دکتر احدفرامرز قراملکی گردآورنده کتاب "اخلاق حرفه ای در تمدن ایران و اسلام" در گفتگو با خبرنگار مهر، یکی از نیازهای ویژه جامعه کنونی ایران را بحث اخلاق حرفه ای خواند و بر ضرورت تدوین اخلاق حرفه ای ناظر به فرهنگ ایران اسلامی تأکید کرد.
وی اخلاق رقابت را امر وابسته به فرهنگ خواند و گفت: در واقع در اخلاق رقابت عناصر فرهنگی بسیار مهم هستند و وقتی ما بخواهیم نیازهای اخلاقی مان را در عرصه ای مانند رقابت در جامعه ای مثل ایران اسلامی جواب بدهیم باید دانشی مناسب این نیاز را داشته باشیم که آن دانش ضرورتا بومی است.
معاون پژوهشی دانشکده الهیات تهران افزود: ما نه تنها در تشخیص دقیق مسائل اخلاقی جامعه مان به یک دانش بومی نیاز داریم بلکه اساس اخلاق حرفه ای وابسته به منابعش است. در فرهنگ ایران اسلامی برخلاف فرهنگ غربی برای تولید دانش اخلاق حرفه ای، نظریه پردازی و حل مسائل اخلاقی منابع بسیار متنوعی داریم. تجارب بسیار طولانی تمدن ایران باستان در مواجه با مسائل اخلاقی در حرفه، برای ما منبع بسیار مهمی است.
مدیر گروه اخلاق حرفه ای دانشگاه تهران، تجارب غنی تمدن ایران باستان را در اخلاق حرفه ای بسیار گرانقدر توصیف کرد و گفت: به طور مثال ما امروز در اخلاق حرفه ای با معضل "پرداخت حقوق کارکنان و کارگران" روبرو هستیم به این معنا که چه زمانی پرداخت حقوق کارکنان و کارگران اخلاقی است؟ چگونه حقوق آنها را پرداخت کنیم؟ پرداخت عادلانه یعنی چه؟ این معضل در حالی مطرح است که هخامنشیان یک "نظام جبران خدمت عادلانه" داشتند.
اخلاق حرفهای در فرهنگ ما نمیتواند اخلاق سکولار باشد
دکتر قراملکی با بیان اینکه اگر ما بخواهیم یک دانش اخلاق حرفه ای تدوین کنیم علاوه بر تجارب دانشمندان مغرب زمین، باید نگاهی به منابعی که داریم از جمله فرهنگ ایران اسلامی، آموزه های اخلاقی اسلام، تمدن اسلامی و تمدن ایران باستان داشته باشیم، افزود: البته من ادعای حصر گرایی نمی کنم و نمی گویم فقط منابع ما. به طور مثال شما در منابع انگلیسی زبان در اخلاق حرفه ای مفهومی به نام "پیش بینی پذیری" را نمی توانید پیدا کنید چون مسئله آنها نبوده و در نتیجه کار روی آن نشده است. اما در جامعه ما سازمانها بیش از همه از پیش بینی ناپذیری یکدیگر ضربه می خورند.
وی با اشاره به بومی بودن اخلاق حرفه ای تأکید کرد: بومی بودن دو بعد دارد یکی اینکه مسائل اخلاقی مبتلا به ما را تشخیص دهد و حل کند و معنای دیگر بومی بودن این است که بتواند از منابع فرهنگ ایران اسلامی ما برخوردار شود و با استفاده از این منابع مشکلات ما را حل کند. درست به همین دلیل است که اخلاق حرفه ای در فرهنگ ما نمی تواند اخلاق سکولار باشد چون آن نسخه برای این موقعیت، نسخه کارآمدی نیست البته به غیر از انتقادات مبنایی که بر آن می رود.
نسبت به باور خود مسئولیت اخلاقی داریم
دکتر قراملکی درباره جایگاه اخلاق باور در تدوین اخلاق حرفه ای گفت: اخلاق باور تاریخ در مغرب زمین دارد که از سده 19 با آن رساله بسیار معروف " اخلاق باور" شروع شد. بر اساس آموزه های اسلامی انسان یک موجود یکپارچه است و یک وحدتی در کثرت آدمی وجود دارد. حداقل انسان دو بعد دارد، یکی بعد شناخت، باور و آگاهی است که قدما به آن" قوه عالمه" می گفتند و بعد دیگر "قوه عملیه" یا "قوه حرکت" نامیده می شود که ثنویت و جدایی بین این دو قوه وجود ندارد و یک وحدتی بین این دو حاکم است.
استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه نه تنها رفتار ما باید دو ویژگی معقول و موجه داشته باشد بلکه در قوه اندیشه (عالمه) نیز چنین است، افزود: چون رفتارهای ما باید موجه و معقول باشد گویی که ما یک ممیزی در رفتار داریم و آن هم به دست "قوه باور" یا "قوه عقل نظری" ماست. در اصل موجه بودن صفت یک باور است. موجه بودن نتیجه یک فرایند کاملا اختیاری در ذهن بشر است. پس باور ما نتیجه تلاش علمی ماست. منتهی این تلاش علمی که اسمش "فکر" است از آنجا که به سرعت انجام می شود بر روی آن گاهی تأمل نمی کنیم.
وی با بیان اینکه اخلاق تنها منحصر به حرکات بدنی و گفتاری نیست بلکه در ذهن نیز باید احساس مسئولیت اخلاقی بکنیم، افزود: وقتی فرایند منتج به باور اختیاری باشد من اخلاقا مسئولیت دارم که سهل انگاری، ساده انگاری و عافیت طلبی نکنم و هر مقدمه ای نیاورم و به هر دلیلی نیز راضی و خشنود نشوم و در واقع در مقام باور، این مثلث شوم ( شتاب زدگی، عافیت طلبی و ساده انگاری) اساس فرایند باور را مختل می کند و انسان را به یک باورهایی می رساند که این باورها اساسا موجه نیستند.
قراملکی با تأکید بر اینکه اخلاق باور دو حوزه درون شخصی و بین شخصی دارد، تصریح کرد: "رفتار ارتباطی بین شخصی" یعنی من مجاز نیستم باورهای ناموجه را ترویج دهم. اما آدمهایی که الگوی رفتاریشان سلطه گری است معمولا دوست دارند زیردستان خود را به سوی باورهای خود سوق دهند و دیگر دغدغه این را ندارند که این باورها اساسا موجه هست یا نه بلکه دغدغه شان این است که دیگران قبول کنند حال از طریق مبالغه، مغالطه، فریب و... باشد.
حساس بودن به باور در غرب نهادینه شده است
وی در مورد جایگاه اخلاق باور در جهان تأکید کرد: دنیا به یک نتیجه مهمی رسیده و آن این است که رفتار ما نتیجه تصمیم ما و تصمیم ما نتیجه باور ماست. این حساسیت نسبت به باور در غرب دانشهای زیادی تولید کرده است از جمله "معرفت شناسی"، "فلسفه تحلیلی"، "فلسفه برای کودکان" و... در واقع رسالت فلسفه برای کودکان(P for C) این است که بچه ها به گونه ای تربیت شوند که زیر بار هر باوری نروند چون مهمترین مهارت زندگی "مهارت باورموجه" است. تمام فنون فلسفه برای کودکان دو چیز بیشتر نیست یکی اینکه بپرسید این حرف یعنی چه؟ و دیگر اینکه این حرف دلیلش چیست؟ و اگر این حرف را قبول کردم باید چه هزینه ای بدهم و کجاها را رد یا قبول کنم.
وی با بیان اینکه در غرب تربیت کودک بر اساس حساس بودن به باور نهادینه شده است، افزود: بر این اساس حوزه علوم کاربردی فراوانی از جمله تفکر انتقادی، تفکر اثربخش، مهارتهای منطقی و... ایجاد شده و این مسئولیت پذیری نسبت به باور در مغرب زمین به وسیله نهادها و دانشهای بسیار متنوعی ایجاد شده و یک امر بسیار عادی شده است و به همین دلیل در مغرب زمین اصلا گفتن بعضی حرفها عیب است که شاید در فرهنگ ما گفتن آن عیب نباشد به طور مثال در تبلیغات صدا و سیما یک مؤسسه مالی شعار تبلیغاتی درست کرده بود که "شهروندان عزیز نگران نباشید ما به جای شما فکر می کنیم". جمله " ما به جای شما فکر می کنیم" در مغرب زمین یک ناسزاست. چون یک بچه در آنجا می گوید که این با استقلال من منافات دارد چون فکر مال من است و مسئولیتش با من است.
دکتر قراملکی با اظهار تأسف از عدم آموزش مهارت منطقی به کودکان و جوانان کشورمان تأکید کرد: اینکه ما چنین ابزارهایی را نساخته ایم نشان دهنده عدم حساسیت ماست. جامعه ای که نسبت به باورها حساس نباشد هزینه می دهد. مثلا ساده لوحی و خوش باوری یک مدیر سازمان باعث یک انتصابی در آن می شود که آن سازمان از آن آدم نالایق ورشکست می شود.
وی ضمن تأکید بر نقدپذیری بزرگان و دانشمندان یک جامعه برای نهادینه کردن اخلاق باور، به نقش رسانه ها در این زمینه اشاره کرد و گفت: رسانه ها اگر یک جامعه را به مواجه هیجانی و عاطفی بخوانند افراد بیشتر به آن سمت می روند و مواجه عقلانی شان کمتر رشد می کند.


نظر شما