در زیر اشاره ای کوتاه به سوابق مربیگری این دو مربی خواهیم داشت:
ژاک سانتینی
این مربی فرانسوی در تاریخ 25 آوریل سال 1952 در شهر "دل" فرانسه به دنیا آمده است. وی یکی از بازیکنان مطرح تیم فوتبال سنت اتین فرانسه بود که به همراه این تیم حضور در دیدار نهایی مسابقات فوتبال جام باشگاه های اروپا را تجربه کرده است. او از سال 1969 با بازی در تیم سنت اتین رسما به دنیا فوتبال حرفه ای وارد شد و تا سال 1981 دراین تیم حضور داشت. سانتینی پس از 12 بازی برای تیم فوتبال سنت اتین به تیم مون پلیه پیوست و بین سال های 1981 تا 1983 برای این تیم بازی کرد. دو فصل بازی برای تیم مون پلیه و پس از آن پیوستن به تیم لیسیه به نوعی پایان بخش دوران بازیگری سانتینی بود.
ژاک سانتینی سمت راست
سانتینی از سال 1983 به مدت دو سال در تیم لیسیه حضور داشت. او در این تیم هم بازی می کرد و هم کار هدایت بازیکنان را بر عهده داشت. پس از آن به تولوز رفت و چهار سال در این تیم حضور داشت. سپس به لیل پیوست و تا سال 92 در این تیم به مربیگری پرداخت. سنت اتین چهارمین تیمی بود که سانتینی آن را هدایت کرد. او حدفاصل سال های 1992 تا 1994 در این تیم مربیگری کرد پس از آن به سوشو رفت. یک فصل همکاری با سوشو که باموفقیت همراه نبود این مربی فرانسوی را 2 سال خانه نشین کرد تا از سال 1997 به عنوان مدیر فنی تجربه ای جدید را در تیم فوتبال المپیک لیون آغاز کند. 3 سال همکاری با تیم لیون در پست مدیر فنی ژاک را به پست سرمربیگری این تیم نزدیک کرد. او سرانجام در سال 2000 سرمربی لیون شد و با این تیم در فصل 2002 -2001 عنوان قهرمانی لیگ فرانسه را از آن خود کرد. همین قهرمانی برای مسئولان فدراسیون فوتبال فرانسه کافی بود تا هدایت تیم ملی فرانسه را به او بسپارند. ژاک به همین راحتی سرمربی فرانسه شد. جانشین روژه لومر ناکام!
حالا ژاک سرمربی تیم ملی فوتبال فرانسه بود. او تیم بحران زده فرانسه که با ناکامی از جام جهانی 2002 به خانه بازگشته بود را مبدل به یکی از مدعیان قهرمانی یورو 2004 کرد اما یونان خیلی راحت در مرحله یک چهارم نهایی این تیم را به خانه فرستاد تا سانتینی وداعی تلخ با تیم ملی داشته باشد.
او از فرانسه رفت و سرمربی تیم فوتبال تاتنهام انگلیس شد. 13 بازی با تیم تاتنهام و رقم خوردن نتایجی ضعیف برای سانتینی دلایلی قانع کننده بود تا عطای کار کردن در لیگ برتر را به لقایش ببخشد و به بهانه بیماری همسرش به فرانسه بازگردد. او به فرانسه آمد، چند ماهی به استراحت پرداخت و با شروع فصل 2006 - 2005 به تیم اوسر پیوست. مسئولان باشگاه اوسر که انتظار داشتند با سانتینی به مسابقات معتبر اروپایی راه یابند زمانی که به این هدف نرسیدند خیلی زود به همکاری با وی پایان دادند.
حالا با گذشت بیش از یک سال از آن تاریخ سانتینی در آستانه حضور در تیم ملی فوتبال ایران است. اینکه چرا طی یک سال اخیر تیمی از فرانسه حاضر به عقد قرارداد با سانتینی نشده سئوالی است که باید از تیم مذاکره کننده با سانتینی پرسید.
آرتور جورج
آرتور جورج
سیزده فوریه سال 1946 روز تولد آروتور جورج است. این مربی پرتغالی که ظاهرا به زبان های فرانسوی، پرتغالی، اسپانیایی، ایتالیایی و آلمانی تسلط دارد از سال 1964 با بازی در تیم پورتو به دنیای فوتبال حرفه ای وارد شد. پس از یک سال بازی در تیم پورتو، آرتور جوان به آکادمیکا پیوست و چهار سال در این تیم بازی کرد. طی چهار فصل بازی برای تیم آکادمیکا جورج 96 بازی انجام داد و 72 گل به ثمر رساند. درخشش در تیم آکادمیکا باعث شد تا مسئولان باشگاه بنفیکا ترغیب به جذب آرتور جورج شوند. او به بنفیکا رفت، طی سال های 1969 تا 1975 برای این تیم بازی کرد. 95 بازی برای بنفیکا و زدن 72 گل برای این تیم کارنامه ای درخشان را برای جورج برجای گذاشت. جورج درسال 78 پس از سه فصل بازی برای تیم بلننزه از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او طی این سه فصل 51 بازی انجام داد و 16 گل به ثمر رساند.
آرتور جورج طی سال های 1967 تا 1977 شانس بازی در تیم ملی فوتبال پرتغال را داشت و در این مدت تنها 16 بازی ملی انجام داد که ثمره آن تنها گلزنی در یک بازی بود.
آرتورجورج یک سال پس از خداحافظی از دنیای فوتبال به جرگه مربیان پیوست و سرمربی تیم ویتوریو گیمارش شد. او طی فصل 80-79 سرمربی این تیم بود. پس از شروع نه چندان امیدوار کننده در تیم گیمارش، جورج به تیم بلننزه پیوست و بازهم یک فصل توام با ناکامی که او را یک سال خانه نشین کرد.
آرتورمجددا به دنیای مربیگری بازگشت و در فصل 83-82 سرمربی پورتیمنونسه بود. یک سال پس از جدایی ازاین تیم، آرتور جورج به پورتو رفت. او طی سال های 1984 تا 1987 سرمربی پورتو بود. پس از آن به تیم ماترا ریسینگ فرانسه پیوست و یک فصل با این تیم بود. مقصد بعدی آرتور جورج تیم پورتو بود که طی سال های 88 تا 91 این تیم را همزمان با تیم ملی فوتبال پرتغال هدایت کرد.
جورج در سال 91 مجددا به فرانسه بازگشت و این بار سرمربی پاریسن ژرمن شد. سه فصل هدایت تیم فوتبال پاریسن ژرمن زمینه ساز بازگشت دوباره او به پرتغال شد. جورج به زادگاهش بازگشت و این بار هدایت بنفیکا را در فصل 1995-1994 پذیرفت. پس از آن آرتور حضور در فوتبال ملی را با قبول مسئولیت تیم ملی سوئیس تجربه کرد. ناکامی با سوئیس در جام ملت های 1996 انگلیس، باعث جدایی جورج از این تیم شد. او دوباره به خانه بازگشت و سرمربی تیم ملی کشورش شد و شکست در راهیابی به جام جهانی 1998 فرانسه باعث شد تا جای خود را به اولیویرا بدهد و به تیم ویتس آرنهم هلند برود. پس از همکاری کوتاه با این تیم هلندی، جورج مجددا هدایت تیم پاریسن ژرمن را پذیرفت. کسب نتایج ضعیف با این تیم جورج را از فوتبال اروپا دلزده کرد. او پس از یک سال خانه نشینی از سال 2000 به فوتبال آسیا آمد و سرمربی النصرعربستان شد.
پس از دستیابی به رتبه سوم مسابقات فوتبال لیگ عربستان با تیم النصر، جورج سرمربی الهلال شد و با این تیم به عنوان قهرمانی لیگ عربستان رسید. او سال 2002 به اروپا آمد و سرمربی آکادمیکا کوئیمبرا شد . جورج یک فصل در این تیم ماند پس از آن به زسکا مسکو روسیه پیوست. او پس از جدایی از تیم زسکا با هیچ تیمی همکاری نداشته و ظاهرا منتظر قبول مسئولیت تیم ملی فوتبال کشورمان است.
حشمت مهاجرانی مدیر تیم های ملی فوتبال ایران که شامگاه چهارشنبه ( 28 آذر) از سوی کمیته انتقالی به این سمت منصوب شد در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرد یکی از این دو مربی به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان انتخاب خواهد شد.
نظر شما