به گزارش خبرنگار مهر در اهواز، آدمیان اعتقاد دارند که هر حیوانی مظهر یک خوی و خصلت است به همین دلیل معتقدند که اسب مظهر نجابت، شکوه و زیبایی، گاو مظهر فراوانی و برکت، سگ مظهر وفاداری و روباه مظهر مکر و فریب و شیر مظهر صلابت و قدرت است.
شاید به همین دلیل است که از روزگار باستان برای پاسداشت افراد رشید، مقتدر و محبوب از سنگ سخت، پیکری از شیر می تراشیدند و بر مزار فرد که جانش را در راه آرمانهای بشری داده است قرار می دادند. از این رو اگر به شمال شرقی، شمال غربی، شرق و غرب استان خوزستان نظر بیافکنی متوجه خواهی شد که در عمده قبرستان ها شیر سنگی نصب شده است. حتی در دو میدان چهارشیر اهواز و میدان مرکزی شهر دهدز نیز چهار شیر نصب شده است.
به همین دلیل باید شیرهای سنگی خوزستان پس از شناسایی و شناسنامه دار شدن مورد محافظت قرار بگیرند زیرا خوزستان موزه روباز انواع شیرهای سنگی محسوب می شود که در بخش عمده ای از استان خوزستان قابل مشاهده هستند.
شیرهای سنگی که به صورت خاص یکی از نمادهای فرهنگ مردم زاگرس میانی و زاگرس غربی از گذشته تاکنون بوده اند به جز در خوزستان در استانهای لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، اصفهان و چهارمحال و بختیاری نیز قابل مشاهده هستند. تراکم شیرهای سنگی در خوزستان به قدری است که گویی پهلوانان و جوانمردان در مقابل تو نشسته اند تا شکوه و اقتدارشان را نظاره گر باشی.
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان در این خصوص می گوید: از تعداد شیرهای سنگی و مناطقی که در آن شیر سنگی وجود دارد آماری در دست نیست بنابراین به دلیل جلوگیری از تخریب و سرقت شیرها باید شیرهای سنگی خوزستان شناسایی، شناسنامه دار و سپس مراقبت شوند.
مجتبی گهستونی افزود: در حال حاضر در قبرستانهای کهباد (شهسوار) و ترشک ایذه و بابا زاهد قلعه خواجه اندیکا تراکم شیرهای سنگی فراوان است و البته بخش قابل توجهی از آنها آسیب جدی دیده اند. همچنین دو شیر عظیم سنگی روستاهای آب ماهیک و تنبل پس از آبگیری سد گتوند به زیر آب خواهند رفت که درباره نجات بخشی آنها تاکنون اطلاع رسانی صورت نگرفته است.
وی ادامه داد: همچنین در قبرستان بارانگرد که مابین باغملک و ایذه واقع است چند شیر سنگی وجود دارد که تعدادی از آنها به دلیل حفاری های غیرمجاز از جا کنده و شکسته شده اند. در قبرستان شهسوار ایذه با اینکه این قبرستان در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده تعداد زیاد شیرهای سنگی در مقابل دشت سبز مخملی و کوهپایه های بختیاری بسیار دیدنی است اما شاید یک سوم این شیرهای سنگی یا به زمین افتاده اند و یا شکسته شده اند.
گهستونی تصریح کرد: بسیاری مواقع دیده شده که برای بعضی از ایران دوستان و افرادی که به باورهای قومی و ملی اعتقاد دارند پس از فوتشان شیر سنگی نصب می کنند که نمونه این اقدام را در قبرستان های رهدار (بنه وار)، چهاربیشه مسجد سلیمان، مقام صاحب شوشتر، منجنیق باغملک و... مشاهده کرده ام.
وی اضافه کرد: در بسیاری از آثار هنری و ادبی نیز از شیر سنگی روایت هایی شده است که می توان به فیلم شیر سنگی ساخته مسعود جعفری جوزانی، نمایش دالو به نویسندگی احمد بیگدلی و کارگردانی بدری برنجانی اشاره کرد. همچنین آقای روشن سلیمانی از روحانیون علاقمند به تاریخ و فرهنگ بختیاری در یکی از اشعار خود شیر سنگی( برد شیر) را چنین روایت می کند:
مو تا ته زا کوروش و اردشیروم
مو تخت جمشیدم و بردشیروم
سخنگوی انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان افزود: یا در شعر دیگری که شاعرش را نمی شناسم شاعر با خوش طبعی خود شیر سنگی را چنین توصیف می کند:
به ایلی که مردانش جنگی بود / سر قبرشان شیر سنگی بود
سر قبر مردان زور آزمای / طلسمی ز شیر است آنجا به پا
اما مرحوم حمید مصدق هم در شعر دیگری به نام شیر سنگی از این نماد صلابت و قدرت چنین می گوید:
ای شیر، ای نشسته تو غمگین و سوگوار/ ای سنگ سرد سخت / تا کی سوار پیکر تو کودکان کوی / یکبار نیز نعره بکش/ غرشی برآر/ تا دیده ام تو را/ خاموش بوده ای/ در ذهن همگان/ بیگانه بوده ای و فراموش بوده ای....
یا در بخش دیگری از اشعار خود چنین سرایش می کند: ای شیر سنگی، ای تو چنین واژگونه بخت/ ای سنگ سرد سخت/ همدرد تو منم/ من نیز در مصیبت تو گریه می کنم.
با اینکه درباره سازندگان شیرهای سنگی قدیمی اطلاعی در دست نیست اما "ملک جهان حجار" 92 ساله از شیرتراشان معروف منطقه زاگرس است که سالها در کوهستانهای این نواحی تیشه بر پیکره کوه وارد می کند تا شیرهای سنگی را از دل سنگواره های کوه بیرون بکشد.
به قول او بخشی از کوه سنگی را با قلم دومتری و پتک به شکل مستطیل برای ایجاد شکاف ضربه کوبی می کرده اند و سپس چوبها و تیرهای چوبی نمناک و تر را در شکافهای کنده شده کوه می گذاشتند تا چوب ها باد کنند و باد کردن چوبهای خیس پس از خشک شدن، باعث جدا شدن قطعه سنگ از دل کوه شود.
یک باستان شناس خوزستانی با اشاره به اینکه شیر به جهت خصوصیات کم نظیرش، جایگاه ویژه ای در فرهنگ تصویری و شفاهی اقوام دارد به خبرنگار مهر در اهواز گفت: شیر در نگار کنده های صخره ای، تندیس های متنوع و سکه های رایج ادوار تاریخی و بافته های عشایر دارای معانی سمبلیکی بوده است.
ایوب سلطانی افزود: اما بختیاری ها با اقتباس از اصل منشاء این فلسفه، شیر را به عنوان نماد خود پذیرفته و ارائه کرده اند در نقوش تخت جمشید جام ها و الواح ساسانی و قالی های شکارگاهی همه جا شیر در جدال با دلاوران نقش بسته است حجاری و نقشینه های مزین به شیر نشانه ذوق، فکر و احساس این قوم به هنر است که بدون پیرایه و در نهایت سادگی و شیوایی متجلی شده است و بر طبیعت و اندیشه جمعی استوار است.
این عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی مسجدسلیمان در اندیکا بیان داشت: مردمان با تکیه بر همین واقع نگری و ساده زیستی با رها کردن این سنبل از قید و بند نمادهای درباری سلطنتی و مکتبهای مصور توانستند این سنبل پرسطوت و مقتدر را به عنوان نماد خود برگزینند. هنری که به طبیعت وابسته است و سادگی، وقار و خشونت را در هم می آمیزد. بنابراین منشاء شیرهای سنگی و بافته های منقش به شیر را می توان در همان سنت دیرین و باستانی جستجو کرد که بدین صورت در زمینه های دیگر در فرهنگ این قوم رسوخ کرده و به نحوه اصالت مندی احیا شده است.
........................................................
گزارش: علی نواصر
عکس: مجتبی گهستونی
نظر شما