۱۸ آبان ۱۳۸۶، ۱۶:۱۲

وزیر امور خارجه:

آمریکا درحال سقوط از پلکان بحران است/ تحریم‌ها بی‌نتیجه است

آمریکا درحال سقوط از پلکان بحران است/ تحریم‌ها بی‌نتیجه است

منوچهر متکی تاکید کرد: از نظر ما دیپلماسی پایان نیافته است، ما در پی آن هستیم که با دعوت از طرف مقابل بکوشیم او را از پلکان بحران پایین آوریم چون عمیقا بیم آن داریم که این بالا رفتن یک طرفه او به سقوطش منجر شود.

به گزارش خبرگزاری مهر منوچهر متکی وزیر امور خارجه روز پنجشنبه با سارا دانیل گزارشگر ارشد نشریه فرانسوی نول ابزرواتور مصاحبه کرد ، متن کامل این مصاحبه به این شرح است :

سئوال : آیا به نظر می رسد ما در آستانه یک جنگ هستیم و بحران هسته ای ایران به یک نقطه غیر قابل بازگشت رسیده است؟ چرا در رسانه ها می گویند روسای جمهور آمریکا و ایران چرخ جنگ را به گردش در می آورند، و هر دو دیدگاهی را دنبال می کنند که بالا رفتن از پلکان بحران و رسیدن به تحریم است؟

متکی : یک دیپلمات اگر به توانایی های خود اعتماد داشته باشد و مهارتهای لازم را داشته باشد در پاسخ به شما می گوید: ما هیچگاه در آستانه جنگ نیستیم. من دیپلمات هستم اگر چنین سخنی را بگویم ( در تائید احتمال جنگ ) یعنی خلاقیت ها و تربیت دیپلماتیک را خوب نیاموخته ام. از نظر ما دیپلماسی پایان نیافته است. اتفاقا ما به دنبال آن هستیم که با دعوت از طرف مقابل بکوشیم او را از پلکان بحران پایین آوریم. چون عمیقا بیم آن داریم که این بالا رفتن یک طرفه او به سقوطش منجر می شود.

شما در قضیه عراق دیدید که طرف مقابل به سرعت از پلکانی مشابه بالا رفت. الان در چه وضعیتی است؟ دائما درخواست می کند تا با یک طرف (ایران) وارد مذاکره شود تا بتواند مسئولیت های خود را تقسیم کند. آمریکا اینقدر ضعیف شده که حتی با تروریست هایسلفی با بعثی های سابق نیز پنهانی مذاکره می کند. این نتیجه همان تند بالا رفتن از پلکان بحران است که سبب شده کسی که خود را بزرگترین قدرت نظامی می داند به دنبال گروه های ملیشای معارض خود برود تا به حداقل تفاهمی با آنها دست یابد.

اما چون به آقای احمدی نژاد اشاره کردید باید این را هم اضافه کنم که ایشان عمیقا معتقد است برای کاستن از مصائب ملت های منطقه و فشار سنگین بر مردم آمریکا باید کمک کرد بوش اشتباه عراق را تکرار نکند. از همین رو است که پیشنهاد گفتگوی زنده در برابر رسانه ها را به بوش می دهد. ایشان معتقد هستند اگر آمریکایی ها به جای روش مذاکره به منطق گفتگو گرایش پیدا کنند نتیجه حاصل می شود. اما متاسفانه می بینیم که آنها دقیقا از همین مناطق دور می شوند.

سئوال : واکنش شما (ایران) در برابر تحریم هایی که توسط آمریکایی ها اتخاذ شده چیست؟ به نظر شما این تحریم ها اقدامی برای این نیست که به پایان مسیر دیپلماسی منجر شود؟

متکی : خیر، واقعیات جهانی اجازه نمی دهد که تحریم نتیجه بخش باشد. من یک مثال برای شما بزنم در دهه 90 آمریکا تحریم سنگینی را برای سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران وضع کرد. چه کسی این تحریم را نقش نمود؟ توتال. حالا فرض کنید که آمریکا هم نه اروپا بخواهد همین روش را دنبال کند. این بار جانشین توتال کدام کمپانی خواهد بود؟ فکر می کنید شرکتهای روسی که در نظر دارند تنها منبع تامین دغدغه های انرژیک اروپا باشند این فرصت را از دست می دهند؟

صادقانه اگر بخواهم بگویم این است که در دو دهه اخیر فرانسویان رویه ای را به جامعه جهانی نشان دادند که ابزار تحریم را خنثی کرد. من مثال های دیگر را طرح نمی کنم اما از شما می پرسم اگر مثلا همانگونه که توتال در دهه 90 جایگزین کمپانی آمریکایی شد امروز مثلا گازپروم این نقش را بازی کند شما حاضرید از گازپروم در اروپا گازنخرید؟ بنابراین در دنیای واقعیت ها اصل منفعت طلبی حاکم است، البته این هم درست است که در این شرایط هزینه ها فقط بالا می رود.

سئوال : ایران به آستانه 3000 سانتریفیوژ نزدیک شده است که اجازه می دهد تولیدات کافی از اورانیوم غنی شده داشته باشد، تولیداتی که احتمال می رود می توان از آنها بهره برداری نظامی (بمب اتمی) هم داشت. در برابر این توانایی بوش خواستار تعلیق همه فعالیت ها برای آغاز مذاکره است و معتقد است در غیر این صورت ما در آستانه جنگ سوم جهانی خواهیم بود.

متکی :  به نظر من این نگرش شما دقیقا همان اشتباهی است که دیروز وزیر دفاع شما هم در ابوظبی از خود بروز داد. یعنی بیانی را ابراز نمودند که در صلاحیتش نبود. جای تعجب است که ما بگوییم همه باید به مرجع صلاحیت دار بین المللی رجوع کنیم بعد از این استدلال ناگاه خود را نفی و خود را در برابر این مرجع قرار داده و بگوئیم آنچه که آن می گوید درست نیست. سخنان وزیر دفاع فرانسه و اصولا این نوع رویکرد در برابر آقای البرادعی و آژانس است آن هم در شرایطی که کارشناسان، و تاکید می کنم کارشناسان ونه دیپلماتها و سیاستمداران در حال بررسی و تحقیق هستند تا متن گزارش تخصصی خود را بنویسند آیا این قضاوت زودهنگام و غیر کارشناسانه به منزله آن نیست که بر روی این گزارش می خواهید تاثیر گذارید؟

این مثل این است که از خودم سئوال کنم، چه کسی صلاحیت دارد تا درباره اعتصابات پاریس نظر دهد؟ من به عنوان وزیر خارجه ایران یا سندیکاها و مقامات فرانسوی؟ ما نباید وقتی یک مرجع بین المللی وجود دارد آن را با ابراز غیر مسئولانه شارژ کنیم. اگر اطلاعات داریم در اختیارش قرار دهیم اما شانتاژ نکنیم. این نکته که بگویم احتمال می رود چنین شود یا چنان شود زندگی در دنیای تخیلات است. مگر می خواهیم مثل ژول ورن آینده را پیش گویی کنیم؟ اینکه ذهن فرانسوی  یک ذهن سیال و آینده نگر است قابل تحسین است اما در دنیای واقعیات نباید از زمان جلوتر رفت. 

 ما به توانایی 3000 سانتریفیوژ رسیده ایم و تولیدات هم داریم اما برای بهره برداری از این تولیدات در مصاف صلح آمیز تحقیقاتی، دارویی و کشاورزی خود بدون تردید نظرات آژانس و چارچوب احترام به معاهده عدم اشاعه مراعات نموده تاکید دارم قصد تخطی نداشته ونداریم. اما آنچه که بوش از آن صحبت می کند همان نگرش تبعیض آمیزی است که من در مقاله هفته گذشته ام در لوموند از آن یاد کردم. این نوع جهت گیری ها نشان دهنده آن است که آنها می خواهند فضا را تند کنند با چه هدفی؟ این چیزی است که شما در سئوالات خود به آن خوب اشاره کرده اید یعنی گرفتن فرصت از دیپلماسی و کشاندن دنیا به جنگ. همانگونه که در مورد عراق عمل نمودند.

سئوال : برکنار شدن آقای لاریجانی ؛ مرد توافق؛ که جایگاه خود را به یکی از مدافعین آقای احمدی نژاد می دهد آیا نشان دهنده آن است که نگرش تندروانه پیروز شده است؟ و آیا این به منزله آن است که از این پس رئیس جمهور به مسئله هسته ای خواهد پرداخت؟ همچنین شما چه فکر می کنید همانگونه که  رئیس جمهور احمدی نژاد می گوید، پرونده بسته شده است؟ سئوال این است که چه کسی سیاست هسته ای ایران را تصمیم گیری می کند؟ آیا رهبر قدرت و اراده این کار را دارا است که کنترل سیستم (رئیس جمهور) را اعمال کند؟ آیا در بین ارگان ها و نیروهای درون کشور امکان و تمایلی است که بتواند در مسیر تصمیمات رهبری در موضوع هسته ای جهت دهی و تاثیر گذاری کنند؟

متکی :  نخست اینکه آقای لاریجانی تا قبل از استعفای خود ونه برکناری اش دقیقا مدافع همان سیاستی بود که شما برای جانشینش تصور می کنید یعنی ایشان هم دیدگاه ریاست جمهور و اجازه دهید بگویم همه نظام و آحاد ملت دفاع می نمود که یک جمله مشترک است مبنی بر اینکه " انرژی هسته ای حق مسلم ما است". همانطور که حق ما و حق سایر کشورها است. پس چه ایشان و چه جانشینانش، چه ریاست جمهور و دولت وچه رهبری ومجلس این کشور از یک حق دفاع می کنند وخواهند کرد و مخالف برخورد تبعیض آمیز با حقوق مصرح خود هستیم.

نکته ای که می پرسید که آقای رئیس جمهور به مسئله هسته ای خواهد پرداخت؟ نه تنها ایشان بلکه امروز همه جامعه ما به این موضوع می پردازند اما اگر قصد شما این است که بدانید جایگاه بخش های مختلف سیستم ما در تصمیم گیری ومدیریت این پرونده چگونه است پاسخ من صریح و ساده چنین است که هر یک از قوا و مقامات جمهوری اسلامی ایران در چارچوب قانون اساسی و در قالب جمهوریت نظام وظایفی دارند که روشن و مشخص است. بدین معنا که در روند تصمیم گیری های جمهوری اسلامی ایران قانون اساسی تکالیف و نقش مراجع مختلف را روشن کرده و تردید نداشته باشید که هیچکدام از عناصر ومسئولان کشور در خارج از این تعاریف عمل نخواهند کرد چرا که ما عمیقا به تداوم جمهوریت نظام خود معتقدیم. این تصور غلطی است که شما فرض کنید ایران یک نظام فرد سالار است ما 28 سال است که در فضای جمهوری اسلامی در حال تجربه جمهوری هستیم چون عمیقا از دوران طولانی استبداد و دیکتاتوری شاه متنفریم.

اینکه تصور شود تصمیم گیر در این کشور مثل برخی از کشورهای منطقه یک فرد است نشان از عدم شناخت تحول عظیم انقلاب ایران پس از سه دهه است. مگر شما در تصمیم گیری های مهم تاریخ پس از انقلاب چون دفاع از کشور، پذیرش قطعنامه 598، انجام مذاکرات صلح، اخذ بی طرفی درحمله سال 1991 شما وائتلاف غرب به دشمن ملت ما صدام و یا تجاوز آمریکا به عراق در 2003 نمونه هایی از این نوع تصمیم گیری ها را مشاهده نکردید. تصمیم گیری در یک نظام جمهوری بر اساس خواست جمهور مردم و در چارچوب قانون اساسی توسط رهبری ابلاغ می شود. مایلم تاکید کنم این جمله یعنی نظام تصمیم گیری در این کشور برپایه خواست و صلاحدید جمهور مردم بوده و تصمیمات ابلاغ شده مورد پذیرش و احترام اجزای جامعه است. فلذا این نوع اسلوب مصداق دمکراسی و تحقق خواست ملت است.

سئوال : در موضوع پرونده هسته ای مذاکرات با آژانس که از تندتر شدن اوضاع جلوگیری می کند ادامه دارد همچنین گفتگو با سولانا و یا حتی پوتین در سفر اخیرش به تهران، در کنار همه اینها رئیس جمهور شما طی هفته اخیر اعلام داشته یک تحول (تغییر) در انتظار است من می توانم از دهان شما نکات اصلی این تحول (بدون اشاره به واژگانی چون توقف، تعلیق و ...) را بشنوم؟

متکی : اگر بخواهم چارچوب و اولویت های این مقطع را بیان دارم این جملات خلاصه ارزیابی من است:  دفاع و بهره گیری از حقوق هسته ای خود در چارچوب پیمان عدم اشاعه که به آن پیوسته ایم. همکاری با دیگرانی که نخواهند رویه تبعیض آمیز نسبت به حقوق ما و تعریف دو گانه از معاهده ایشان داشته باشند. تداوم فعالیت ها زیر نظر آژانس و در چارچوب انجام تکالیف ما نسبت به آژانس و اجرای تکالیف آژانس بر پایه اساسنامه نسبت به اعضا. بهره برداری صلح آمیز از دانش و تولیدات غنی سازی خود به صورت شفاف و زیر نظر آژانس و بر اساس هنجارهای بین الملل.

در این چارچوب شما می توانید اصول تحولی را مشاهده کنید که از آن سخن می گوییم و این دقیقا همان نکته ای است که در ملاقاتها و مذاکرات اخیر به همه گفته ایم و در کنارش هماهنگونه که ریاست جمهوری هم تاکید داشته اند معامله نخواهیم کرد بلکه به موازات مراعات حقوق خود مراعات خواهیم نمود.

سئوال : آیا همچنانکه بوش وضعیت کنونی را با شرایط جنگ جهانی دوم و یا پوتین با شرایط بحران موشکی کوبا مقایسه می کند، شما نیز این تناسبات را قبول دارید؟ اصولا کدامیک از این فضا ها را نزدیک تر می دانید؟

متکی : صادقانه اگر بخواهیم تصویر خودم را به شما بدهم باید بگویم ما در فضای دنیا بعد ناپلئون در 1815 هستیم، همان موقعی که در تاریخ جهان از آن به عنوان کنسرت وین یاد می کنند. یعنی پس یک دوره سخت که جاه طلبی های ناپلوئن سبب شد تا جمهوری فرانسه خفه شود و جنگ ملت ها که با فجایعی چون آتش زدن مسکو بروز نماید، پایان پذیرد و ملت فرانسه افتخارات جمهوری را به ذلت شکست واترلو تبدیل کند. کافی است به رفتار ناپلئونی آمریکا در دوره معاصر خودد نگاه کنید، هماهنگونه که ناپلئون می خواست برای اسپانیا و ایتالیا پادشاهی دست نشانده برقرار کند خانم رایس از دموکراسی سازی برای مردم خاورمیانه صحبت می کند. همانگونه که ناپلئون سربازان فرانسوی را در روسیه دفن کرد و ثروت فرانسه را به باد داد و با نام جمهوری، جمهوری را خفه کرد آقای بوش دارد عمل میکند نظامی آمریکایی را برای 52 مین ایالت آمریکا در عراق به کشتن می دهد. مالیات مردمش را هزینه ترویج نفرت می کند و بنام دموکراسی، دموکراسی را زیر پا می گذارد.

من تصورم به لحاظ شباهت تاریخی چنین است یعنی عصری که شکست ناپلئونی نمودار می شود و کنسرت وین در تفاهم ومذاکره ملت ها آغاز می گردد. پس همانطور که در کنسرت هر کس حق دارد ساز خود را بزند ما به جای اینکه گوش خود را از شنیدن زیبایی موسیقایی کنسرت با حذف سازها (ملل مختلف) محروم کنیم، باید اجازه دهیم تا سازها در کنار هم کوک (همسان) شوند و منطق گفتگو را حاکم کنیم تا نتیجه آن همچون نتیجه سال 1815 باشد. دستاورد وین 1815 چه بود؟ یکصد سال صلح. این همان خواست ما وشما است.

سئوال : سارکوزی و کوشنر به تصویب تحریم ها علیه ایران و جلوتر از شورای امنیت می اندیشند. قضاوت شما و نسبت به این تفکر سیاسی و تاثیرش بر پرونده هسته ای ایران چیست؟ آیا فرانسه برای از بین بردن بحران واحتمال جنگ نقش بازی می کند تا آن را به تاخیر بیندازد و یا اینکه سارکوزی مثل یک مامور صهیونیستها عمل می کند؟

متکی : الگوی قضاوت من در مورد دیپلماسی فرانسه بر اساس تعابیر روشنفکران پاریسی نیست. من نگاهم به دیپلماسی کشور شما بر اساس یک عمق 50 ساله و از جغرافیای خاورمیانه است. حتی الگوی قضاوت من درباره دیپلماسی فرانسه با نگاه من به سیاست خارجی همسایگانتان چون بریتانیا متقاوت است.

تاریخ پس از جنگ جهانی دوم نشان داده که هر وقت فرانسه در دیپلماسی خود آزاد بود امکان مانور را پیدا کرد و هر وقت دیپلماسی فرانسه از یک سیاست بسته دنباله روی کرد حتی اگر آن سیاست مخالف دولت قبلی کشور شما الگوی آمریکایی در سال 2003 بود، باخت.

تصور کنید دیپلماسی فرانسه به جای حماسه سرایی در شورای امنیت در سال 2003 به حرکت در می آید و قبل از بروز جنگ با رابطه عمیقی که با دولت عراق در دوره صدام داشت سبب می شد، تا در عراق صدام نباشد نتیجه روشن است، در عراق جنگ امروزی هم نبود. حالا در نقطه مقابل این سیاست هم عمل کردن نتیجه نخواهد داد. شما در جمهوری پنجم فرانسه از دو گلیسم سیاسی صحیت می کنید. مفهوم این جمله آن است که فرانسه نمی تواند دنبال رو باشد و مصادیقش اینکه هر وقت دنبال روی یک سیاست خاص شد، آزادی خود را از دست داد و قدرت دیپلماسی اش کاهش یافت.

کد خبر 583121

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha