایران بود، با اردوگاه غرب و امپریالیسم نیز به شدت مخالف بود و امید داشت مستضعفان جهان با حمایت کشورها، احزاب و رهبران انقلابی بر مستکبران غلبه کنند. معارف برای تحقق رویای خود فقط نظریه پردازی نمی کرد، بلکه از همه توشه و توان خود در جهت آن نظریه ها مایه می گذاشت. تمام لحظات زندگی او به شوق و امید برای حاکمیت رنجبران و مستضعفان می گذشت.
حمید امین اسماعیلی در ادامه برنامه گفت: مقاله من در ۳ بخش مقدمه، ماهیت و احکام زمین، ماشین و تکنولوژی از دیدگاه معارف و جمع بندی و ارزیابی نظرات ایشان تنظیم شده است. در مقدمه به ۵ ملاحظه مهم توجه شده: مبنا بودن دریافت های این بررسی برای ۲ اثر مکتوب استاد معارف خصوصاً کتاب اقتصاد و معیشت و گفتگوهای حضوری نویسنده با ایشان، کل گرا و سیستمی بودن نگاه استاد معارف به علوم و دانش بشری، دسته بندی عمده مباحث معارف در مبحث مکتب و نظام اقتصادی، آموزه های اصلی نگاه اقتصادی معارف و تمرکز بحث بر مبحث زمین، ماشین و تکنولوژی.
وی افزود: معارف بر اساس اقتضای منطقی و ماهیتی و نیز احکام فقهی، اراضی را ملک خداوند و دارای مالکی عمومی و دولتی می دانست. همچنین مفتوحه بودن زمین های ایران و برخی کشورهای اسلامی را نیز مؤید این نظر دانسته و آن ها را در مالکیت عمومی قرار داده است. در باب ماشین و تکنولوژی و به تبع آن صنعت هم به دلیل ماهیت صنعت و تکنولوژی و نیز احکام کلی اسلامی آن ها را نیز مشمول مالکیت عمومی و یا دولتی دانسته است. از این رو مالکیت خصوصی بر این عوامل تولید را امکان پذیر ندانسته و تنها اولویت و احقّیت در استفاده بر اساس کار را ممکن می داند.
سپس محمدرضا جلالی به سخنرانی پرداخت. وی گفت: سید عباس معارف از دو انگیزه اساسی آدمی یعنی عدالت خواهی که بر توزیع ثروت متمرکز است و آزادی خواهی که بر توزیع قدرت متمرکز است، بی آن که بخواهد از اهمیت آزادی خواهی بکاهد تمرکزی اصولی و اولیه بر عدالت خواهی داشت. در قرآن این ضرورت تاریخی را در پیشگامی محرومان سراغ می گرفت و از آیه پنجم سوره قصص تفسیری نخبه گرایانه از این پیشگامی عرضه می کرد. در نگاه حکمی برخورداران استثمارگر را واجد صفت کبریاطلبی و انانیت نفسانی و بر هم زننده امت واحده پریروزین (جامعه ای برابر و عاری از طبقات) می شمرد. در تعبیری اقتصادی آنان را مترفانی شرک زده، واجد اباحیت محض و مقابله گر با انبیا به حساب می آورد.
جلالی ادامه داد: در کتاب های متعدد فقهی مصادیق کنز، ربا، نفی ضرر، نفی سبیل، نفی عسر و حرج، بی اعتباری مالکیت خصوصی و عمومیت اراضی، خاصه اراضی مفتوحه و دولتی بودن انفال را به وفور و وضوح می یافت. خود نیز درویشانه می زیست و معیشت ساده درویشی را شکل مقابل معیشت اترافی مستکبران می دانست. شعر او نیز عمدتاً شعر مبارزاتی و عدالت خواهانه و متعهد است:
گرچه خون می خوری از خلق چو صهبا هشدار/ رند عاشق گه غیرت ز تو خون خوارتر است
سپس قباد منصوربخت به ایراد سخنرانی پرداخت. وی گفت: برخی از شاگردان فردید در سال های دهه ۵۰ به ویژه سال های منتهی به انقلاب اسلامی و همچنین کسانی که در کلاس های درس فردید شرکت داشتند، به نشر تفکرات فردید روی آوردند که سید عباس معارف برجسته ترین آن ها بود. معارف در عین داشتن مبنای مشترک نظری نسبت به دوران تاریخی جدید با فردید نه تنها نسبت به اخذ و انتقال تمدن جدید مسیری متفاوت با فردید و داوری در پیش گرفت بلکه با توجه جدی به حوزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مسایل ظاهری را نیز مورد توجه کامل قرار داد.
وی اضافه کرد: از نظر معارف آن چه که در صحنه اجتماع رخ می داد و به مناسبات و روابط اجتماعی منجر می شد، امر بالاصاله و طبیعی نبود، بلکه انعکاس نحوه نظر به عالم و آدم و تلقی از امور مختلف بود. به عبارت دیگر آن چه در اجتماع رخ می داد حاصل تفسیری بود که تفکر غالب بر جامعه و دوره تاریخی از امور مختلف ارائه می داد. بنابراین ظاهر و باطن از یکدیگر جدا نبودند. تسلیم نشدن در برابر تفکر جدید تنها به عرصه نظر و تفکر محدود نمی شد. بلکه خروج از سلطه سیاسی، نظامی، اقتصادی و مناسبات جهانی جز با استقلال تمدنی ممکن نمی شد.
حجت فلاح توتکار دیگر سخنران این برنامه عناون کرد: در مقاله ام به مطالعه دیدگاه سید عباس معارف در باب سنخ شناسی مستضعفان مبادرت کرده ام. مستضعفان یا همان توده مردم از سنخ های متفاوتی هستند. مستضعفان مبارز دسته ای از توده مردم اند که نه متحد مستکبران اند و نه رفاه جو یا منفعل اند، بلکه آماده ستیز بر ضد حاکمیت ستم هستند.
وی همچنین گفت: معارف به خطا حاکمیت امت واحد فرجامین را از آن نخبگان صالح می دانست و با یکسان انگاشتن نظریه حاکمیت جمهور مردم با دموکراسی بورژوایی آن نظریه را موهوم می پنداشت. حال آن که بر بنیاد انسان شناسی قرآنی هیچ انسانی مصون از خطا نیست و حاکمیت نخبگان صالح به تجربه تاریخ در فرجام به دیکتاتوری نخبگان غیر صالح می انجامد. تجربه پیامبر (ص) و علی (ع) نیز حکایت از آن دارد که نظم سیاسی در امت واحد فرجامین باید از سنخ دموکراسی شورایی و حاکمیت جمهور مردم و در واقع جمهوری شهروندان باشد.
نظر شما