به گزارش خبرنگار مهر، طرح مدرسه تابستانی رضوی با عنوان رویکرد تمدنی به سیره رضوی با حضور سیدعلیرضا واسعی در مدرسه تابستانی دانشجویان و حوزویان آذربایجان شرقی در تاریخ ۲۴ و ۲۵ تیرماه ۱۳۹۸ برگزار شد.
سید علیرضا واسعی، عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به تبیین تمدنی سیره امام رضا (ع) پرداخت و گفت: امروزه نگاه تمدنی به دین و سنت، به عنوان یک راهبرد کارآمد، ضرورت یافته است، چون فهم ارزشهای دینی و انسانی در ذیل آن امکان پذیرتر میشود.
وی در تعریف تمدن و رویکرد تمدنی، گفت: برای تمدن و بالتبع رویکرد تمدنی، تعاریف بسیاری وجود دارد و بیشتر تمدن پردازان ایرانی، چنان که در فهم عرفی رایج است، آن را با دستاوردهای عینی و پیشرفتهای تکنولوژیکی برابر میانگارند و گمان دارند تمدن همان تکنولوژی، صنعت، ماشین یا الکترونیک است، اما با مطالعه آثار متخصصان حوزه تمدن و نیز تأمل در کاربرد این اصطلاح، میتوان آن را سازوکار زیست اجتماعی انسانها که در گذر زمان نهادینه شده، تعریف کرد، همان طور که توین بی آن را تلاشی برای زندگی مسالمت آمیز آدمیان به مثابه یک خانواده بزرگ در کنار یک دیگر و ویل دورانت آن را نظمی اجتماعی که در پرتو آن خلاقیت فرهنگی امکان پذیر میشود، دانسته اند و افلاطون نیز جهان متمدن را جهانی بدون تنبیه دانسته و گفته: دنیای متمدن، دنیایی است که در آن عنصر تشویق بر تنبیه غلبه یافته است. با این تعاریف میتوان، دستاوردهای بشر را که در پنج شاخه دانش، عمران، سازمان اداری، هنر و فرهنگ تعاملی دیده میشود، مظاهر آن دانست نه خود تمدن.
وی در ادامه سخنانش گفت: طبق این تعریف، تمدن غیر از تجدد و مدرنیته و ترقی است. تجدد در حوزه نگرش و اندیشه، مدرنیته در حوزه معرفت شناسی و ترقی یا پیشرفت در حوزه دستاوردهای عینی است که البته هر سه با تمدن در ارتباطند، ولی تمدن چیز دیگری است. تمدن یک وضعیت یا یک سازوکار یا نوعی از زندگی است که امکان زندگی اجتماعی انسانها را به نحو حداکثری فراهم میآورد. برای فهم بهتر، باید گفت که تمدن در دو سطح قابل بررسی است؛ تمدن به عنوان وصف زندگی یک جامعه بزرگ و تمدن به عنوان عیار زندگی. در این دو معنا، شاخصها و مطالبات متفاوت خواهد شد. در تمدن به مثابه وصف، نوع زندگی مردم یک جامعه بزرگ مد نظر است که چه بسا با مشکلات و چالشهای زیادی همراه باشد در عین حال دارای تمدن اند. توین بی در کتاب تمدن در بوته آزمایش میگوید: تمدن غرب با چالش معنویت مواجه است، یعنی این تمدن که امروزه چشمها به خود خیره کرده، از یک خلأ جدی در رنج است، اما تمدن به مثابه عیار یا تمدن مطلوب، با شاخصهایی چون وجود نظم، امنیت، آزادی و فرهنگ تعامل بین افراد سنجیده میشود. پیشوایان شیعی به دنبال تمدن مطلوب، یعنی زندگی متعالی برای همه انسانها بوده اند و زندگی انسانی را برای آنان دنبال میکردند. زندگی انسانی، موقعی تحقق مییابد که انسان آن را خود برگزیده و به سامان دهی اش دست بزند.
واسعی در بیان رویکرد تمدنی تأکید کرد: با توجه به تعریف تمدن، رویکرد تمدنی معنادار میشود. مراد از آن، نگاه به زندگی اجتماعی از دریچه فراخ انسانی است، نه روزنه تنگ خانواده، قبیله یا حتی ملیت و ملت. در این نگره آنچه اهمیت دارد، انسان و ارزشهای انسانی است و تحقق این امر ذیل یک اصل اخلاقی که به عنوان قاعده زرین از آن یاد میشود، تبیین درستی میپذیرد. بر پایه این اصل آدمی به دیگری همانی را میپسندد و دنبال میکند که برای خویشتن میپسندد و طبعاً آنچه را برای خویش نمیپسندد، برای دیگری نیز نباید بپسندد. پیامبر (ص) به امام علی (ع) توصیه میکند هر چه برای خود نمیپسندی برای دیگری مپسند، و این «دیگری»، غیر خویشتن است، چه هم نژاد یا هم کیش باشد یا نباشد.
عضو هیئت علمی گروه هنر و تمدن اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی سپس به دغدههای تمدنی اسلام پرداخت و گفت: اسلامی دین زندگی برای همه آدمیان است و هر کسی میتواند به آن روی کند. اسلام در سه سطح قابل بررسی است: اسلام آموزه، اسلام فرهنگ یا باور و اسلام تمدن که میتوان از آنها به اسلام مبیِّن، اسلام مبیَّن و اسلام محقق یا محصل یاد کرد و ائمه میکوشیدند تا اسلام در حیان اجتماعی که همان اسلام محصل باشد، اسلامی خرد پذیر، متلائم با وجود انسان، پاسخ گو به نیازهای اساسی و مقبول باشد نه خرد گریز و بشر ستیز و بی توجه به حیات اجتماعی و نیازهای انسانی، از این رو سیره سیاسی امام رضا (ع) تبیین فلسفی میپذیرد و فراتر از رویکردهای مذهبی و تحلیل الهی قابل عرضه میشود.
واسعی برای ارائه تصویری از فضای کنش گری امام، نگاهی به زمانه آن حضرت انداخت و فعالیتهای آن حضرت را در مواجهه با سه مشکل اساسی به بررسی گرفت: مشکل فکری با سه جریان اشاعره یا اهل حدیث، معتزله یا اهل عقل و امامیه، مشکل عقیدتی در میان شیعیان که با پدیداری قطعیه و واقفیه خودنمایی داشت و نیز مشکل سیاسی که با درگیریهای امین و مأمون و پیروزی مأمون بروز داشت و امام در چنین بستر پیچیدهای به انجام وظیفه پرداخت و بی آنکه به دنبال حکومت و اقتدار باشد، کوشید تا به عنوان یک انسان والا و مسئول در مقابل جامعه اسلامی، به اصلاح و سامان دهی دست بزند و در حد توان خویش در اجرای عدالت و ایجاد جامعه سالم عمل کند.
وی در ادامه به کنش مهم امام اشاره کرده و به تبیین تمدنی آن پرداخت: یکی کنش سیاسی که با حضور در جایگاه ولایتعهدی به ایفای نقش پرداختند. این حضور بیش از هر چیزی برای حفظ انسجام اسلامی و وحدت امت نبوی و گسترش سیره و سنت اسلامی صورت گرفت، هر چند با اشتیاق و استقبال آن حضرت نبود، اما آنچه پیش آمد را به مثابه فرصتی به کار گرفت و دیگر سیره علمی آن جناب بود که در قالب مناظرهها امروزه در اختیار ماست. جلسههای مناظره به هر انگیزهای از سوی مأمون برگزار شده باشد، امکان درخوری برای امام بود تا در جستجوی حقیقت گفتگو بنیاد پیش برود. گفتگو بهترین راه برای کشف حقیقت و نیز ایجاد مفاهمه حداکثری است که امام در گسترش آن نقش آفرین بود.
این نشست به مناسبت دهه کرامت از سوی بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در دانشگاه تبریز در دو روز برگزار شد.
نظر شما