۲۷ آبان ۱۳۸۳، ۱۲:۳۹

گفت و گوي مشروح گروه فرهنگ و ادب " مهر " با شاعر شهيدان و وارثان دفاع مقدس

قادر طهماسبي : چگونه مي توان با شكم هاي از خوشي بر آمده شاعران امروز، به پرواز اميد داشت ؟ / شعرهاي تصنعي بعضي ها حال مردم را به هم زده است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : قادر طهماسبي - مشهور به " فريد " ، شاعر و محقق ادبيات گفت : شعر امروز به يك طوطي تبديل شده كه سخن تازه اي ندارد ، فضايي كه در انجمن ها و مجموعه هاي ادبي به وجود آمده ، فضايي بسيار سنگين ، دلگير و عاري از دغدغه و محتواست ، مدتي است در نقد اين فضاي عاريه اي قلم به دست گرفته ام و قصد دارم بار يك اسارت سنگين در ادبيات معاصر را با ثبت حرف هايم به مقصد برسانم.



" ترانه سرايي " ، لطمه اي به شعر جدي و دغدغه ي نام و نان و شهرت 

اين شاعر و محقق ادبيات در گفت و گو با خبرنگار ادبي مهر ، ضمن بيان مطلب فوق افـــزود : دردها و حاشيه نگري هايي كه در شعر ما وجود دارد ، اجازه نمي دهد كه قافلـــه ي ادب ، به سلامت از جاده ها بگذرد و دائم موجب مشكل و معضل مي شود ، من به تازگي در همين زمينه بيتي نگاشته ام كه :  طوطي شعر ندارد سخني تازه فريد / مگرش آينه و نور و قفس ، تازه كني ...

قادر طهماسبي - متخلص به فريد كه شعر مشهور " كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود " را سروده است ، تصريح كرد : مسئله مهمي كه شعر امروز بايد با آن مبارزه كند ، رواج هنر و ادبيات تجاري و مقطعي است كه متاسفانه در سالهاي اخير شيوع عجيب و غريبي يافته است ، اين هنر و ادبيات ، براي نام و نان و شهرت است و هيچ وقت نمي تواند ماندگار و روح بخش باشد.

اين شاعر و محقق ادبيات با اشاره به " ترانه سرايي " و رويكرد گسترده ي جوانان و نوجوانان شاعر به اين وادي ، خاطرنشان ساخت : اين مسئله " ترانه سرايي " دقيقا امروز در مقابل " شعر ناب " قرار گرفته است ، البته بچه هاي شاعر ما با نيت هاي مختلفي به اين شيوه ي ادبي روي  آورند ، در مقطعي از روزگار ما " ترانه " و ترانه سرايي توانست به حركت مردم در مسائل اجتماعي و جنگ و دفاع مقدس كمك كند و به نوعي به تحرك بخشي بيانجامد ، كه اين اتفاق خيلي هم مناسب و بجا بود ، اما در سالهاي اخير ، ترانه سرايي ازشتاب محتوايي شعر ناب ما كاسته است وبا موانعي كه ايجاد مي كند ، باعث آسيب رساني در بدنه ي ادبيات ما مي شود .

قادر طهماسبي كه در كارنامه ي ادبي ما اشعاري مانند " رفيقانم دعا كردند و رفتند ... " دارد ، ياد آور شد : در سايرشاخه هاي هنري هم گاه موج هاي انحرافي ديده مي شود ، اي بسا رمان نويسان ، فيلمسازان و اهالي موسيقي هم گاه درحوزه ي تخصصي و حرفه اي خود دچار مشكلات و درگير موانعي شوند ، همانگونه كه درحال حاضر" شعر" دچار انحراف و بيماري صعب العلاج گرديده است و بايد فكري كرد.

" فـــــــريد " خاطرنشان ساخت : نبايد اين نكته را از نظر دور نگاه داشت كه " شاعر " مانند يك سرو است و محصول سرو " آزادگي " است كه متاسفانه گذشت زمان ، ممكن است اين هويت و خصيصه را از شاعر سلب كند.





اعتدال ، هميشه زيبا و موزون است و خواستگاه عمومي دارد

قادر طهماسبي گفت : ما در حال حاضر با دو جريان عمده مواجه هستيم ، جريان اول ، شعري است كه از نظر عظمت و شكوه و جلال ، صاحب پيشينه است و زبان فاخر آن ، موجب ماندگاري اش گرديده است ، البته اين عظمت و جلال را همه ي جامعه درك نمي كند و فقط حسي كمرنگ از آن را مي گيرد ، به ويژه اين كه حالت كهنگي هم دارد و به همين دليل ، گرايش به آن كم و محدود است .

وي در ادامه ي همين موضوع ادامه داد : و اما جريان دوم شعر امروز ، جرياني است كه زبان " شعر " به اندازه اي صميمي و مردمي مي شود كه رفته رفته به " ابتذال " مي گرايد و به شدت سطحي و مبتذل مي شود ، به طوري كه بين حرف زدن يك آدم معمولي يا يك كيسه كش گرمابه كه مطلبي را نقل مي كند ، هيچ تفاوتي احساس نمي شود ، در حالي كه شاعر بايد از نظر زباني پيشتاز باشد و تازگي ها و پيشرفت هايي در زبان را به مخاطبان خود انتقال بدهد ، در واقع شاعر امروز بايد پرچم زبان را بر دوش بكشد ، اما در سالهاي اخير ، متاسفانه افراط و تفريط هايي در اين زمينه مشاهده مي شود.

قادر طهماسبي " فريد " افزود : درحال حاضر ، زبان شعر ما نيازمند تعادل است ، اگر اين تعادل اتفاق نيافتد ، دچار مشكلاتي مي شويم كه ممكن است براي حل آن ، مجبور به پرداخت هزينه هاي فرهنگي شويم .

اين شاعر و محقق ادبيات اظهار داشت : من معتقدم كه " جلال و جبروت " شعر كهن فارسي را بايد با " صميميت و سادگي " شعر امروز در هم بياميزيم  ، يعني همان كاربزرگي كه " حافظ " در زمان خودش انجام داد ، قطعا عظمتي كه در زبان ديگربزرگان ادبيات فارسي ما مانند " خاقاني " وجود دارد ، بايد با فهم عاميانه تطبيق داده شود و زبان سالمي مد نظر قرار گيرد تا محصول متعادلي به دست بيايد ، همين كار را حافظ كرد ، چرا كه هميشه اعتدال زيبا و موزون است و خواستگاه عمومي دارد.

طهماسبي گفت : مهدي اخوان ثالث ، اگر چه در شعرهايش ، تازگي هاي محسوسي دارد ، اما از ادبيات گذشته فارسي نيز ، چيزهايي را به عاريت گرفته  و اين دو را با ظرافت خاصي به يكديگر پيوند زده است ، اين كار بايد در شعر امروز و توسط شاعر امروز نيز صورت بگيرد ، دقيقا مانند عمل پيوند گلها در علم باغباني كه در فرهنگ ايرانيان ، از جايگاهي ديرينه برخوردار است.


نگاه " فريدون مشيري " آسماني نبود ...

اين شاعر و محقق ادبيات در ادامه ي گفت و گوي خود با مهر ، گفت : اخوان ثالث و تعدادي ديگر از شاعران هم نسل او ، در چارچوب شعر نئوكلاسيك كار كرده اند ، آثار قابل توجهي به وجود آورده اند ، كسي مانند فريدون مشيري هم در " پرواز با خورشيد " چنين كاري را انجام داده و به نظر من ، تا اندازه اي هم موفق بوده است ، اما چون نگاهش آسماني نبوده و آن دورها را نديده است و برداشت هايش زميني بوده است ، براي همين محدود مانده است و چندان ديده نمي شود و مورد استقبال گسترده قرار نمي گيرد ، چرا كه مخاطب با آبي زلال مواجه است كه انتها و عمق آن ديده مي شود.

قادر طهماسبي اظهار داشت : آسيب هايي به طور كلي و جزئي ، شعر امروزما را تهديد مي كند ، اخيرا يكي از شاعران معاصر شعري محاوره اي براي مولا علي ( ع ) گفته است كه در قياس با شعر منسجم و گذشته ي فارسي ما تا اندازه اي سبك و كم وزن است ، البته نمي خواهم بگويم نبايد ازاين آثار سروده شود ، اما اگر همه ي اشعارما با همين شيوه به پيش برود ، نمي توان به حركتي جدي در شعر معاصر اميدوار بود و به يك شوخي مي ماند ، در حالي كه ما به جديت نيازداريم نه شوخي و طنز و توضيح واضحات!


شاعر امروز ما به جاي پرواز ، روي زمين مي دود و براي " نان " و " كسب مقام " مي دود  

اين شاعر معاصر تصريح كرد : من مشكل عمده را زبن مي دانم ، اما مشكل معنا و مفهوم را نيز نبايد از نظر دور نگاه داشت ، شاعر امروز ما " پرواز" ندارد ، شاعر معاصر ما بايد پروازهاي خودش را به تصوير بكشد ، هر پروازي در شعر امروز تازگي و حلاوت خودش را دارد ، شاعر امروز ما به جاي پرواز ، روي زمين مي دود و براي " نان " و " كسب مقام " مي دود  ، در صورتي كه مفهوم اساسي شعر ، پرواز از درون و برون است ، پرواز در شعر ، زبان درخور را نيز در دسترس شاعر قرار مي دهد و براي خود جاي پا درست مي كند .

قادر طهماسبي " فريد " اضافه كرد : شاعر بايد روح خود را تصفيه و لطيف كند و خود را براي پرواز آماده سازد ، دريغ كه شاعر امروز به قدري سنگين شده است كه نمي تواند قدم از قدم بردارد... چگونه مي توان با شكم هاي از خوشي بر آمده شاعران امروز، به پرواز اميد داشت ؟ مرغان سبكبال ، جثه هاي ورزيده و سبك دارند كه قادر به پرواز هستند ، شاعر امروز ، از نظر مطالعاتي ، چيزهاي بيهوده و زائد مي خورد و همين باعث مي شود كه سنگين شود و نتواند " پرواز " كند ، غذايي كه بايد به روح شاعر امروز در قالب كتاب و مطالعه برسد ، متاسفانه رسانده نمي شود .

اين شاعر و محقق ادبيات در بخشي ديگر از سخنان خود ،  با رد اين نظريه كه " امروز ديگر ، روز و روزگار شعر نيست و خيلي از عناصر و ابزارها ، جايگزين شعر شده اند " گفت : احساس مي كنم كه روزگار حاضر ، آمادگي كامل براي پذيرش و لذت جويي از " شعر " دارد ، مردم ما آنقدر با شعرهاي تصنعي و ساختگي مواجه شده اند كه حالشان به هم خورده است ، طبيعي است شعري كه حاصل تلاش ذهني باشد و با كوشش توليد شود ، دل شنوندگان را به هم مي زند ، امروز اگر مي بينيم كه مردم با شعر فاصله گرفته اند ، به همين دليل است ... حالا اگر به " ترانه " گوش مي دهند ، در مقاطعي جذب آهنگ آن مي شوند و غالبا براي خالي نبودن عريضه است ، چون كه محصول بهتري در اختيارشان نيست.

قادرطهماسبي با اشاره به حضور چند ساله " علي معلم دامغاني " در شوراي شعر و موسيقي صدا و سيما تصريح كرد : ترانه ها و شعرهاي محاوره اي در دوران صدارت آقاي معلم توانست اوج بگيرد ولي در كل ، اين آثار موفق نبودند چرا كه از زبان ادبي جدي فاصله گرفته اند ، شاعران جوان ما " بتمرگ " را صميمانه تر از " بنشين " مي دانند ! ، در حالي كه افرادي كه بار رسالت فرهنگي و ادبي يك ملت را به دوش دارند ، نبايد وظيفه ي فرهنگي خود را فراموش كنند .



متوليان گماشته ي فرهنگ و ادب ما " شعر شناس " نيستند...




فريد در ارتباط با حمايت متوليان فرهنگي و مسئولان از اهل قلم ، به ويژه شاعران نوجو و دغدغه مند گفت : در درجه ي اول ، متوليان فرهنگي بايد شعر فهم باشند ، اين كه يك مسئول در جايي شعري مي شنود و با سليقه ي ناقص خود ، آن را مورد حمايت قرار مي دهد ، جاي تامل و انتقاد دارد ، معيارهاي گزينش شعر و شاعر توسط مسئولان و متوليان فرهنگي بايد علمي ، حالي و بر اساس فهم و شناخت ادبيات باشد ، اما در حال حاضر چنين نيست. متوليان گماشته ي فرهنگ و ادب ما نمي توانند ارزش واقعي شعر خوب را درك كنند و در اين زمينه مشكل جدي دارند و اين موضوع ، بحران اصلي ماست ، چرا كه نامبردگان فرهيخته و تربيت شده فرهنگي نيستند و اصل شعر و ادبيات را لمس كنند. كار شاعر امروز دفاع از ارزش هاي مكتبي و فرهنگي است كه هم بايد مد نظر شاعران ما باشد و هم مسئولان فرهنگي به اين مولفه ي مهم ، توجهي جدي و اساسي مبذول دارند. 



شعر تازه اي از قادر طهماسبي ، با موضوع انتظار


پديد نيست شب انتظار را پايان
چنان كه گريه ي بي اختيار را پايان

كجاست رسم عيادت كه سخت بيمارم 
زدرد ، سوختم اي انتظار  را  پايان 

زچشم ابري بيمار خود مشو پنهان 
كه نيست گريه ي اين بي قرار را پايان

تو آفتابي و عالم نشسته  در  ظلمات
بتاب اي شب گيسوي  يار را پايان

مدار چشم به درمان زخم كاري من
چرا نمي دهـــــي اي عشق ، كار را پايان ؟

مگر كرشمه ي غيبت در انحصار تو نيست ؟
چرا نمي دهي اين انحصار را  پايان ؟!
    


     

کد خبر 130664

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha