سید حبیب نبوی محقق و فردوسیشناس در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: غالب مردم فردوسی را بیشتر از نقلهای شاهنامهای در قهوهخانهها و کنار دود و قلیان نمیشناسند. عدهای هم که به طور خاص اهل مطالعه و شعر و ادب هستند، فردوسی را بیش از حد و حدود اشعار حماسی نمیشناسند. باقی مردم هم او را به عنوان یک ایرانی متعصب میشناسند.
وی افزود: اما حقیقت این است که فردوسی به مثابه یک وجدان ایرانی است که خرد را مبنای اندیشه و تفکراتش قرار داده است. به نظرم تا به حال از این منظر به فردوسی و اشعارش نگاه نشده است. جالب است که اسطورههایی که سعدی در شاهنامه میسازد با همان محوریت خردورزی خلق شده اند. به عنوان مثال فردوسی ضدفرهنگ ماربدوشی را بسیار خردمندانه و ماهرانه میپروراند تا پلیدی و اهریمن را نشان بدهد.
نبوی گفت: اکثر نقد و تحلیلهایی که بر فردوسی و شاهنامه شده، مدحگرایانه بوده و بیشتر درباره زبان و ادب فارسی است. فردوسی معتقد است، حمله اعراب یا دیگر حملات نبوده که موجب شکستهای ایرانیان شده، بلکه این سست خردی ما بوده که باعث شکستمان شده است. او بعد از توصیه به عبادت و فرمانبرداری از خداوند، بحثی را با موضوع خرد و خردورزی آغاز میکند. جالب است که حتی بسمالله شاهنامه هم این عبارت است: "بنام خداوند جان و خرد". فردوسی سعی کرد خرد و تعقل را در جامعه بیخرد خود زنده کند و ضمن تلاش برای این مهم، با عقاید اشعریون هم مبارزه کرد.
این محقق ادبی ادامه داد: اخیرا فعالیتهای پژوهشی مختلفی درباره فردوسی و شاهنامه انجام شده که میتوان برای تحقیقات به آنها تکیه کرد، ولی در رویارویی با فردوسی و اشعارش باید با دید امروزی وارد تحلیل و بررسی شویم و درک درستی از زمانه خودمان داشته باشیم تا به نتایج صحیح برسیم.
وی گفت: فرودسی در زنده نگه داشتن و پویایی زبان فارسی سهم والایی دارد. زبان و فرهنگ با ارجمندیهاست که پایدار میماند. اگر شاهنامه فردوسی نبود، زبان فارسی را از دست داده بودیم. از علامه شلتوت از بزرگان الازهر مصر پرسیده شد که چرا با ورود اعراب به مصر زبان مصر به زبان عربی تغییر کرد، ولی با ورود اعراب به ایران، زبان مردم ایران تغییری نکرد؟ شلتوت در پاسخ گفته بود برای این که فرهنگ مصر کتابی چون شاهنامه ندارد.
نظر شما