به گزارش خبرنگار مهر، نشست "دین و حقوق بشر در فلسفه سیاسی جان رالز" با سخنرانی حسین هوشمند ظهر پنجشنبه هفتم آبان در مؤسسه معرفت و پژوهش برگزار شد.
هوشمند گفت: بحث من در اینجا یک رویکرد نو در نسبت دین و حقوق بشر در اندیشه معاصر است. اینکه میگویم یک رویکرد نو شاید بلند پروازانه باشد. بر اساس این رویکرد میخواهیم به راهی تازه درباره نسبت دین و دموکراسی برسیم.
وی در ادامه با اشاره به چگونگی شکل گیری بیانیه جهانی حقوق بشر، یادآور شد: بعد از پایان جنگ جهانی دوم عدهای در آمریکا و سوئیس جمع شدند و بنا را بر این گذاشتند که قواعدی برای رفتار ملل تعیین کنند تا شاهد فجایعی مانند جنگ جهانی دوم نباشند. لذا باید در نظر گرفت که بحث حقوق بشر سابقه طولانی ندارد.
وی افزود: پیش از این تضمینی برای دولتها که آنها را ملزم به اطاعت از اصول حقوق بشر کند وجود نداشت. این بیانیه توسط همه کشورها امضا شده و اینکه در عمل، عامل به آن نیستند بحثی دیگر است. ولی باید توجه داشت اینکه افراد از حقوق بشر برخوردار هستند مورد توافق همگان است.
وی یادآور شد: دو رویکرد و تفسیر در مورد حقوق بشر وجود دارد. یکی رویکرد جهان وطنی که شامل گروه کثیری از فیلسوفان سیاسی است و معتقدان زیادی دارد. این رویکرد نگاهی پلورالیستی به حقوق بشر دارد. در واقع این رهیافت ایجاب میکند که اصول تساویخواهی در همه گیتی و به یکسان اعمال شود و افراد انسانی متعلق به هر جامعه واجد حقوقی هستند که افراد در جوامع لیبرال دموکراسی از آن برخوردار هستند.
وی افزود: دیگاه دومی که در فلسفه سیاسی معاصر درباره حقوق بشر وجود دارد دیدگاه اصالت بشری است. این دیدگاه به قانون طبیعی تعلق دارد. در این رویکرد حقوق بشر حقوق پیش از نهادی هستند. آنها معتقدند که جهان بدون نهادها هم واجد این حقوق است. این دیدگاه حقوق بشر را محدود به حق امنیت جانی میکند و لذا یک رویکرد حداقلی است.
این پژوهشگر فلسفه سیاسی در ادامه یادآور شد: رویکردی که در اینجا مورد بحث قرار میگیرد رویکر جان رالز است. رالز در سال 1999 کتاب قانون ملل را نوشت و بحث خود در مورد حقوق بشر را توضیح داد. در نظریه عدالت رالز موضوع عدالت، جامعه آمریکا بود. اصل اول عدالت رالز در مورد آزادیهای سیاسی و آزادی عقیده مستلزم وجود نهادهای دموکراتیک است و اصل دوم که برابری فرصتهاست مستلزم وجود نهادهای دموکراتیک در یک جامعه است تا بتواند ایجاد فرصتهای برابر برای شهروندان کند. در اثر آخر رالز نظریه عدالت قابل اطلاق به کل جهان است.
وی افزود: در نظر رالز حقوق بشر امری جهانشمول و مبرم و فوری است و نمیتوان آنرا موکول به زمانی کرد تا یک سری نهادهای دموکراتیک شکل بگیرند. در نظر رالز عدالت معنای عامی در مقایسه با حقوق بشر دارد. به عبارت دیگر عدالت عام است و حقوق بشر خاص.
وی تصریح کرد: جهان شمولی حقوق بشر بر این اصل اتکا دارد که هر نظام عاقل باید با حقوق بشر سازگار باشد. به نظر او حقوق بشر مشتمل بر یک سری حقوق اساسی است که عبارتند از حق زندگی، امکانات معیشت و امنیت، حق آزادی، حق رهایی از بردگی و حق مصونیت از تصرف اجباری . حقوق مذکور در نگاه رالز نقش حیاتی در اخلاق جهانی ایفا میکنند.
هوشمند یادآور شد: از نظر رالز از میان اصول 30 گانه حقوق بشر مندرج در بیانیه جهانی حقوق بشر، اصول 3 تا 18 حقوق بشر اساسی به معنای اخص آن است. در واقع رالز میگوید اصول دیگر مستلزم وجود نهادها و سازوکارهای دموکراتیک در جوامع هستند. به عبارت دیگر اگر اصول دیگر نقض شوند از نظر رالز نقض حقوق بشر صورت نگرفته است.
نظر شما