به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این مراسم محسن مومنی - مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری - با قدردانی از تلاش قانون پرور و همسر آمریکایی اش در ترویج زبان فارسی در آن سوی مرزهای ایران، گفت: این زوج برای گسترش زبان و ادبیات فارسی در جهان بسیار زحمت کشیده اند و جا دارد در مجلسی جداگانه به صورت ویژه از آنها تقدیر شود. قانون پرور بیش از 44 سال اقامت در آمریکا یا زبان آموز فارسی تربیت کرده و یا آثار ادبیات فارسی را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است و با سفرهایی که به همین منظور به جاهای مختلف انجام داده، بیشتر از یک عمر کار کرده است.
وی با اشاره به ترجمه دو اثر دیگر از نویسندگان حوزه هنری به زبان انگلیسی - قصه های سبلان (محمدرضا بایرامی) و سفر به گرای 270 درجه (احمد دهقان) - و انتشار آنها در آمریکا، افزود: کتاب اخیر (فال خون) سومین کتابی است که از نویسندگان ایرانی در آمریکا منتشر می شود و با توجه به اینکه انتشار کتاب در این کشور بسیار سخت است و به گفته یکی از دوستان انتشار کتاب در آمریکا 49 برابر سخت تر از ایران است، باید اذعان کرد که اگر همت و جایگاه دانشگاهی محمدرضا قانون پرور نبود این کار میسر نمی شد.
مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری در پایان سخنانش از ترجمه هشت اثر دیگر از نویسندگان ایرانی به زبان انگلیسی، 30 کتاب به زبان عربی، چهار کتاب به زبان ترکی استانبولی و چهار اثر به زبان اردو در این مرکز و تا پایان سال جاری خبر داد.
در ادامه این نشست محسن سلیمانی - مسئول دفتر ترجمه مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری - نیز با اشاره به دشواری های ترجمه آثار داستانی و به ویژه دفترهای شعر نویسندگان و شاعران ایرانی و انتشار آنها در کشورهای دیگر، گفت: از زمانی که مومنی و امیرحسین فردی ایده ترجمه ادبیات ایران به زبان های دیگر را در حوزه هنری مطرح کردند، مسئله عجله نکردن و آهسته گام برداشتن را مد نظر قرار دادیم چرا که به واقع انتخاب یک اثر ادبی برای ترجمه و سپس برگرداندن آن به زبانی دیگر آن قدرها هم که ما فکر می کنیم ساده نیست.
وی افزود: یکی از بحث هایی که از همان زمان مطرح می شد، از جانب برخی نویسندگان بود که مثلاً "چرا این اثر ترجمه می شود و فلان اثر ترجمه نمی شود؟" من از نویسندگان خواهش می کنم کتاب هایی را هم که انتخاب و ترجمه می شوند، از خودشان بدانند و این قدر غر نزنند که "چرا کتابی از ما در میان این آثار نیست؟" بیایند پیشنهاد بدهند که مثلاً فلان اثر می تواند جهانی باشد تا ترجمه شود.
حبیب احمدزاده - مرتضی سرهنگی
در ادامه محمدرضا قانون پرور - استاد ایرانی دانشگاه تگزاس آمریکا و مترجم آثار ادبی - با ذکر خاطره ای از یک کتاب فارسی ترجمه شده به زبان انگلیسی که ترجمه نارسای آن موجب خنده مخاطبان انگلیسی زبان شده بود، گفت: مترجمی که در محیط زبان هدف نیست و هر روز به طور مرتب با آن سر و کار ندارد، نباید دست به ترجمه یک اثر ادبی بزند. مسئله جهانی بودن داستان ها و اینکه چه داستانی کجا می تواند فهمیده و چگونه دریافت می شود، مسئله بغرنجی است.
ترجمه عربی "اهل غرق" منیرو روانی پور در مصر منتشر می شود
وی افزود: چند سال پیش یکی از دانشجویان مصری من که فارسی هم یاد گرفته است، آمد و به من گفت که می خواهد داستان "اهل غرق" (نوشته منیرو روانی پور) را به عربی ترجمه کند و از من راهنمایی خواست. من برای ارزیابی ترجمه این اثر مقداری از آن را به انگلیسی ترجمه کردم اما هنوز هم نمی دانم که این ترجمه چقدر می تواند مفهوم باشد. اما آن دانشجو به من گفت که داستان های این کتاب - که وقایع آن در کناره های خلیج فارس روی می دهد - خیلی نزدیک به فرهنگ مصر است و برای مخاطب مصری مفهوم است. به هر حال او این کتاب را ترجمه کرد و به زودی هم چاپ می شود.
باید در ترجمه لهجه داشت
این مترجم آثار ادبی اضافه کرد: بعضاً مترجمان ما در ترجمه یک اثر فارسی، مدام مخاطب را به زیرنویس هایی پی در پی و مطول ارجاع می دهند. به عقیده من داستانی که نیاز به این همه پاورقی داشته باشد، دیگر داستان نیست. در ترجمه همچنین باید مقداری از آن چیزهایی را که به آن رنگ محلی می گوئیم، حفظ کنیم به عقیده من مخاطب انگلیسی زبان باید احساس کند که فلان اثر ترجمه است نه زبان اصلی و به قول مرحوم تقی مدرسی باید در ترجمه لهجه داشت. مفاهیمی که ترجمه می کنیم البته باید صحیح باشد اما نباید لزوماً در آن زبان (مثلاً انگلیسی) مصطلح هم باشد.
هنوز نمی دانم چرا سارتر و مارکز معروف شده اند
قانون پرور با اشاره به دشواری های انتشار آثار ترجمه ای در آمریکا، گفت: مترجمی چند وقت پیش کتابی را ترجمه کرده بود و وقتی می خواست با ناشر برای انتشار آن قرارداد ببندد، به او گفته بود که باید بپذیری که حقوق سینمایی این اثر در هالیوود به من (ناشر) تعلق دارد در این گونه موارد معمولاً یک خودبزرگ بینی هم برای مترجمان به وجود می آید؛ آدم نگاه می کند که تعدادی از داستان نویسان دنیا اسمی جهانی پیدا کرده اند؛ کسی مثل استفن کینگ - نویسنده داستان های علمی تخیلی - از این جمله است و فیلمهایی که از داستان های او ساخته شده بیشتر از خود آثارش خوانده شده و شهرت دارد. به نظر من اینها هستند که می توانند معروف شوند و من هنوز نمی دانم چگونه در بین روشنفکران کسانی مانند مارکز یا سارتر معروف شده اند. فکر می کنم در دنیای کنونی داستان هایی به سبک داستان های مارکز نباید معروف شود و فکر می کنم که اینها فقط بین روشنفکران معروف شده است. به همین قیاس باید گفت داستان های تجربی ما که از بهترین های ادبیات ماست، هیچ وقت به آن سطح جهانی نخواهند رسید و احتیاجی هم نیست که برسند.
استاد ادبیات فارسی دانشگاه تگزاس تاکید کرد: با این وجود در این دنیای تجاری من باید داستانی را برای ترجمه انتخاب کنم که خواننده بیشتری داشته باشد؛ دست کم 4000 نفر. الان در غرب و بعضاً در شرق دنیا هر جا کانال تلویزیونی را باز کنید یا روزنامه ها را نگاه کنید، هر خبری که درباره ایران هست منفی است و واقعاً اگر من قدرت می داشتم هر روز صبح می رفتم به سردبیران روزنامه های آمریکایی رشوه می دادم که این گونه خبرها را درباره ایران چاپ نکنند! چرا که به عقیده من یک ایرانی فرقی با یک چینی، مکزیکی، بنگلادشی، آمریکایی و... ندارد. به همین دلایل است که من حاضر نیستم داستانی را به زبان انگلیسی ترجمه کنم که مثلاً درباره شهادت باشد به خاطر اینکه برداشتی که از این گونه آثار در غرب می شود به شدت منفی است.
وی گفت: ما هم باید جزئی شویم از دنیای جهانی شده؛ باید در ضمن حفظ هویت خودمان حصارها را هم برداریم؛ کسی نمی تواند هویت ما را بدزدد اما باید کمی هم چشمانمان را باز کنیم و آدم های بازی باشیم و ببینیم دنیا چه خبر است؟ در ادبیات و ترجمه ادبیات هم همین طور است و نباید عجله کنیم. متاسفانه ترجمه هایی که از ادبیات مدرن فارسی از دهه اول قرن 20 میلادی تاکنون شده، انگشت شمار است و حداکثر می توان تعداد آنها را در دو صفحه جای داد.
20 سال است که 2000 نسخه از یک کتابم در آمریکا فروخته نشده است
قانون پرور اضافه کرد: مشکل ترین کار برای یک کتاب در آمریکا، انتشار آن است که باید از تمامی رابطه ها در این زمینه استفاده کنیم و به ویژه در بخش تبلیغ آن. من کتابی را در2000 نسخه در سال 1989 منتشر کرده ام که هنوز بعد از گذشت نزدیک به 20 سال همان 2000 نسخه دارد فروش می رود. به هر حال شاید بازاریابی خوبی برای آن نشده است. در عوض در ایران نویسنده ای مانند هوشنگ مرادی کرمانی یکسری داستان هایی نوشته است که البته از روی آنها فیلم هایی هم ساخته شده و مخاطب پیدا کرده اما به عقیده من اینها ادبیات جدی تلقی نمی شود و ماندگار هم نیست و باید پرسید که مثلاً 200 سال دیگر هم آثار این نویسنده خوانده می شود یا نه؟
تقدیر حوزه هنری از همسر آمریکایی قانون پرور
در پایان مراسم رونمایی از نسخه انگلیسی رمان "فال خون"، محسن مومنی به نمایندگی از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی تابلویی را به رسم یادبود به "دایان قانون پرور" – همسر آمریکایی این مترجم ایرانی – که نقش مهمی در گسترش مرزهای بخش هایی از ادبیات فارسی در آن سوی مرزها داشته است، هدیه کرد.
این مراسم بدون حضور داوود غفارزادگان نویسنده رمان "فال خون" به پایان رسید. وی به دلیل درگذشت خواهرش در این نشست حضور نداشت.
نظر شما