به گزارش خبرنگار مهر در یزد، مهاجرت از روستاها از سالها پیش حاشیه نشینی و زاغه نشینی را در حاشیه شهرهای بزرگ و مراکز استانها کلید زد و این پدیده گرچه طی سالهای اخیر تا حدی کاهش یافته است، اما همچنان ادامه دارد.
مهاجرت علاوه بر اینکه سبب شده چهره شهرهای بزرگ در بلندمدت بدمنظر شود، روستاها را نیز از رونق انداخته و امروز در کمتر روستایی نشانی از کار و تلاش روستاییان تلاشگر دیده می شود.
پدیده مهاجرت به حدی در بی رونقی روستاها موثر بوده که به جرات می توان از این پدیده به عنوان تنها عامل کم رونقی آنها یاد کرد.
استان یزد نیز که بالغ بر 600 روستای کوچک و بزرگ را در دل خود جای داده است در برخی مناطق شاهد خاموشی روستاهاست و این پدیده در مناطقی همچون بهاباد، تفت و ... بیش از سایر مناطق مشاهده می شود.

روستاهای خالی از سکنه
گرچه طی سالهای اخیر وضعیت ظاهری روستاها تغییرات قابل توجهی داشته و امکانات رفاهی به شکل قابل ملاحظه ای در روستاها افزایش داشته است اما به نظر می رسد حتی امکانات رفاهی نیز نتوانسته مردم را در این مناطق به اصطلاح پاگیر کند.
امکانات رفاهی امروز نیاز زندگی بشر است و زندگی به شیوه و با امکانات قدیم بسیار دشوار و تقریبا غیرممکن شده اما آنچه بیش از امکانات رفاهی می تواند مردم را در روستاها نگه دارد، اشتغال است.
به طور قطع برای استفاده از امکانات رفاهی نیاز به درآمد وجود دارد و این درآمد به جز از راه اشتغال قابل وصول نیست.
اتفاقا امروز به دلیل وجود همین امکانات رفاهی، زندگی در روستاها نیز پرهزینه شده و زندگی روستایی امروز با روستایی دهه 60 و 70 قابل مقایسه نیست بنابراین اگر اشتغال برای مردم روستاها در کنار امکانات رفاهی پیش بینی نشود، روند مهاجرت نه تنها کند نخواهد شد، بلکه شتاب بیشتری خواهد گرفت کما اینکه هم اکنون این پدیده در روستاهای بسیاری از شهرستانهای استان یزد قابل مشاهده است.
حاشینه نشینی به معضلی بزرگ برای مرکز استان یزد تبدیل شده است
یزد که خود زمانی از شهرهای کوچک کشور به شمار می رفت، امروز به خاطر مهاجرتهای بی رویه هر روز بر جمعیت آن افزوده می شود و حاشیه نشینی کم کم به معضلی بزرگ برای مرکز این استان تبدیل می شود.
یکی از مناطقی که شاید بیشترین آمار مهاجرتها را به خود اختصاص داده، شهرستان بهاباد است و روستاهای این شهرستان هر روز در حال صدور جمعیت خود به شهرها هستند.

رواج پدیده حاشیه نشینی در شهرها
فرماندار بهاباد در این زمینه در حاشیه سفر خبرنگاران استان یزد به شهرستان بهاباد در نشست خبری خود اظهار داشت: برای رونق روستاها باید بحث اشتغال با جدیت بیشتری پیگیری شود زیرا مهاجرت از روستاها به مرکز شهرستان و از مرکز شهرستان به مرکز استان در حال تبدیل شدن به معضلی بزرگ و لاینحل است.
احمد قاسمی افزود: برخی امکانات رفاهی به روستاها داده شده اما اشتغال پیش بینی نشده که این امر روند حاشیه نشینی در شهرها را سرعت بخشیده است.
وی با بیان اینکه برنامه های بسیاری برای اشتغال در روستاها داریم، بیان داشت: تلاش می کنیم در بخش کشاورزی با ارائه راهکارهای جدید و علمی و اجرای سیستم های نوین، ضمن رونق بخشیدن به این بخش، بخش بزرگی از معضل اشتغال را حل کرده و از این طریق پدیده مهاجرت را کنترل کنیم.
رد پای خشکسالی در مهاجرتها به وضوح قابل مشاهده است
از آنجا که تقریبا شغل همه روستاییان در تمام نقاط کشور کشاورزی و دامداری است، رد پای خشکسالی را در مهاجرت نیز می توان دید به نحوی که خشکسالی های پی در پی سالهای گذشته خسارات هنگفتی به بخش کشاورزی وارد کرده و کشاورزان و دامداران مجبور به رها کردن باغات و زمین های کشاورزی خود شده اند و بیشتر آنها به مشاغل خدماتی یا مشاغل کاذب در شهرها پناه برده اند.

رد پای خشکسالی در مهاجرت روستاییان
در آبرسانی، برق رسانی، گازرسانی، برقراری خطوط ارتباطی، اجرای طرحهای هادی و ارائه ده ها و شاید صدها امکانات دیگر به روستاها، شکی نیست اما آنچه امروز بیش از همه می تواند روستاهای از نفس افتاده به ویژه در استان یزد را احیا کند، چاره اندیشی برای خشکسالی و بخشیدن جانی تازه به باغات و مزارع است.
امروز گرچه آب و کمبود آن اصلی ترین معضل کشاورزی و به دنبال آن بیکاری و مهاجرت روستاییان است اما به نظر می رسد با آموزش به روستاییان و اجرای سیستمهای نوین آبیاری بتوان بخش بزرگی از این معضل را برطرف کرد.
به طور قطع راه اندازی صنایع نمی تواند در روستاها رونق ایجاد کند زیرا صنعت نیز نیازمند زیرساختهای ویژه خود است که کمتر در روستاها قابل دسترسی است بنابراین احیای کشاورزی و دامداری به روشهای علمی تنها راهکار ایجاد اشتغال و جلوگیری از مهاجرتهای بی رویه است.
ضمن اینکه تقریبا همه روستاها به ویژه در استان یزد از یک یا چند ظرفیت ویژه برخوردار هستند که می توان با تقویت آنها در مسیر احیای روستاها گام برداشت به عنوان نمونه در شهرستان بهاباد که اکنون بیشتر روستاهای آن خالی از سکنه شده اند، محصولاتی نظیر زعفران، پسته، به، زیره سبز، زیره سیاه و ... به خوبی به عمل می آیند که پرداختن به آنها علاوه بر دگرگونی وضعیت درآمدی کشاورزان، برای شهرستان و استان نیز درآمدزایی قابل توجهی خواهد داشت.
البته در این میان نیز نمی توان نقش صنایع تبدیلی، فرآوری و بسته بندی را نیز نادیده گرفت زیرا اکنون به دلیل عدم وجود این زیرساختها، بسیاری از کشاورزان محصولات خود را به طور فله ای به سایر شهرها یا استانها صادر می کنند در حالی که ایجاد صنایع بسته بندی علاوه بر ایجاد اشتغال می تواند ارزش افزوده بیشتری را نصیب کشاورزان کند.
به هر ترتیب احیای روستاها و جلوگیری از مهاجرت نیز همانند بسیاری از پدیده ها همانند زنجیره ای به عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی و ... متصل است که در این میان باید به دنبال حلقه مفقوده بود.


نظر شما