به گزارش خبرنگار مهر، با اینکه چند سالی است هنر جدید را در قالبهای متفاوت مانند هنر مفهومی، ویدئو آرت، چیدمان، هنر دیجیتال و ... در نگارخانههای تهران میبینیم و چند دوره نمایشگاه هنر جدید ایران به همت بنیاد شهید و جهاد دانشگاهی برگزار شد اما جای خالی آن در جشنوارهای که قرار است به مهمترین رویداد هنرهای تجسمی سال تبدیل شود، حس میشد.
امسال هنر جدید برای اولینبار با شش اثر و آنهم به صورت غیررقابتی در بخشی از جشنواره تجسمی فجر حضور پیدا کرد اما به گفته غلامعلی طاهری، نقاش و مشاور مرکز هنرهای تجسمی هنوز برنامه جدی برای توجه به این هنر در سطح کلان تدوین نشده است: با توجه به اینکه هنر جدید جز یکی از رشتههای هنری است، هنوز جای خود را در میان مسئولان و مخاطبان باز نکرده و در روند برنامهریزیها به عنوان یک برنامه جدی نگاه نشده است.
وی در مورد سیاست مرکز هنرهای تجسمی برای حمایت از این هنر به خبرنگار مهر گفت: من توسعه هنر جدید را در دستور کار دارم و همواره به مسئولین توصیه میکنم آن را جز شاخههای اصلی هنرهای تجسمی قرار دهند. البته این حرکت آرام آرام درحال رخ دادن است. در برخی از نمایشگاهها مانند تجلی احساس و جشنواره تجسمی فجر شاهد ارائه آثاری در این زمینه بودیم.
هنر جدید میتواند به عنوان یکی از دوسالانهها تعریف و حتی برای آن ردیف بودجهای تعیین شود. |
غلامعلی طاهری |
طاهری با بیان اینکه باید جایگاه هنر جدید مشخص و برای آن سرفصلی درنظر گرفته شود، ابراز کرد: هنر جدید میتواند به عنوان یکی از دوسالانهها تعریف و حتی برای آن ردیف بودجهای تعیین شود.
مشاور مرکز هنرهای تجسمی با بیان اینکه هنر جدید برای رشد و توسعه نیاز به بسترسازی دارد، عنوان کرد: یکی از مسائلی که مسئولان مطرح میکنند این است که هنر جدید به فضای نمایشگاهی مناسب و بودجه زیادی نیاز دارد چون آثار هنر جدید به غیر از اجرا (performance) و ویدئوآرت امکان اجرای مجدد ندارند و بازگشت سرمایه در آنها صورت نمیگیرد.
وی در مورد بسترهای دیگری که هنر جدید به آن نیاز دارد، توضیح داد: برای اجرای هنر جدید خود هنرمند باید حضور داشته باشد و فضاهای نمایشگاهی جدیدی برای آن ساخته شود مثلا ممکن است یک کار چیدمان چندین برابر یک نمایشگاه عادی فضا بخواهد.
به گفته طاهری مرکز هنرهای تجسمی میتواند از ردیف بودجهای که به منظور خرید آثار فاخر کنار میگذارد، به خرید آثار هنر جدید نیز بپردازد تا به این نحو از رشد این هنر حمایت کند.
با توجه به این مسائل است که حمید کشمیرشکن، منتقد و محقق هفته گذشته در مراسم رونمایی از فصلنامه "هنر فرداد" بر حمایت نهادهای عمومی از هنر جدید تاکید کرد: اصولا هنرهای جدید در غرب نیز در بودجههای عمومی و از سوی نهادهای عمومی مورد حمایت قرار میگیرد.
وی در مورد وضعیت هنر جدید در ایران افزود: در ایران نگارخانهداری درحال نهادینه شدن است و به سوی یک شغل حرفهای پیش میرود. چرخه بهرهبرداری و عرضه هنری درحال شکلگیری است. اگر قرار است ارادهای برای توسعه هنر جدید باشد باید از سوی بنیانها یا نهادهای عمومی صورت بگیرد.
شکلگیری هنر جدید از نیمه قرن بیستم آغاز شد. بسیاری هنر جدید را رجوع آگاهانه به یک معنا و یا سنت تصویری گذشته و ایجاد یک معنا در بستری جدید تعریف کردهاند. هنر جدید سعی میکند اشیا قابل احیا را بازسازی کند ولی در مواردی هم به آنها نگاه انتقادی دارد. براین اساس بیشترین تاکید آن بر محتوی است تا تکنیک.
هنر جدید از دهه 1980 رو به رشد بود و امروزه در تمام جهان گسترد شده است اما عمر آن در ایران بیش از یک دهه نیست. در دورهای هنر جدید به وسیله موزه هنرهای معاصر حمایت شد اما پس از قطع حمایتهای دولتی به گفته کشمیرشکن هنرمندان ایرانی راه گریز از مشکلاتی را که برای ارائه کارهایشان با آن مواجه بودند، در برپایی نمایشگاههای خارجی دیدند تا آنجا که موزه تیت لندن آثار برخی از آنها را خرید.
با اینهمه گویا هنوز وضعیت این هنر در ایران مشخص نیست. از یکسو از طریق نمایشگاههایی که در نگارخانهها برگزار میشود، تمایل نسل جوان برای کار در این حوزه به چشم میخورد و از سوی دیگر تعدادی از کسانی که آثاری در زمینه هنر جدید در سومین جشنواره هنرهای تجسمی شرکت کردند، معتقد هستند اساسا هنر جدید در ایران وجود ندارد.
محسن راستانی، عکاس و یکی از هنرمندان شرکت کننده در بخش هنر جدید جشنواره تجسمی فجر به خبرنگار مهر گفت: اتفاقی که در زمینه هنر جدید میبینید اساسا کارهای مفهومی نیستند. چیزی به نام هنر جدید در ایران نداریم و آنچه ارائه میشود، سایهای بیش نیست.
هنر جدید لازمه یکسری روابط و ساختارهای خاص است. وقتی این مسائل در کشور ما عقیم هستند و تحت یک نظام ابلاغ نمیشوند، آنهم نمیتواند به صورت درست رشد پیدا کند. |
محسن راستانی |
وی عنوان کرد: هنر جدید لازمه یکسری روابط و ساختارهای خاص خودش است. وقتی این مسائل و ساختارها در کشور ما عقیم هستند و تحت یک نظام ابلاغ نمیشوند، هنر جدید هم نمیتواند به صورت درست و کامل رشد پیدا کند.
راستانی در مورد بسترهای لازم برای هنر جدید اظهار کرد: هنر جدید ناشی از معاشرت و نقد رودرروی هنرمندان با یکدیگر است و انسان را از طریق درگیر کردن ذهن بیننده متاثر میکند. در حالی که این اتفاق در ایران نیفتاده است و هنوز نتوانستهایم به چیدمان اشیا مفهوم بدهیم. بخشی از این مفهومدهی به ذهنیت خود هنرمندان برمیگردد.
محمدمهدی انوشفر، سفالگر و از دیگر هنرمندان شرکتکننده در جشنواره هم با نظرات راستانی موافق است: هنر جدید به این سادگیها که جوانها فکر میکنند نیست. 99 درصد ایدههایی که برای هنر جدید به کار میروند، ساده و دور از تفکر عمیق هستند. درحالی که هنرمند باید در این رشته به یک تفکر ناب برسد و گرنه نمیتواند اثر خوب و قابل قبولی اراده کند.
وی ادامه داد: ایدههای هنر جدید در جامعه ما هنوز پخته نشده است. بخشی از آثاری که در هنر جدید عرضه میشوند، کپی کارهای خارجی هستند و فکر جدیدی ندارند. هنر مفهومی و جدید به دانش و تفکر زیادی نیاز دارد تا بتواند بیننده را با کنجکاوی مواجه و ذهن او را درگیر کند. این ویژگی را کمتر در آثار هنر جدید شاهد هستیم.
با اینکه هنر جدید در کشورهای دیگر به جایگاهی رسیده است که هنرمندان قادر به ارائه تفکرات و آثار خود هستند اما در ایران نه تنها جایگاه آن در برنامهریزیهای تجسمی کشور مشخص نیست بلکه دیگر ملزومات آن مانند فضای نمایشگاهی، ایدههای خلاق و آشنایی مخاطبان با این سبک هنوز فراهم نشده است.
البته در سالهای اخیر چند نگارخانه هستند که در این زمینه اقدام به برپایی نمایشگاه و حمایت از هنرمندان این رشته کردهاند اما تا زمانی که سرفصلی برای هنر جدید در برنامهریزیهای هنری کشور تعریف نشود، این حمایتها به صورت اندک و آشنایی مردم محدود به بازدیدکنندگان همان نمایشگاهها خواهد بود. ضمن اینکه بخش وسیعتری از مردم فرصت کسب اطلاع از جریانهای معاصر را از دست خواهند داد.
نظر شما