به گزارش خبرگزاری مهر،"رمان پوپکوف" در پایگاه اطلاع رسانی مجله روسی"specletter" می نویسد: رسم عادی جهان غرب است که در چارچوب مقابله با یک دشمن جهانی، برای خود سگ مطیع یا "غول کوچکی" را بسازد که به ظاهر بسیار متعصب و تندرو است ولی در حقیقت ابزاری کنترل شده می باشد. بعد از آن غرب ناگهان می فهمد که این سگ به ظاهر مطیع زنجیر گسیخته و بازی خود را شروع کرده است و اینکه تنفر شدید او متوجه اربابان متکبر و از خود راضی گذشته میشود.
این حوادث بارها در تاریخ تکرار شده است. همین امر برای اسامه بن لادن و القاعده پیش آمد. بعد از ورود نیروهای شوروی به افعانستان، ایالات متحده همراه با سرویس های ویژه پاکستان سازمان "مکتب الخدمه" را در سال 1984 در پیشاور تأسیس کرد که اسامه بن لادن یکی از موسسین آن بود. این شبکه اسلامگرا که با حمایت سازمان"سیا" فعالیت میکرد، درسراسر جهان پول جمع کرده و داوطلبان را به خدمت می گماشت.
دفتر مرکزی "مکتب الخدمه" در مرکز پناهجویان وابسته به "مسجد فاروق" نیویورک قرار داشت. بعداً این سازمانها عضو سازمان القاعده شدند که در سال 1988 تشکیل گردید. بی نظیر بوتو نخست وزیر پاکستان اواخر سالهای 1980، به شدت نگران رشد نفوذ اسلامگرایان در منطقه آسیای مرکزی بود. این زن بزرگ به جرج بوش پدر رئیس جمهور وقت آمریکا گفت: شما فرانکنشتاین جدید را میسازید.
در سال1989ارتش شوروی از افغانستان خارج شد. القاعده فوراً برای خود دشمن جدید پیدا کرد و آن ایالات متحده و متحدانش در کشورهای اسلامی بودند. آمریکا برای جلب حمایت بین المللی از عملیات ارتش خود در هر نقطه جهان و افزایش هزینههای نظامی و بودجه سرویسهای ویژه خود به یک "شر خالص و مطلق" در هر نقطه جهان نیاز دارد که القاعده و بن لادن به خوبی این نقش را بازی میکردند. اسامه بن لادن تا زمانی که در قید حیات بود، به ایالات متحده خدمت خوبی کرد. اصل وجود القاعده و بن لادن کافی بود که هر عملیات تندی در صحنه بین المللی مستدل شود. برای مثال، بوش پسر خواست به عمر رژیم فرسوده بغداد پایان دهد و فوراً از آستین خود برگ برندهای در آورد و آن همکاری صدام با القاعده بود.
در حال حاضر نابود کردن بن لادن به نفع همه است. القاعده می تواند با استفاده از افراد تشنه انتقام موج جدید اعمال تروریستی را شروع کند. شاخه های نظامی القاعده (مانند القاعده در مغرب عربی) همینطور به صورت خودمختار فعالیت میکنند. آنها به کارهای امروزی خود ادامه خواهند داد ولی این دفعه با استفاده از سیمای بن لادنِ "شهید".
برای اوباما، نابودی بن لادن تنها یک دستاورد سیاست خارجی است ولی این دستاورد به قدری مهم است که تودههای خوشحال مردم می توانند به خاطر آن هم جنگ طولانی در افغانستان، هم سیاست مبهم آمریکا در جنگ لیبی و هم ادامه مشکلات اقتصاد داخلی را فراموش کنند. سر بریده بن لادن، بهترین هدیه برای باراک اوباما در آغاز مبارزه انتخاباتی است. جرج بوش پسر در سال 2004 درآستانه انتخابات موفق شد صدام را درعراق دستگیرکند وبدین وسیله سطح محبوبیت خود را بالا ببرد. به علاوه، آمریکا به آسانی می تواند سیمای شر مطلق را نوسازی بکند. در نبودن اسامه بن لادن، ایمن الظواهری جای او را می گیرد که از بن لادن بدتر است.
نظر شما