دکتر ناصر کرمی در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص علت به وجود آمدن این پدیده و همینطور پیشگیری و اظهارنظرهای تخصصی گفت: بحرانی که در تهران به وجود آمد و بعد از شهرهای جنوبی و جنوب غرب برای دومین بار پایتخت و مناطق شمالی تر کشور را متاثر کرد نباید باعث انجام اقدامات عجولانه و بدون هرگونه مطالعه جامع و علمی شود.
این متخصص اقلیم شناسی با اشاره به فعالیت مراکز مهم اقلیم شناسی و محیط زیستی دنیا مثل موسسه ملی جغرافیایی آمریکا افزود: این مراکز ابتدا مطالعات دقیق و سنجشهای علمی در خصوص موضوعات را انجام می دهند و سپس با انتشار اطلاعیه دیگران را در برخورد مناسب و متناسب با آن پدیده ای مثل "ریز گردها" یاری می کنند در حالی که سازمان هواشناسی و محیط زیست کشور در خصوص این وضعیت هیچ مطالعه تخصصی و اقدام مناسبی نداشته اند.
همچنین کرمی با انتقاد از سفر فاطمه واعظ جوادی رئیس سازمان محیط زیست به عراق و انجام توافقنامه برای کاشت درخت و یا مانچ پاشی در بیابانهای آن کشور را بی فایده و به دور از هر گونه مطالعات علمی و تخصصی دانست و اضافه کرد: عمده این آلاینده ها در عربستان و بیابانهای هزار ساله این کشور است و اگر چه عمده بیابانزداییها در عراق و ایران انجام شده اما هنوز نمی توان در مورد علت اصلی بروز این پدیده زیست محیطی و طبیعی به طور دقیق اظهار نظر کرد که می روند و با عراق توافقنامه امضا می کنند.
سفر فاطمه واعظ جوادی رئیس سازمان محیط زیست به عراق و انجام توافقنامه برای کاشت درخت و یا مالچ پاشی در بیابانهای آن کشور بی فایده و به دور از هر گونه مطالعات علمی و تخصصی است |
ناصر کرمی |
این دکترای اقلیم شناسی وجود بیابانهای عراق را به تنهایی عامل بروز ریزگرد ندانسته و افزود: در 100سال گذشته بیابانزایی در ایران روندی بسیار شتابناکتر از عراق داشته و اساسا بیابانهای ایران چندین برابر عراق مساحت دارند. اگر خشکیدن یک تالاب و کمشدن دبی دو رودخانه میتواند چنین حجمی از ریزگرد را ایجاد کند لابد در این چند ده سال ایران چندبار باید در غبار بیابانهایش مدفون میشد.
از سوی دیگر مانچ پاشی و درختکاری برای جلوگیری از بروز ریزگرد بسیار تصوری سادهانگارانه است، اما خیالبافانهتر این است ایران بخواهد این کار را در عراق انجام دهد. بعد از 50 سال از آغاز فعالیتهای بیابانزدایی در ایران هنوز کمتر از دو درصد از اراضی مرتبط تثبیت شدهاند و هماکنون ایران خود در فهرست 6 کشور اول بیابانزا و گرفتار این پدیده ویرانگر قرار دارد. اگر فرض کنیم مجموع مساحت مناطق در معرض بیابانزایی کشورهای عربستان، کویت، یمن، عراق و سوریه دستکم 10برابر مناطق مشابه در کشور ایران باشد و باز اگر فرض کنیم دولت ایران بهطور کلی فعالیتهای بیابانزدایی در کشور را تعطیل کرده و همه امکانات مرتبط را به کشورهای پیشگفته منتقل کند آنوقت قابل تصور است که 500 سال بعد ما موفق شویم کمتر از دو درصد، بله دو درصد! امکان وقوع مجدد ریزگرد را کاهش دهیم.
نظر شما