خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: «هفت روز سیما» عنوان بسته خبری-تحلیلی ویژهای است که قرار است هر پنجشنبه به بازخوانی اهم تحولات خبری مرتبط با متن و حاشیه تولیدات صداوسیما و اتفاقات پیرامونی آن در طول هر هفته بپردازد.
در این بسته خبری هفتگی در نظر داریم در کنار خبرهای رسمی فعالیت برنامهسازان و مدیران سیما، نیم نگاهی به حواشی رسانهای و حتی شایعاتی که به رغم غیررسمی بودن میتوانند در اخبار مرتبط با سیما تأثیرگذار باشند هم داشته باشیم.
امروز پنجشنبه هفتم شهریورماه میتوانید با هفتمین بسته خبری «هفت روز سیما» در مرور مهمترین رویدادها و خبرهای تلویزیون در هفتهای که گذشت، با خبرگزاری مهر همراه شوید.
چهره هفته؛ محمدحسین میثاقی و چالشهای پیشرو
اولین قسمت از برنامه ورزشی «فوتبال برتر» دوشنبه این هفته روی آنتن شبکه سه سیما رفت و محمدحسین میثاقی مجری این برنامه را به چهرهای تبدیل کرد که در معرض قضاوتهای مختلف قرار گرفت. اجرای برنامه از همین اولین شب، میثاقی را در برابر چالشهایی قرار داد و طیفی از رسانهها و مخاطبان را به این برنامه متوجه کرد و در قالب گزارشهای مختلف، این رسانهها به اتفاقات برنامه واکنش نشان داده شده است.
در این رسانهها به ویژگیهای مثبت و منفی برنامه پرداخته شده بود به طور مثال دکور برنامه یکی از نقاط منفی آن تشخیص داده شد، دکوری که از طیف رنگهای سیاه بهره گرفته بود و شاید در آستانه نزدیکی با ایام محرم از چنین ترکیبی استفاده شده باشد. در اولین برنامه علیرضا بیرانوند مهمان برنامه بود و میثاقی گفتگوی تقریبا مفصلی را با وی ترتیب داد. گفتگویی که رسانهها هم به ابعاد مثبت آن مثل سبقه ژورنالیستی میثاقی و اطلاعات کافی و تجربههای وی برای این گفتگو اشاره کرده بودند. در واکنش به همین گفتگو برخی رسانهها حضور ممتد بیرانوند را روی آنتن یک نقطه ضعف دانسته بودند که میتوانست با مهمانان متعدد جبران شود.
برخی از رسانهها هم این برنامه را بیشتر با ویژگیهای مثبت و موفقیتآمیزش ارزیابی کردند و از شروع جذاب «فوتبال برتر» تیتر زدند. تیتراژ برنامه، طرحهای بصری و آیتمهای برنامه، ترکیبی بود که بیشتر مورد توجه قرار گرفت به خصوص که از نظر برخی رسانهها، طراحی بصری با استفاده از لوگوی باشگاههای مختلف اتفاق جالبی بوده که این آیتمها را از یک نواختی و طراحی روتین و معمولی دور کرده است.
گفتگوی میثاقی با سعید آذری مدیرعامل سابق باشگاه ذوب آهن نیز باعث شد برنامه کمی به حاشیه برود و چالشیتر شود و جملاتی که بین این دو نفر رد و بدل شد و اشاره سعید آذری به حواشی خداحافظی فردوسیپور با آنتن، باعث شد بخشی از برنامه در شبکههای اجتماعی به صورت گسترده بازنشر پیدا کند.
در هر حال آنچه که از قسمت اول برنامه «فوتبال برتر» عیان شد، این است که میثاقی و برنامهاش از همین ابتدای راه زیر ذرهبین رسانهها قرار دارند و علاوه بر رسانهها باید مراقب حرفها و عملکردش در برابر مردم عادی هم که پیش از این هم در توئیتهایی نسبت به اجرای میثاقی واکنش نشان داده بودند، باشد. باید دید میثاقی در ادامه این فصل از «فوتبال برتر» میتواند جایگاه خود را تثبیت کند و برنامهای جریانساز پیش برد یا خیر.
حاشیه هفته؛ انتشار یک لیست جنجالی از ارزیابی مجریان سیما
خبرگزاری مهر اواسط این هفته لیستی از مجریانی را منتشر کرد که از طرف رضا پورحسین مشاور عالی معاون سیمای رسانه ملی شایسته تقدیر معرفی شده بودند. در این لیست که به تاریخ ۱۶ مرداد امضا شده بود اسامی برخی از مجریان و امتیاز بالای ۹۵ از ۱۰۰ درحالی مطرح شد که واکنشهای بسیاری از طرف خود برنامه سازان صداوسیما و حتی مردم عادی را برانگیخت.
در این لیست که ارزیابی آن بازه زمانی بهار ۹۸ را در نظر گرفته بود ملاکهای ارزیابی مجریان برتر هم مشخص شده بود و در نامه پورحسین آمده بود این ملاکها عبارتند از «پوشش، آرایش، رعایت حدود شرعی و دینی و رعایت اصول حرفهای اجرا.»
سپس براساس این ملاکها، اسامیای که بالاترین امتیازها را به دست اورده بودند معرفی شده بودند، همچنین پایین ترین این امتیازها از ۸۷ شروع شده بود. هرچند هنوز مشخص نیست که این لیست چه کسانی را بررسی کرده و چند نفر در رتبههای پایین تر از ۸۷ قرار دارند با این حال این اتفاق اولین گام صداوسیما در راستای یک شفافسازی بود که با همه کنش و واکنشهای منفی و مثبت به آن رویداد مثبتی ارزیابی میشود.
برخی از واکنشها نسبت به این لیست از طرف فعالان فضای مجازی بود که به دنبال چهرههای موردعلاقه خود در میان لیست منتشر شده میگشتند و مشخصا نسبت به نبود برخی از مجریان مشهور تلویزیونی اظهار تعجب میکردند.
برخی چهرههای شاخصتر مثل محمود شهریاری مجری قدیمی تلویزیون که سالهاست در این رسانه اجرایی ندارد هم به انتشار چنین فهرستی از طرف تلویزیون نقد وارد کرد و مدعی شد که «در صداوسیما نقاب زدن را ترویج میکنند»!
با این حال بخشی از واکنشها هم به این اتفاق مثبت بود از این حیث که بالاخره یک واحد رسمی از طرف صداوسیما در قبال ارزیابی کاری مجریان تلویزیونی با استناد به معیارهای مشخص نمره داده بود و بدون تعارفها و تشویقهای معمول امتیاز بندیهای لازم را هم قائل شده بود؛ به ویژه که در این نامه تشویقی بیشتر مجریانی انتخاب شده بودند که کمتر اهل هیاهوهای رسانهای بودند و حتی در نظرسنجیهای مردمی و حرفهای مثل جشنواره تلویزیونی جام جم، مسابقه سه ستاره و یا جشن حافظ نیز کمتر رای داشتند و به همین دلیل بیشتر مجریان برنامههای پربیننده و تاک شوهای شبانه تلویزیونی در این جشنها مورد توجه قرار میگرفتند.
از طرف دیگر گزارش خبرگزاری مهر و واکنشها باعث شد دومین لیست در تجلیل مجریان تلویزیونی با امضای پورحسین منتشر شود لیستی که این بار محور آن پاسداشت زبان فارسی توسط مجریان تلویزیونی و شبکههای مختلف سیما بود و به این ترتیب سازمان صداوسیما در مسیری از شفافسازی نسبت به ارزیابی مجریان خود گام برداشت.
اتفاق ویژه؛ انتشار خاطرات مدیر مستعفی سیما
محمد سرافراز رئیس سابق صداوسیماست که بعد از استعفایش هرچند از رسانه ملی فاصله گرفته اما هر از گاهی در صدر اخبار رسانهها قرار میگیرد؛ اخباری که معمولا از جنس حاشیه است و هنوز هم سایه چهرههای حاشیهای واپسین روزهای ریاستش مانند شهرزاد میرقلیخان بر آنها سایه انداخته است.
خود سرافراز هم اگرچه در زمان حضورش در صداوسیما هرچه بیشتر از حاشیه و مصاحبه و گفتگوهای رسانهای دوری میکرد اما گویا بعد از فراغت از میز ریاست، این حاشیهها چندان برایش گران نبوده و خودش هم بعد از دو سال و نیم سکوت از این گفتگوها استقبال کرد و با رسانههای مختلف به مصاحبه میپردازد.
سرافراز این بار اما از ناگفتههای خود به صورت رسمیتر و در قالب یک کتاب الکترونیکی با نام «روایت یک استعفا، ۲۴ سال مدیریت در رسانه ملی» پرده برداشته است. کتابی که در قالب پرسش و پاسخ به بخشی از خاطرات و حرفها و دغدغهها و مسائل صداوسیما با میلاد دخانچی پرداخته است.
دخانچی بیشتر به عنوان مجری برنامه «جیوگی» و بعدتر مجری برنامه چالشی «سختانه» شناخته میشود که کارش را در زمان سرافراز و از معاونت برون مرزی صداوسیما شروع کرده است. سرافراز در مقدمه کتاب خود آورده است که گفتگوهایش با دخانچی را در ۶ جلسه انجام داده است.
طی چهار دههای که از انقلاب میگذرد و بعد از حضور طولانی مدت رؤسایی چون محمد هاشمی، علی لاریجانی و عزت الله ضرغامی بر صداوسیما این اولین بار است که یک نفر به انتشار کتابی از خاطرات حضور خود در این سازمان پرحاشیه اقدام کرده است. به ویژه که سرافراز به جزئیات چگونگی انتصابش به عنوان رئیس صداوسیما و حتی حاشیههای حضورش در این سازمان هم پرداخته است.
هرچند امروزه یک روندی عادی شده است که برخی از مدیران تلویزیون بعد از پایان حضورشان در این رسانه دست به انتقاد و گاه افشاگری میزنند با این حال خوب بود این اتفاق رویکرد اولیه مدیران در تلویزیون بود تا خود را به پاسخگویی موظف بدانند و به یک رویه برای مدیران صداوسیما تبدیل میشد که ابتدا پاسخگو بودن را از خود شروع کنند و با رویکردی «به واقع» رسانهای از همان بدو حضور در جایگاه مدیریتی خود درباره مهمترین اتفاقات، حاشیهها و رویدادها به پرسشهای افکاری عمومی و رسانهها پاسخ میگفتند و نه اینکه بعد از پایان دوره کاری شان به نگارش و ضبط این خاطرات اقدام کنند.
فارغ از این موارد اما جدیترین چالشی که حالا و با انتشار این کتاب، محمد سرافراز با آن مواجه است، پاسخ به این پرسش است؛ آیا او که اصرار دارد ردای «افشاگری» بر تن کند، همه حقیقت را گفته و یا خواهد گفت؟
سینما در سیما؛ پر کردن جای خالی فراستی با مل مل!
جشنواره فیلم کودک اصفهان طی یک هفته گذشته در حالی افتتاحیه و اختتامیه اش برگزار شد که انعکاس چندانی در برنامههای سینمایی تلویزیون نداشت. برنامههای سینمایی در هفته گذشته بیشتر به فیلم مستند ایرانی معرفی شده به اسکار پرداختند و خبر ناگهانی معرفی این مستند یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی کشور را به لحاظ پوشش خبری در تلویزیون تحت شعاع قرار داد.
امسال سی و دومین دوره از جشنواره بینالمللی فیلم کودکان و نوجوانان در حالی برگزار شد که در تلویزیون بیشتر در قالب برنامههای کودک و شخصیتهای عروسکی مورد علاقه کودکان مثل «مل مل» به این رقابت پرداخته شد و جای خالی نگاه جدی و آسیب شناسی عمیق و گفتگوهای منتقدانه نسبت به این رویداد در تلویزیون خالی بود.
این در حالی است که تلویزیون و برنامههای سینمایی هر سال در بازه برگزاری جشنوارههای فیلم فجر و یا جشنواره جهانی فیلم فجر برنامههایی را به صورت روزانه به این رویدادها اختصاص میدهند و گزارشگران برنامههای سینمایی از سانسها و فیلمهای مختلف جشنوارهها گزارشهای مختلفی تهیه میکنند.
این نکته حائز اهمیت است که غفلت از جشنوارهای که اگرچه به کودکان و نوجوانان تعلق دارد اما در مسیری سخت تر و پیچیده تر از حتی سینمای بزرگسال گام برمی دارد میتواند به آسیبهای جدی در آینده سینمای کودک منتج شود.
پیشنهاد ویژه؛ بالاخره فرصت «نقد» رسید!
شنبه هفته آینده نهم شهریورماه، آخرین قسمت از سریال «بوی باران» روی آنتن شبکه یک سیما میرود. این سریال به کارگردانی محمود معظمی ساخته شد و در تمام مدت پخش از آنتن بیشتر از نام کارگردان، نام عباس نعمتی نویسنده این سریال در رسانهها و نقد و تحلیلها بر سریال مطرح میشد که به عنوان مولف سریال و کسیکه ایدهها و قصههای این سریال را پیش برده است مخاطب همه این نقدها قرار میگرفت.
این سریال در ۶۵ قسمت ساخته شده است و به دلیل قصههای موازی در حوزههای مختلف معمایی، تراژیک، اجتماعی و... مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. البته در عین حال که قصههای این سریال مخاطب را با خود همراه کرد از نقدهای مردم و رسانهها هم بی نصیب نماند. نقدهایی که از شیوه روایت قصه، تا ساختار و شخصیت پردازی قهرمان و ضد قهرمان و شخصیتهایی مثل بازپرس سریال را هم در بر میگرفت و حتی به صحنههای خشونت آمیز سریال نیز وارد شد و حالا قرار است روز یکشنبه دهم شهریور به منظور تحلیل و بررسی زوایای مختلف سریال برنامهای با حضور کارشناسان سینما و تلویزیون تدارک دیده شود.
این برنامه از این حیث مهم است که تلویزیون کمتر به نقد محصولات و تولیدات خود میپردازد و این اتفاق در صورت ادامه میتواند یک گام رو به جلو برای آن قلمداد شود. هرچند شبکه یک تا ابتدای سال گذشته برنامه «قاب نقد» را با اجرای داریوش کاردان روی آنتن برد که به نقد سریالهای تلویزیونی میپرداخت و اتفاق ویژهای در تلویزیون بود اما بعد از یک بازه زمانی یک ساله تولید آن متوقف شد و دیگر ادامه پیدا نکرد.
حالا با پخش این ویژه برنامه تحلیلی که هنوز مشخص نیست مجری و منتقدان آن چه کسانی هستند، میتوان دوباره امید داشت که «قاب نقد» یا هر برنامه نقد دیگری در حوزه سریالها و حتی دیگر برنامههای تلویزیونی مجددا احیا شود.
تلویزیون چندین برنامه تخصصی سینمایی در شبکههای اصلی دارد و ساخت یک برنامه در نقد تولیدات این رسانه ضرورتی است که میتواند به رشد و ارتقای این محصولات کمکی چند ده برابری داشته باشد.
نظر شما