پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹، ۸:۵۰

گفتگو مشروح مهر با عطشانی -1/

تکنیک "دموکراسی تو روز روشن" در سینمای ایران منحصر به فرد است

تکنیک "دموکراسی تو روز روشن" در سینمای ایران منحصر به فرد است

کارگردان فیلم سینمایی در گفتگو مشروح با مهر "دموکراسی تو روز روشن" با اشاره به امتیازهایی که این تجربه در حوزه تکنیکی دارد این فیلم را نمونه‌ای منحصر به فرد در سینمای ایران دانست.

علی عطشانی و شاهین یارمحمدی تدوینگر فیلم سینمایی "دموکراسی تو روز روشن" میهمان خبرگزاری مهر شدند تا درباره تجربه تکنیکی که در ساخت فیلم "دموکراسی تو روز روشن" پشت سرگذاشته‌اند صحبت کنند، تجربه‌ای که تعلق خاطر آنها را به فن‌آوری‌های نوین سینمایی برای خلق دنیایی تازه در سینمای ایران نشان می‌دهد.

*خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: به نظر می‌رسد به موضوع‌های ماورایی علاقه دارید؟

- علی عطشانی کارگردان: هیچ وقت آگاهانه این تصمیم را نگرفتم که درباره مرگ و دنیای پس از آن فیلم بسازم. فیلمنامه "پوست موز" اتفاقی به دستم رسید، زمانی که آن را خواندم به نظرم جذاب آمد، بعد از "پوست موز" به موضوع‌های ماورایی علاقمند شدم.

* ساختن فیلم درباره موضوع‌های ماورایی سخت و حساس است. دشواری‌های کار در این عرصه نگرانتان نمی‌کرد؟

- دست گذاشتن روی موضوعی مثل مرگ که با باور اعتقادی ما گره خورده کار سختی است. در سینمای آمریکا فیلم‌های مختلفی درباره مرگ ساخته می‌شود و هر کارگردانی با نگاه خودش مرگ را تفسیر و تحلیل می‌کند. در سینمای ایران حریم‌ها و خطوطی وجود دارد که نمی‌توان به آنها نزدیک شد. من نگران واکنشها بودم و به همین دلیل در "پوست موز" از مشاوره حجت الاسلام گلی استفاده کردم و در "دموکراسی توی روز روشن" حجت الاسلام زم در کنارم بود.

* پس حضور مشاور مذهبی اعتمادتان نسبت به موفقیت کار را بیشتر می‌کرد؟

- من متخصص علوم مذهبی نیستم، خودم را نیازمند استفاده از آرای افرادی می‌دانم که متخصص و حرفه ای هستند و به علوم دینی اشراف دارند. خیلی خوشحالم که در "دموکراسی تو روز روشن" از مشاوره حجت الاسلام زم استفاده کردم، مشاوری که هم بر حوزه کاری‌اش مسلط است و اطلاعات دینی گسترده دارد و هم شخصیتی فرهنگی است و سینما را به خوبی می‌شناسد.

* حالا که فیلم ساخته شده از نتیجه این تعامل راضی هستید؟

- بله، نگرانی‌ام رفع شده است. من حتی اگر می‌خواستم دیالوگی را که مضمون مذهبی داشت تغییر بدهم با آقای زم مطرح می‌کردم. یادم می‌آید سر فیلمبرداری یکی از سکانس‌های برزخ ساعت 7:30 صبح به آقای زم تلفن کردم و گفتم بیایید سرلوکیشن تا دیالوگ‌ها را تغییر بدهم و ایشان همیشه با دلسوزی و تعهد کنارم بود.

*جالب است که آقای زم نگاه کلیشه‌‌ای و آشنا به موضوع مرگ نداشته است.

- نگاه من به نگاه حجت الاسلام زم نزدیک است. شاید این تقارن نگاه به دلیل همکاری مشترک زمان نگارش فیلمنامه به وجود آمده است.

*ارتباط  و آشنایی شما با آقای زم چه طور شکل گرفت؟

- من بعد از ساخت "پوست موز" مصائب زیادی داشتم . تهیه‌کننده فیلم از ایران رفت و من ماندم و 50 میلیون بدهکاری. یک سال سخت را پشت سر گذاشتم و بعد از مدتی سرمایه گذار آمد و بدهی‌ها را پرداخت. او از من خواست یک نسخه دی وی دی از "پوست موز" به او بدهم. بدون اطلاع من فیلم به یکی از موسسه‌های توزیع فیلم فروخته شد. موسسه ای که زیر نظر آقای زم اداره می‌شد.

* و آقای زم فیلم را می‌بینند و پیشنهاد همکاری به شما می‌دهند.

- یک روز آقایی از دفتر حجت الاسلام زم تماس گرفت و خواست با من ملاقات کند. او گفت آقای زم فیلم "پوست موز" را دیده و دوست داشته است. می‌خواست بداند من فیلمنامه دیگری دارم.

*فیلمنامه "دموکراسی توی روز روشن" آن زمان کامل و آماده بود؟

- زمانی که "پوست موز " را تدوین می‌کردم، یکی از دوستانم به من گفت فیلمنامه خوبی خوانده‌ام که قرار بود کمال تبریزی آن را بسازد. اما سریال "شهریار" را شروع کرده می‌خواهی آن را بخوانی موضوعی شبیه "پوست موز" دارد.

* این همان فیلمنامه‌ای بود که مسعود احمدیان نوشته بود؟

- بله، من فیلمنامه را خواندم و احساس کردم جای کار زیادی دارد. به آقای احمدیان زنگ زدم و گفتم فیلمنامه را دوست دارم و آن را به کسی ندهید تا آن را بسازم.

 

 
موضوع "دموکراسی تو روز روشن" همیشگی است. مرگ سوژه همیشه جذابی است که در کنارش شوخی‌ها و طنزی وجود دارد که اشاره به مسائل اجتماعی دارد.
عطشانی

* زمانی که از دفتر آقای زم تماس گرفتند یاد "دموکراسی تو روز روشن" افتادید؟
- بله، چند روز بعد من در جلسه‌ای با آقای زم و احمدیان شرکت کردم و فیلمنامه خریداری شد. اما قرار گذاشتیم که با آقای زم فیلمنامه را بازنویسی کنیم.

* نسخه نهایی "دموکراسی تو روز روشن" با نسخه اولیه چقدر تفاوت داشت؟

- 40 درصد فیلمی که می‌بینید بر اساس فیلمنامه اولیه است. البته اساس قصه یکی است و آنچه فیلم را دیدنی‌تر و جنجالی‌تر کرده، اضافه کردن بخش‌هایی در بازنویسی است. در آن فیلمنامه شخصیت دختر نداشتیم، فیلم کاملا مردانه بود.

* نقشی که نیکی کریمی بازی کرده هم در فیلمنامه نبود؟

- آن جا یک کارگردان مرد داشتیم که حضور پررنگی هم در فیلمنامه نداشت. طنز فیلمنامه را هم تقویت کردیم.

* این باعث نشده فیلم تاریخ مصرف دار شود؟

- من این طور فکر نمی‌کنم. وقتی فیلمی تاریخ مصرف‌دار می‌شود که فقط به موضوع‌های روز بپردازد. اما موضوع "دموکراسی تو روز روشن"موضوعی همیشگی است. مرگ سوژه همیشه جذابی است که در کنارش شوخی‌ها و طنزی وجود دارد که اشاره به مسائل اجتماعی دارد.

* بازنویسی فیلمنامه کاملا با آقای زم بود؟

- بخش مذهبی، عرفانی و جنگی را آقای زم انجام می‌داد، بقیه بخش‌ها را من انجام می‌دادم. اگر در فیلم دقت کنید متوجه می‌شوید که کدام دیالوگ‌ها در کدام سکانس‌ها در حوزه تخصص و نگاه آقای زم بوده. بخش جبهه و برزخ را با توجه به صلاحیت و تخصص آقای زم ، ایشان انجام داد. 

* نظر ایشان در بازنویسی فیلمنامه قالب بود؟

- رابطه ما تعاملی بود، هر دو با هم صحبت می‌کردیم و گاهی همدیگر را قانع می‌کردیم. 

* تصویری که از برزخ ارائه داده می‌شود، همان تصویری است که در فیلمنامه اولیه بود؟

- نه، این تصویر را ایده‌های ما شکل داد.

* از نمونه‌های خارجی الگو نگرفتید؟

- من این تصویر را الگوبرداری از نمونه‌های خارجی نمی‌دانم . فکر می‌کنم فیلم از نظر تکنیکی به روز است و این به معنای الگوبرداری نیست. من با این فیلم سعی کرده‌ام از نظر تکنیکی تجربه‌هایی داشته باشم که همپای سینمای جهان است.

* گویا نسخه‌ای که برای اکران عمومی آماده شده، کوتاه‌تر از نسخه جشنواره است.

- این فیلم باید 80 دقیقه بود. ادیتی که من به عنوان کارگردان و شاهین یار محمدی به عنوان تدوینگر داشت 82 دقیقه بود، این نسخه به نظرم از نظر تکنیکی هیچ مشکلی نداشت. اما آقای زم یک سری نکات در نظر داشت که اصرار کرد بعضی پلان‌ها را در فیلم بگذاریم و زمان فیلم از آن چه من می‌خواستم بلندتر شد.

* آقای زم در گفتگویشان اشاره کردند که مهارت و توان تکنیکی این تیم بیش از امکانات سینمای ایران بوده.

- آقای زم به عنوان تهیه‌کننده از هیچ امکانی برای ساخت این فیلم دریغ نکرد. آقای زم حاضر بود استدی کم برای ما فراهم کند اما این استدی کم در سینمای ایران نیست. ذهنیت من و دوستانم بیش از این تجربه بود اما امکانات اجازه بیش از این به من نمی‌داد. هرچند آقای زم تلاش می‌کرد همه امکانات را برای ما فراهم کند.

* این ضرورت داستان بود یا تعلق خاطر شما به استفاده از تکنولوژی که در "دموکراسی تو روز روشن" به سمت خلق چنین فضایی رفتید؟

- هر دو، علاقه من این است فیلمی که می‌سازم تکنیکال باشد، وارد شدن به مقوله مرگ با فانتری راحت‌تر اتفاق می‌افتد. من در "دموکراسی تو روز ورشن" برزخ ستوده را نشان می‌دهم. از ذهن و با نگاه من این برزخ ترسیم می‌شود و ممکن است برای دیگران برزخ شکل دیگری باشد.
 
* اما تصویر کردن همین ذهنیت هم احتمالا باعث می‌شود بعضی‌ها حساسیت نشان بدهند.
 
- نشان داده‌اند، اما این نباید باعث شود کاری که به آن اعتقاد دارم انجام ندهم. موضوع می طلبید که به سمت این تجربه تکنولوژیک برویم.
 
* برای خلق این فضا نیاز به همراهی تدوینگر و فیلمبردار داشتید که با نگاه و گرایش شما همسو باشد، این اتفاق افتاد؟
 
- از همان ابتدا به این موضوع فکر می‌کردم. در صحبتی که با آقای منصوری مدیر تولید پروژه داشتم گفتم که می‌خواهم همین اول پروژه دو نفر را دعوت به همکاری کنم. فیلمبردار و تدوینگر را پیشنهاد دادم که دو جوان و از دوستانم هستند. شاید برای خیلی‌ها این سئوال باشد که چطور آقای زم این سرمایه و امکانات را دراختیار سه جوان گذاشت اما او به ما اعتماد کرد. در صحبتی که با شاهین یار محمدیداشتم به او گفتم که می‌خواهم در این فیلم کار سختی انجام بدهم، می‌خواهم مثل دستیار من از صبح تا شب زمان فیلمبرداری درکنارم باشی.
 
 
ما جنگ را تجربه نکرده‌ایم، اما سکانس‌های جنگی این فیلم از نظر تکنیکی جزء بهترین‌های سینمای ایران است.
یار محمدی
- یارمحمدی: این برای تدوینگر خیلی سخت است.
 
- عطشانی: به او گفتم که اگر غیبت کند از حقوقش کم می‌کنم. در سینمای روز دنیا این موضوع مرسوم است، اما در ایران وقتی فیلمبرداری تمام شد راش را به تدوین گر می‌دهند بدون اینکه در جریان کار باشد.
 

* استوری برد هم داشتید؟
 
- عطشانی: استوری برد در سینمای ایران معمولا ژست است. ما در این فیلم از استوری برد سه بعدی استفاده کردیم. از نرم افزاری کمک گرفتیم که امکان‌های مختلفی به ما می‌داد لوکیشن را می‌دیدیم طراحی می‌کردم و رایانه این فرصت را می‌داد که حرکت دوربین را در زوایای مختلف در این لوکشین ببینیم.
 
 
در صحنه‌های جنگی هر 3 ثانیه کات دادیم، متاسفانه هیچکدام از منتقدان اینها را ندیدند. حتی نگفتند این شیوه  بد است.
عطشانی
- یار محمدی: اندازه لنز، نوع نورپردازی و حرکات دوربین را می‌توانستیم از این طریق در شکل‌های مختلف ببینیم.
 
* پس لازم نبود سر صحنه تغییری در دکوپاژ بدهید.
 
- عطشانی: مگر این که به ضرورت لوکیشن مجبور می‌شدیم.
 
- یار محمدی: ما جنگ را تجربه نکرده‌ایم، اما سکانس‌های جنگی این فیلم از نظر تکنیکی جزء بهترین‌های سینمای ایران است.
 
- عطشانی: در صحنه‌های جنگی هر 3 ثانیه کات دادیم، متاسفانه هیچکدام از منتقدان اینها را ندیدند. حتی نگفتند این شیوه به دلایلی بد است.
 
- یارمحمدی: ما در سینمای ایران نتوانسته‌ایم از نظر تکنیکی و نوع میزانسن چیزی مثل صحنه‌های جنگی "نجات سرباز رایان" خلق کنیم. ما هواپیما می‌خواستیم که نبود و گاهی تاسف می‌خوردیم سر صحنه که به خاطر نبود امکانات مجبور می‌شویم بعضی پلان‌ها را حذف کنیم. یک سکانس 20 ثانیه ای جنگی ما 18 پلان بود. به دلیل کمبود امکانات 9 پلان اول را دور ریختیم.
 
 
ادامه دارد
.....................................
گفتگواز:محدثه واعظی‌پور،بیتا موسوی
کد خبر 1080745

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha