خبرگزاری مهر، گروه استانها – محمدحسین عابدی: روایت بافتههای رنج علیمحمد افغان و داستانهایی که برای شخصیتهای آن رمان رخ میدهد امروز چقدر برای بافندگان استان سمنان آشنا است. انگار صدها یاسمن و رضوان در دیار قومس زندگی میکنند که هرکدامشان لابهلای تار مشکلات و پود چشم و دستشان که روزبهروز در کارگاههای نمور و تاریک فرشبافی تحلیل میرود، گرفتارشدهاند.
مشکلاتی که امروز سبب شده تا تولید قومسی با برندهای اصفهان و کاشان عرضه شود وگرنه خریداری ندارد حتی اگر همان کیفیت را داشته باشد و بافندگان دراینبین مظلومترین اقشار هستند. چشم و دل و دستشان گرههایی بردار قالی میزنند که هرکدامشان میتواند ارزآوری فراوانی برای اقتصاد کشور داشته باشد اما به جای آن این دلالان هستند که روزبهروز فربهتر میشوند.
پای درد دلها
روایت زنان و مردان قالیباف استان سمنان چون رضوان و یاسمنی است که از کودکی به کار قالیبافی مشغول بودهاند اما همیشه سهمشان از کار، رنج و آلام و بیپولی بوده است.
درد اما آنجا بیشتر میشود که گاهی تولید دستشان را در همین شهر به نام فرش اصفهان در ویترین مغازهها میبینند و لبخند تلخی بر لب در میان خوشزبانی مغازهدار که به مشتریان میگوید این فرش دستباف اصفهان است! خندهای تلخ که معنایش را فقط خودشان میدانند و آن دلالانی که نان از تاروپود قالی بیرون میکشند.
پای صحبتهایشان هم که مینشینی همینها را برای گفتن دارند کارگاههایی عمدتاً کوچک و خانگی که ۸۰ درصدشان در شرق استان سمنان هستند و نان بیش از ۱۰ هزار نفر از آنها تأمین میشود.
دلالان کارهایمان را می خرند
دو پله کوچک انتهای یک کوچه باریک در خیابان حافظ شاهرود مأمن یکی از همین کارگاهها است که پر از سادگی هستند زنی با لهجه طرودی چیزهایی را میخواند که شبیه شعر هستند اما میتوان از لابهلایش شنید که میگوید «دو تا زرد بده بعدش دو تا سبز بازهم بده تا سبز سه تا بده بعدش!!» با صدای یالله مرد خانواده زنها جابجا میشوند وقفهای در زرد و سبزها پدید میآید چادرها بر سر...
هشت بافنده در حال کار هستند نخ روز از آسمان کندهشده اما هنوز مشغول کارند دو تاشان همسر و دختر آقای ربیعی مالک این کارگاه هستند که دو دار قالی دارد بقیه زنهای همسایه و عمداً هم روستاییهای خانواده ربیعی؛ میگوید: مشکل اصلی کارگاههایی چون اینجا بازار است بعضاً دلالانی هستند که کارهایمان را میخرند و در شهرهای دیگر میفروشند اما سفارشها کم هستند مثلاً سال گذشته من هشت قالی فروختم که سفارش زیادی نبود و کفاف زندگیمان را نداد.
ربیعی که ستاره فام شقیقههایش نشان گذر از ۴۰ سالگی میدهد میگوید: ما همیشه سفارشی میبافیم چراکه اگر خودمان تولید کنیم و فرش را نخرند بر روی دستمان میماند و چهار ماه زحمتمان میرود لذا کسانی هستند که به ما نقشه و سفارش را میدهند و فرش را بعد از ۴۵ روز تا دو ماه تحویل میگیرند و من هم به زنها قالی را میدهم تا ببافند و رجی هزار و ۸۰۰ تومان به آنها پول میدهم که ماهانه تقریباً ۸۰۰ هزار تومان میشود.
از او درباره اتحادیه یا صادرات فرش میپرسم و میگوید: اتحادیه حمایتهایی میکند نخ میدهند، آموزش میدهند، بیمه میکنند، دار میدهند اما چه باید کرد وقتی مشکلات زیاد است دخلوخرج نمیخواند نخ گران میشود بازار کم میشود مگر اتحادیه هم میتواند کاری کند. متأسفانه فرشی که ما میبافیم باید در اروپا عرضه شود اما به دست دلالان میافتد و ارزش واقعیاش را هرگز پیدا نمیکند.
درآمد بافندگان پایین است
رضا گلی از باسابقههای فرش شاهرود نیز میگوید: امروز بافندگان با مشکلات زیادی روبرو هستند متأسفانه درآمدهایشان پایین است چراکه بازار فرش مناسبی برای تولیدات استان سمنان وجود ندارد از سوی دیگر برندی به نام فرش استان سمنان نداریم آن چیزی که مثلاً در کاشان و یا یزد و اصفهان است. از سوی دیگر فرشهای ماشینی و گرانی فرش دستباف هم مزید بر علت شده است و نمیگذارد بازار فروش انبوه داشته باشیم امروز بیشترین سفارشهای فرش به کارگاهها هم نهایتاً چهار تخته فرش است در حالی که ۲۰ سال پیش سفارشها از سوی فروشندههای تهرانی ۲۰ تا ۳۰ تخته فرش بود.
وی با بیان اینکه فرش میتواند ارزآوری خوبی داشته باشد، ادامه میدهد: فرش میتواند بین ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ دلار قیمت گذاری شود فرشهای اصفهان و حتی ترکمن و کاشان هم میتوانند تا سه هزار دلار به فروش برسند باید بپذیریم که فرش تولیدی مثلاً در طرود و یا سنگسر مانند فرش کاشان نیست اما به هر روی میتواند تا هزار دلار به فروش برسد اما چرا این فرش صادر نمیشود؟ به نظر من باید از مسئولان پرسید.
برند سازی نکرده ایم
یکی از صادر کنندگان سابق فرش استان سمنان که امروز در صنعت دیگری مشغول به فعالیت است، به خبرنگار مهر، میگوید: مشکلات استان سمنان به خصوص در شهرهایی مانند سنگسر و شاهرود تولید نیست بلکه تولیدکنندگان خوبی در سطح استان وجود دارد مشکل اصلی دو موضوع است یکی دلالان که نمیگذارند فرش به جایگاه خودش برسد و دو اینکه برند سازی از فرش قومسی نشده است.
امیر مسعود فخار معتقد است: هیچ گاه نباید انتظار بازار بین المللی از محصولی داشت که هنوز برند نشده است ۴۰ سال است که نتوانسته ایم برای فرش استان سمنان برند سازی کنیم و حتی گچ سمنان و پسته دامغان را هم بعد از ۳۰ سال بیراهه رفتن تازه سال گذشته توانستیم به برند برسانیم لذا تا زمانی که برند نشده ایم نباید توقع ارزآوری و صادرات داشته باشیم.
وی میگوید: مشکل عمده دیگر این است که باید دست دلالان را از فرش کوتاه کرد بیش از ۱۰ نفر را در استان سمنان و غالباً شاهرود میشناسم که فرش را از طرود و بافنده طرودی با قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان می خرد آن را به نام فرش اصفهان بسته بندگی و تبلیغ میکند و در تهران آن را شش تا ۹ میلیون تومان میفروشد مغازهدار نیز آن را از بنک دار تهرانی ۱۱ میلیون تومان می خرد و در مغازه خود ۱۴ میلیون تومان قیمت میگذارد! اما چقدر در جیب بافنده طرودی رفته است؟ چیزی کمتر از ۹۰۰ هزار تومان چراکه پول نخ و کارگر و … را نیز باید حساب و از هزینه اصلی کسر کرد.
فرش قومسی با نام اصفهان و کاشان و مشهد
اینکه فرشهای قومسی با رنگ و لعاب کویر و طرحهایی چون لچک و ترنج به نام فرش کاشان و اصفهان و مشهد و حتی تربت فروخته میشوند موضوعی دردناک است یکی از این فرشها را در فرش فروشی در شاهرود یافتیم. مغازهدار با اذعان به اینکه فرش مذکور بافت اصفهان است میگوید: این فرش دو در سه ابریشم بافت تقریباً ۹ میلیون تومان است وقتی از مغازه بیرون می آئیم یکی از بافنده هایی که همراهمان است، میگوید این فرش را یکی از بافندگان طرودی پائیز ۹۷ به یک دلال به نام م. ع. ص به قیمت دو و نیم میلیون تومان فروخت.
خدا میداند چقدر از فرشهایی که هم اکنون در دست صادرات به کشورهایی مانند ایتالیا و کانادا هستند و با برند کاشان صادر میشوند را همین روستانشینان طرودی بافته اند در این باره نه مسئولان آماری دارند و نه تمایلی به ارائه آمار دارند.
۱۰ هزار بافنده استان سمنان
رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان سمنان بابیان اینکه تا سال ۹۷ در سطح استان ۸۳ کارگاه قالیبافی فعال وجود داشته که ۹ هزار و ۷۴۰ بافنده در آنها مشغول به کار هستند، میگوید: بافندههای استان سمنان تحت نظارت شرکت تعاونیهای شهری و روستایی فعالیت میکنند.
بهروز اسودی همچنین میگوید: با توجه به ظرفیتهای موجود، هفت مجتمع قالیبافی نیز در استان وجود دارد که کار تولید فرش و قالی را بر عهدهدارند. از سوی دیگر تولید فرش در این استان در سطح ۱۵ کارگاه متمرکز و ۱۷ کارگاه غیرمتمرکز صورت میپذیرد و قالی، قالیچه و تابلو فرش سه محصول عمده تولیدی در استان هستند.
از سوی دیگر تماس خبرنگار مهر با گمرک استان سمنان برای ارائه آمار صادرات فرش از استان طی سال ۹۷ بی جواب ماند اما یکی از مسئولان صنعت معدن در گفتگو با خبرنگار مهر، اذعان داشت که صادرات فرش از استان سمنان در سال ۹۶ چشم گیر نبوده و شاید همین دلیل عامل عدم تمایل مسئولان برای پاسخگویی به سوال مذکور بوده است تا این شائبه پیش بیاید که اصلاً فرشی از استان سمنان در سالهای ۹۶ و ۹۷ صادر شده است؟ چرا که در بین آمارهای سالانه گمرک استان از محصولات صادراتی هرگز نام فرش به چشم نمیخورد.
سرمایه گذاری نزدیک به صفر
قالی و فرش بافان با مشکل فروش کالا مواجه هستند که برپایی نمایشگاههای دائمی و فصلی و استفاده از ظرفیت کریدور حرم تا حرم و قرار گیری استان سمنان در پنج راه شمال شرق ایران و همجواری با هشت استان است.
از دیگر مشکلاتی که فرش استان سمنان نتوانسته رشد خوبی داشته باشد فقدان سرمایه گذاری بر روی آن به دلیل همین فقدان برند سازی است یعنی سرمایه گذاران چیزی از فرش استان سمنان نشنیده اند که برای سرمایه گذاری بر روی آن اقدام کنند محمد مهدی کریمی مدرس دانشگاه و کارآفرینی که زمانی فرمانداری در یکی از شهرهای استان سمنان را نیز در کارنامه دارد به خبرنگار مهر، میگوید: مشکل اصلی تولید در استان سمنان که فرش هم شامل آن میشود فقدان چانه زنان اقتصادی است یعنی کسانی که بتوانند چانه زنی کنند، مذاکره کنند و دست سرمایه گذار را گرفته و به استان بیاورند.
کریمی معتقد است: این خلاء در تمام بخشها دیده میشود اتفاقاً باید گفت صنایع دستی، فرش و… مصداق اقتصاد مقاومتی هستند یعنی درونگرا و برون نگر هستند با اندک سرمایهای میتوان آنها را راه اندازی کرد و بزرگترین دلارهای ارزی را برای کشور آورد اما از این ظرفیت استفاده نکرده ایم.
ویژگیهای فرش قومسی
استان کویر نشین سمنان مانند سایر استانهای حاشیه کویر فرش را جزء لاینفک زندگی خود میداند فرشهایی مرغوب که عموماً نقوشی اسلیمی و گل و بوته دارند و رنگهایی ماندگار و مرغوب به واسطه فراوانی انار و روناس و گردو و… در زمره ویژگیهای این فرش است که قدمتش را بسیاری به دوران ساسانیان مرتبط میدانند.
فرشهای استان سمنان به دو بخش روستایی عمدتاً در طرود شاهرود و ایلاتی عمدتاً در سنگسر تقسیم میشود که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند اما همه شان حاصل دسترنج افرادی است که چشم و جان و دلشان را بر کار میگذارند اما جیبهای دلالان مملو از پول میشود.
میتوان بزرگ فکر کرد تا دست به کارهای بزرگ زد میتوان مرزها را در نوردید و دست یک بافنده زحمتکش طرودی را در دست فرش فروش ایتالیایی گذاشت شرایطی که میتواند در دنیای مجازی این روزها با سرعتی فزون، به حقیقت بپیوندد. مسئولان ما اما باید بدانند که فرصت اشتغال با چهار میلیون تومان که بتواند ارزآوری داشته باشد جز در سایه قالی بافی پدید نمیآید پس باید قالی بافان را درک و از رضوانها و یاسمنهای شهرمان حمایت کرد تا سرخورده و پریشان و البته پشیمان نباشند.
اینها سرمایههای معنوی دیار قومس هستند که بی توقع و ساده زیست فقط میخواهند شرایطی در تهران برای نمایش کارهایشان ایجاد شود تا برند فرش قومسی را همه بشناسند.
نظر شما