محسن علي اكبري، تهيه كننده تلويزيون و سينما در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار تلويزيوني " مهر" در پاسخ به اينكه محور قرار دادن مخاطب و برنامه سازي بر اساس سليقه و نظر عامه مردم به عنوان اصلي ترين اولويت توليد برنامه در تلويزيون چه تبعاتي مي تواندر پي داشته باشد، گفت: بحث مخاطب محوري، موضوع بسيار مهم و درستي است. اما پرسش اينجاست كه منظور محور قرار دادن كدام مخاطب است. اينكه ما به عنوان هنرمند چه رسالتي داريم و وظيفه مديران رسانه و خود رسانه ملي چيست، از جمله سوال هايي است كه مختصات مخاطب محوري را تعيين و تعريف مي كند.
وي خاطر نشان كرد: مخاطب ما از فرهنگي قديمي برخوردار است كه اين فرهنگ از پشتوانه چند هزار ساله بهره مي برد. در اين ميان ما از دانشمندان، هنرمندان و فرهيختگان بزرگ و جهاني برخوردار هستيم. غير از اين، بيشتر مخاطبين كشور ما مسلمان هستند كه اين دين با سابقه اي بيش از 1400 سال برگزيده ترين و بهترين دين الهي است. با اين اوصاف مي بينيم كه بيننده ما از چه جايگاه رفيعي برخوردار است و صاحب چه پيشينه و انديشه قابل توجهي است. در اين ميان بر اصحاب رسانه و هنرمندان كشور لازم است تا بر ايجاد پيوند و آشنايي هر چه بيشتر آثار خود با اين فرهنگ و تمدن كهن تاكيد كنند. يعني از همان پتانسيل عميقي استفاده كنند كه در نهاد و عموم مخاطبين قرار دارد.
اين كارشناس رسانه در ادامه به نوع عملكرد برنامه سازان تلويزيون اشاره كرد و يادآور شد: متاسفانه به دليل برخوردي كه هنرمندان ما از روي ساده لوحي و ساده انگاري انجام دادند، جاي آنكه مضامين آثار خود را بر اساس فرهنگ غني ايراني شكل بدهند، به سمت تقليد از نوع برنامه سازي كشورهاي غربي تمايل پيدا كردند . كشورهايي كه از نه از قدمت لازم برخورداراند و نه كشورهايي مذهبي به شمار مي روند. البته متاسفانه اين تقليد هم چندان درست و حساب شده انجام نشده است. چون وقتي يك برنامه ساز به تقليد آثار غربي مي پردازد، جاي آنكه با استفاده از ساختاري محكم تر و منسجم تر با استفاده از مضمون و حال و هواي ايراني برنامه را شكل بدهد، چون در انطباق ( آداپته ) موضوعي برنامه دچار مشكل مي شود و از طرف ديگر شكل ارايه برنامه هم چندان جالب توجه نيست، برنامه در پايين ترين سطح كيفي خود ارايه مي گردد.

علي اكبري در ادامه تاكيد كرد: ساير برنامه هاي تلويزيوني هم كه كاملا" با انديشه برنامه سازان داخلي توليد مي شود، متاسفانه با فرهنگ ايراني همخواني ندارد. در بيشتر برنامه هايي از اين دست به پدر و مادرها توهين مي شود. از كلماتي در برنامه ها استفاده مي شود كه در حالت عادي هم ما از گفتن آن ها شرم داريم، ولي رسانه ملي آن را در سطح بسيار وسيعي استفاده مي كند. آن هم از شخصيت هايي كه انتظار شنيدنش نمي رود . ارتباط زن و شوهر، پدر و فرزند و مادر و فرزند ارتباطي بسيار زيبا و صحيح است، اما اين نوع ارتباط نازل مي شود. اين در حالي است كه رسانه هاي غربي هم كه تا چند سال پيش نهاد خانواده را زير سوال مي بردند، در حال حاضر با گرايش نسبت به تبليغ خانواده و روابط سالم، اين نوع ارتباط را از مواردي به حساب مي آورند كه در ايجاد امنيت و سلامت رواني افراد و جامعه تاثير به سزاي دارد. اما برنامه سازان ما از اين فرهنگ غني و كهن غافل هستند و اكنون نتايج اين تبليغ و برنامه سازي نامناسب را در ميزان طلاق ها و اختلافات خانوادگي مي توان مشاهده كرد.
اين تهيه كننده تلويزيوني با اشاره به اينكه در توليد برنامه ها به وجوه تاثيرگذاري مخرب و منفي آن كمتر دقت مي شود، اظهار داشت: بحث تجمل گرايي از جمله مواردي است كه در جامعه پليدي ( مفسده ) ايجاد مي كند. در سريال هاي تلويزيوني به اندازه اي زوج هاي جوان را در خانه هاي شيك نشان مي دهند كه هر دختري كه ازدواج مي كند، انتظار چنين خانه اي را دارد و وقتي آن را به دست نمي آورد، دچار بروز اختلاف و ناهنجاري مي شود. بايد توجه به معنا و مسايل ارزشي جاي تجمل گرايي و توجه به مسايل ناپسند اجتماعي رابگيرد. من به فرزند خود نمي توانم بگويم تلويزيون نبيند. چون اگر از برنامه هاي داخلي نخواهد استفاده كند، بايد به دنبال چه نوع برنامه ها و شبكه هايي برود. اگر هم برنامه هاي شبكه هاي داخلي را ببيند كه رفتار، گفتار، نوع تفكر و نگاه شخصيت هاي سريال ها تاثير نامطلوبي بر ذهن او مي گذرد.
علي اكبري با بيان اين نكته كه نبايد مخاطب را دست كم گرفت، توضيح داد: مخاطب محوري در شرايطي درست است كه ما مخاطب را با شعور فرض كنيم و اساس را بر اين مبنا قرار ندهيم كه مخاطب فقط راضي شود و همين مطلب موجب ارايه سطح نازلي از برنامه ها گردد. گاه شبكه ها براي آنكه بر توليد برنامه هاي خود صحه بگذارند، اقدام به انتشار آمار استقبال مخاطبين مي كند كه متاسفانه معيار صحيحي نيست. چون اگر تلويزيون ما يكي از سريال هاي دوران طاغوت را پخش كند، متوجه توجه و استقبال تعداد زيادي از مخاطبين مي شود. يك برنامه ساز بايد وظيفه اصلي خود را شناخت واقعي مخاطب بداند تا برنامه مناسبي را ارايه كند. زيرا بينندگان ما از برنامه هاي خوب و شاخص استقبال مي كنند. مورد توجه واقع شدن مجموعه تلويزيوني " مريم مقدس " از آن جمله است. اين سريال داستان دختري است كه در اوج سلامت و سادگي در يك دير زندگي مي كند. قصه اين اثر از هيچ درام عشقي يا پيچيدگي خاصي برخوردار نيست. اما مي بينيم كه مخاطب آن را مي پذيرد. البته بودجه تلويزيون اين اجازه را نمي دهد كه تعداد زيادي از سريال هايي مانند " هزار دستان " و " سربداران " توليد شود. اما اگر نگاه و رويكرد مناسبي وجود داشته باشد، با همين بودجه و امكانات هم مي توان برنامه خوب توليد كرد.

اين تهيه كننده تلويزيوني درباره اينكه چه عواملي باعث ايجاد شرايط كنوني شده است و براي رسيدن به نقطه اعتدال در توجه به مخاطب و ارايه آثار ارزشي چه بايد كرد، بيان داشت: از اوايل دهه هفتاد، از زماني كه بحث ماهواره جدي شد و مساله آزاد سازي ويديو و بعد تاسيس موسسه رسانه هاي تصويري براي ايجاد مجرايي مناسب براي عرضه آثار سينمايي جهان مطرح گرديد، تلويزيون ما درصدد توسعه تعداد شبكه ها و افزايش زمان و تعداد برنامه ها برآمد. حتي ايجاد شبكه سه به عنوان شبكه جوان و ورزش و شبكه چهار سيما به عنوان شبكه فرهيختگان و مخاطبين خاص هم به همين انگيزه بوه است. اما هيچ كس تصور نمي كرد كه شبكه هاي تلويزيوني براي به دست آوردن مخاطب و حفظ شبكه دست به توليد هر نوع برنامه اي بزنند و مخاطب را با سير نزولي مواجه كنند. براي نمونه بحث از برنامه هاي طنز و خنداندن مخاطب پيش آمد. اما به اين مساله چندان توجه نشد كه اين كار به چه قيمتي انجام مي شود. در حال حاضر براي اينكه در آثار تلويزيون تحول به وجود بيايد بايد از مخاطب محوري فاصله بگيريم و پس از گذر از يك دهه پر تنش كه مخاطب به نازل ترين سطح سوق داده شده است، بايد اكنون در انديشه توليد آثاري باشيم كه اقتدار، افتخار و توجه به مسايل ارزشي و باورهاي ديني و فرهنگي را در جامعه گسترش بدهد. به عبارتي، اكنون كه تلويزيون مخاطب خود را پيدا كرده است بايد بيننده را به اصل و اصالت خود برگردانيم.


نظر شما