۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۳:۵۵

در نشست "برهان" مطرح شد:

تماشاگر غیرحرفه‌ای تئاتر چیپس می‌خورد ولی انرژی‌اش مثبت است!

تماشاگر غیرحرفه‌ای تئاتر چیپس می‌خورد ولی انرژی‌اش مثبت است!

در نشست خبری نمایش"برهان" که در خبرگزاری مهر برگزار شد مسایل مختلفی چون لزوم بردن تئاتر به سالن‌های مختلف در سطح شهر، تماشاگران غیرحرفه‌ای که انرژی مثبتی به اعضای نمایش می‌دهند، استفاده درست از سوپراستارها در تئاتر و ... مطرح شد.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر:  نمایش "برهان" به کارگردانی محمد یعقوبی که به مدت 50 شب در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفت، با وجود اجرا در سالنی دور از مرکز تئاتر حرفه‌ای تهران توانست از استقبال قابل توجه مخاطبان بهره‌مند شود و بنابر آمار اعلام شده 12 هزار و 22 نفر در این فاصله به تماشای "برهان" نشستند.

این نمایش با بهره‌گیری از بازیگران حرفه‌ای تئاتر و متن جذاب و کارگردانی حساب‌شده، تماشاگران حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای تئاتر را راضی کرد که برخی از این تماشاگران غیرحرفه‌ای حتی ممکن بود برای نخستین‌بار به دیدن یک اثر نمایشی می‌رفتند.

به همین بهانه محمد یعقوبی، آیدا کیخایی وعلی سرابی بازیگران نمایش و امیرحسین طاهری مترجم نمایشنامه مهمان خبرگزاری مهر شدند که با آنها درباره لزوم بهره‌گیری از سالن‌های دور از مرکز تئاتری تهران برای اجرای آثار نمایشی، بحث امنیت شغلی در تئاتر، نحوه کارگردانی و چگونگی ایفای نقش در "برهان" به گفتگو پرداختیم.

*برای اجرای برهان مکانی را انتخاب کردید که شاید مخاطب عمومی تئاتر کمتر با آن فضا آشنایی داشته باشد. چطور شد که به فکر اجرای نمایش در فرهنگسرای نیاوران افتادید؟ آیا ایرانیزه کردن نمایش هم در راستای اجرا در فضایی غیر از تئاتر شهر بود؟

محمد یعقوبی: اگر قرار بود "برهان" را در تئاتر شهر هم روی صحنه ببرم باز هم آن را ایرانیزه می‌کردم. البته واقعیت این است که نگران اجرا در نیاوران بودیم و اینکه قرارست چقدر تماشاگر داشته باشیم. چون به دلیل اینکه در سال 90 در تئاتر شهر اجرا داشتم در سال 91 نمی‌تواستم اثری را روی صحنه ببرم بنابراین حتی درخواست اجرا در تئاتر شهر را ندادم.

در ایرانشهر هم تعداد اجراها آنقدر کم بود که اجرا در این تماشاخانه نمی‌توانست برای ما توجیه اقتصادی داشته باشد چون می‌دانستیم شورای حمایت هم از این نمایش حمایت نمی‌کند. بنابراین چون امیدی به حمایت نداشتیم باید جایی اجرا می‌رفتیم که بشود بیش از 30 اجرا داشت. باید خودمان را علاوه بر به خطر انداختن، محک هم می‌زدیم. فرضمان بر این بود که تعدادی تماشاگر ثابت داریم که کارهای ما را دنبال می کنند پس باید به دنبال پر کردن بخش دیگری از سالن می‌رفتیم.

من حتی زمانی هم که در ایرانشهر اجرا می‌رفتم برآوردم بدبینانه بوده است. یعنی به بچه‌ها می گفتم بیایید بدبینانه ببینیم که چقدر تماشاگر ممکن است داشته باشیم . اما استقبال به این خوبی از "برهان" برایم قابل پیش بینی نبود و از این بابت هم خیلی خوشحالم. در یکی از شب‌های اجرا یکی از تماشاگران با من صحبت کرد و با وجود اینکه اولین‌بار بود که تئاتر می‌دید از نمایش خیلی لذت برده بود.

این مسئله برایم خیلی خوشایند است تماشاگری را ببینم که برای اولین بار نمایشی را دیده و از آن خوشش آمده است. چون به من ثابت شده است تماشاگری که برای اولین‌بار نمایشی را ببیند و از آن خوشش نیاید با تئاتر قهر می‌کند، نه با آن نمایش یا بازیگران آن.

*مسئله‌ای که به آن اشاره می‌کنید کاملا درست است. من هم شبی که نمایش شما را دیدم با زن و شوهری برخورد کردم که برای اولین‌بار بود به دیدن یک تئاتر می‌آمدند و هیچ کدام از بازیگران  نمایش حتی مهدی پاکدل را نمی‌شناختند اما از کار خیلی لذت بردند.

یعقوبی: اینکه آدمی که نه تئاتر را می‌شناخته و نه حتی مهدی پاکدل را از دیدن اولین نمایش زندگی‌اش لذت برده به معنای این است که آن شخص به تئاتر نیاز داشته است. پس اگر برای مردم آن منطقه هم تئاتر اجرا شود مخاطب خواهد داشت و اگر تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده نشان‌دهنده عدم برنامه‌ریزی بوده است. در حال حاضر مدیر فرهنگسرای نیاوران آقای صافی شخص دلسوزی است که می‌خواهد تئاتر در آنجا اجرا شود.

امیدوارم اجرای "برهان" برای آقای صافی آنقدر قابل دفاع باشد که بتواند این سالن را در طول سال با نمایش‌های دیگری پر کند و به نظرم شورای حمایت هم باید نگاهی به سالن نیاوران بیندازد و پای نمایش‌هایی که در این سالن اجرا می‌شوند بایستد و کاری کند که صافی بتواند به مدیریتش در این مکان ادامه دهد. حتی معتقدم شورای حمایت باید تشویقی هم برای گروه‌هایی که در این سالن اجرا می‌روند، در نظر بگیرد.

* وقتی گروهی حرفه‌ای می‌خواهد در سالنی غیر از محدوده تئاترشهر اجرا برود حتی اگر تماشاخانه ایرانشهر هم باشد دغدغه جذب مخاطب دوچندان می‌شوند که این امر می‌تواند باعث شود کارگردان‌ها بخواهند با حضور چهره‌های مطرح تئاترشان را بیمه کنند. خوشبختانه "برهان" به سمت چنین ترفندهایی نرفته و با همان گروه همیشگی و بازیگران ثابت، خطرات اجرا در سالنی به دور از محوطه تئاتر شهر را پذیرفته است. چقدر پذیرش این ریسک برای شما سخت بود؟

علی سرابی: کلا آوردن تماشاگر برای تئاتر بسیار سخت است. من و بهنوش طباطبایی به دیدن نمایشی در تئاتر شهر رفته بودیم، طباطبایی بعد از تماشای آن نمایش به شدت نگران جذب مخاطب بود و می‌گفت ما چطور می‌توانیم سالن نمایش "برهان" را پر کنیم و من به او اطمینان دادم که سالن پر می‌شود.

ما همین تجربه را در اجرای دوباره "خشکسالی و دروغ" در تماشاخانه ایرانشهر داشتیم و با وجود اینکه این نمایش دو سال قبل هم اجرا شده بود توانست تماشاگران زیادی را به سالن نمایش بکشاند. بنابراین من مطمئن بودم که در اجرای "برهان" نیز ما موفق خواهیم بود. چون تماشاگرانی داریم که محمد یعقوبی و کارهایش را می شناسند و هر جا که باشد به دیدن آنها خواهد آمد.

بحثی که چند وقت قبل درباره حضور ستاره ها در تئاترمطرح شد را هم قبول دارم و فکر می کنم حضور ستارگان سینما در تئاتر باعث شده سالن‌های تئاتری راه‌اندازی شود و تئاتر بیشتر مطرح شود.

*حضور در ایرانشهر باز هم ریسک کمتری نسبت به اجرا در سالنی مثل نیاوران دارد. ایرانشهر دیگر جای خود را باز کرده است اما مخاطب تئاتر هنوز با جایی مثل سالن نیاوران قرابت پیدا نکرده است.

سرابی: این نشان می‌دهد که اگر دولت کمی اجازه تبلیغات به نمایش‌ها بدهد مردم خیلی هم به تئاتر علاقه‌مند هستند. ما در تجربه اجرای "برهان" در نیاوران آدم‌هایی را دیدیم که برای اولین‌بار بود که به دیدن نمایش می‌آمدند و واکنش‌هایشان هم متفاوت بود و همین امر باعث می‌شد این نمایش حال و هوایش با کاری که در تئاتر شهر اجرا می‌شود متفاوت باشد. این مسئله را منِ بازیگر روی صحنه می‌فهمم.

آیدا کیخائی: نظر سرابی درست است. حتی در جاهایی از نمایش تماشاگران با ما حرف می‌زدند و عکس‌العمل های جالبی از خود نشان می‌دادند. برخی فکر می‌کردند که باید جواب بازیگران را روی صحنه بدهند.

یعقوبی: حتی در جایی از نمایش که دکتر به هارولد (مهدی پاکدل) می گوید برای تولد کتی دست بزند، برخی از تماشاگران دست زدند و این برای ما خیلی جالب بود و چنین چیزهایی را در سالن‌های دیگر تئاتر ندیده بودیم. این مسئله نشان دهنده این است که بعد از اجرای ما سالن نیاوران نباید خالی بماند و اجرای تئاتر در این تالار باید تداوم داشته باشد. همین جا هم اعلام می کنم که حاضرم دوباره نمایش "خشکسالی  و دروغ" را در این سالن اجرا کنم. به این دلیل اصرار دارم که این نمایش را اجرا کنم چون مطمئنم که مشکلی ندارد و تمام تلاشم را می کنم که سال 92 این اثر را روی صحنه ببرم. باید من را قانع کنند که این اثر چه مشکلی دارد.

* خانم کیخائی در اجرای "برهان" شما به عنوان بازیگر با قشر متفاوتی از تماشاگران مواجه شدید. تجربه مواجه با این نوع مخاطب چگونه بود؟ آیا تاثیری در بازی شما داشت؟ 

کیخائی: من احساس می کنم تماشاگر سالن هایی مثل نیاوران خیلی صادقانه تر و بدون هیچ قضاوتی می آید و کار را می بیند. به قول مهدی پاکدل تماشاگر در این مکان‌ها ناب‌تر است و فقط می‌آید که ئاتر ببیند. این واکنش‌ها صادقانه است. تماشاگر ممکن است مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی را بشناسد اما من و علی سرابی کمتر شناخته شده هستیم. ابراز احساسات زیادی در حین کار و حتی زمان رورانس از تماشاگران می دیدیم که لذت‌بخش بود. تماشاگر متفاوتی نسبت به تئاتر شهر، در این سالن حضور داشت که بدون پیش‌داوری می‌آیند و کار را می‌بینند.

یعقوبی: در سالن نیاوران این مسئله که مخاطب تئاتر فقط تئاتری‌ها هستند بی‌معناست. من فکر می کنم در طول اجراهای "برهان" به زحمت 100 تماشاگر تئاتری به دیدن نمایش آمدند. اکثر تماشاگران افرادی هستند که ما آنها را نمی‌شناسیم.

کیخائی: بارها شده زمانی که در تئاتر شهر اجرا می‌رفتیم مثلا قبل از اجرا از مخاطبان انرژی خوبی نمی گرفتیم و جو سنگین بود اما در طول اجراهای "برهان" شاید تنها یک شب این اتفاق افتاد و آن هم به دلیل حضور برخی تماشاگران تئاتری بود و می‌دانستم که دارند با واکنش به نمایش نگاه می کنند. تماشاگران ما ممکن است قواعد رایج در تئاتر را ندانند و یا تئاتر دیدن را بلد نباشند و مثلاً در صحنه چیپس و پفک بخورند اما کم کم یاد می گیرند. ما باید در این سالن ها نمایش اجرا کنیم تا مخاطبان هم یاد بگیرند چه رفتاری هنگام دیدن تئاتر داشته باشند.

* این تماشاگران شاید بیشتر مخاطبانی باشند که به تئاترهای آزاد و بولینگ عبدو بروند اما تداوم اجرا در سالن‌های نمایش مثل نیاوران و دیدن کارهای حرفه ای کم کم باعث می شود که به دیدن این نوع آثار هم عادت کنند و سلیقه تئاتریشان پرورش یابد.
 
امیر حسین طاهری: من این نمایش را دو بار روی صحنه دیدم. اولین بار با یک گروه حرفه ای تئاتر و بار دوم با رزیدنت‌های دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی. این افراد تا به حال تئاتر ندیده بودند و هیچ تصوری هم  از تئاتر نداشتند و فکر می کردند بازیگری تنها چیزی است که در تلویزیون دیده اند. برای من این نوع تماشاگر از این جهت اهمیت دارد که می بینم هیچ قضاوت قبلی از اثری که می خواهد ببیند، ندارد.
 
وقتی که با این گروه رزیدنت از تماشای "برهان" برمی‌گشتیم همه‌شان می‌خواستند بازیگر شوند و می‌گفتند ما چطور می توانیم تئاتر کار کنیم. من هم به شوخی به آنها می گفتم که شما دو سال دیگر درستان تمام می شود و در مطب‌هایتان پول پارو می‌کنید.
 
اما این نکته کاملاً قابل توجه است که در حال حاضر فرهنگسرای نیاوران مثل یک سنگر است که به دست آمده و اگر آن را از دست دهیم توسط کارهای دیگر اشغال می شود. البته ممکن است تئاتر در این سالن اجرا شود اما تئاتر بدی اجرا شود که این ضربه بدتر از خالی ماندن سالن است. بنابراین باید برنامه‌ریزی شود که تئاترهای حرفه‌ای در این سالن اجرا شود چون هم سالن خوبی است و هم در منطقه مناسبی قرار گرفته که قابلیت جذب مخاطب را دارد.
 
من وقتی برای اولین بار تئاتری را دیدم هیچ تصوری از تئاتر حرفه ای نداشتم. آن زمان تازه از شهرستان به تهران آمده بودم و برادرم من را تشویق کرد همان طور که به سینما می روم تئاتر هم ببینم. اولین تئاتری که دیدم نمایش "آن شب که ترا زندانی بود" به کارگردانی مجید جعفری و بازی ابوالفضل پورعرب و فریماه فرجامی بود. من هنوز صحنه به صحنه این تئاتر را در ذهن دارم و وقتی از سالن بیرون آمدم احساس کردم عاشق تئاترم. این اتفاق می تواند برای خیلی از افراد بیفتد.
 
* این نکته خیلی مهمی است به مخاطبی که تا به حال تئاتر ندیده و مشتاق است چه چیزی را نشان دهیم. این مساله حتی می‌تواند یک دام برای گروه‌های نمایشی باشد. چون مخاطب شان مخاطب پیگیر تئاتر نیست و مسایل حرفه‌ای را نمی‌داند و گروه نمایش هم فکر می‌کند می تواند هر اثری را اجرا کند چون با مخاطب حرفه‌ای تئاتر روبرو نیست.
 
یعقوبی: برعکس این قضیه هم ممکن است. مثل اتفاقی که برای امیرحسین طاهری افتاده و اولین تئاتر زندگی‌اش یکی از بهترین متن ها و بهترین اجراهای تئاتر بود پس اگر یک گروه حرفه ای باشند اما متن جذاب و درست نباشد فایده ای ندارد. پس همه مسایل را باید در نظر گرفت. صادقانه می گویم که الان سرنوشت سالن نیاوران برای من مهم شده است و امیدوارم کار بعدی که اجرا می‌شود شرایط یک کار حرفه‌ای را دارا باشد.
 
* در اجرای "برهان" چقدر به استفاده از ستاره ها فکر کردید. چون شما در اجرای دوم "خشکسالی و دروغ" که در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد به سراغ بازیگران سینما رفتید. احساس نکردید در این نمایش هم با توجه به حضور تماشاگران غیرحرفه‌ای استفاده از ستار‌ه‌ها لازم است؟
 
یعقوبی: در این نمایش هم ابتدا قرار بود از باران کوثری و پیمان معادی استفاده کنیم که این اتفاق نیفتاد.
 
* البته پیمان معادی بیشتر در جمع هنرمندان به عنوان یک چهره شناخته‌شده مطرح است تا مردم عادی.
 
یعقوبی: (با خنده) البته فرض ما بر این بود که پیمان ستاره است.
 
کیخانی: زمانی که پیمان برای بازی در "خشکسالی و دروغ" مطرح شد هنوز مساله اسکار و گلدن گلوب و حضور "جدایی نادر از سیمین" در این مراسم‌ها پیش نیامده بود و همه چیز حین اجرای نمایش معلوم شد.
 
یعقوبی: بحث من چیز دیگری است. حالا پیمان معادی نه، مثلاً از چهره‌ای مثل مهران مدیری اگر در یک نمایش استفاده شود خیلی هم خوب است. اینکه فردی مثل مدیری را به تئاتر دعوت کنی و در عوض بتوانی نمایشی را نشان دهی که خودت دوست داری عین زیرکی است.
 
بنابراین من اگر مثلاً مهران مدیری را برای کارم بیاورم سعی می کنم در جهت جذب مخاطب باشد تا تماشاگر از طریق مدیری چیزی را ببیند که من می‌خواهم. ما استفاده و سوءاستفاده داریم و اگر سوپراستاری را به نمایش‌مان بیاوریم تا کارمان را به درستی نشان دهیم، در واقع از موقعیتی که نصیب‌مان شده استفاده کرده‌ایم. اما وقتی نمایشی داریم که نه متن جذابی دارد و نه کارگردانی و بازی‌های خوبی، و فقط می خواهیم به وسیله حضور یک ستاره مخاطب جذب کنیم در واقع سوءاستفاده کرده‌ایم و تماشاگر را فریب می‌دهیم.
 
* محمد یعقوبی در طول سال‌های اخیر روش خاصی را در اجرای آثارش چه در انتخاب و نگارش متن و چه در شخصیت‌پردازی و فرم اجرای نمایش پیش گرفته که از نظر مخاطب قابل پیگیری است. این روش در جهت همان جذب مخاطب وفادار به نمایش‌هایتان صورت گرفته است؟
 
یعقوبی: دقیقاً همین طور است. من عمیقاً معتقدم که در وهله اول یک کارگردان متنی را انتخاب می کند بعد بازیگر و یا طراح صحنه آن متن را می خوانند. پس همه چیز از متن آغاز می شود. پس ابتدا محتوا اهمیت دارد بعد باید به سراغ فرم کار رفت. من همیشه خودم را جای تماشاگر می گذارم که اگر جای آنها بودم چه نمایش هایی را دنبال می کردم. چون بالاخره خود من هم زمانی تماشاگر تئاتر بودم.
 
خوشبختانه من هم به عنوان تماشاگر اولین تئاترهایی که دیدم تئاترهای خوب بودند که در ذهن من تاثیر گذاشتند. نمایش هایی مثل "ازدواج آقای می سی سی پی" حمید سمندریان، "آهسته با گل سرخ" هادی مرزبان و نوشته اکبر رادی که در زندگی من تعیین‌کننده بودند. پس این مهم است که چه کاری را انتخاب می کنید. من هم تلاش کردم که کارهایم خنثی نباشد یعنی تماشاگر احساس کند چیزی که گفته می‌شود، نیازش است.
 
طاهری: پایه و اساس هر اثر نمایشی قدرت و قوت آن و وجه سرگرم‌کنندگی آن است. برخی کارها در کشور ما با عنوان کارهای فرمالیستی و تئاتر تجربی کار می شود که تماشاگر را از تئاتر فراری می دهد. مثلاً در تئاتر برادوی تماشاگر قبل از این که کاری را ببیند نقد و نظرهای مختلف درباره آن تئاتر را می خواند. این اتفاق هنوز در تئاتر ما نیفتاده است.
 
تماشاگر تئاتر وقتی به دیدن کاری از محمد یعقوبی می آید با فضای کارهای او آشنا می شود و جنبه سرگرم کنندگی اش را هم درک می کند اما اگر کار بعدی که در همان سالن می بیند مطابق میلش نباشد او را فراری می دهد. البته این حسن را هم دارد که تماشاگری که کار یعقوبی را دیده اگر چند ماه بعد دوباره نام او را به عنوان کارگردان یک اثر ببیند چون سبک کاری اش را شناخته باز هم ترغیب می شود که به دیدن نمایشش بیاید.
 
این اتفاق خوبی است که می افتد و حتی اگر با حضور ستاره ها تماشاگر به تئاتر کشیده شود می تواند کار خوب را از بد تشخیص دهد. البته این ثبات قدم در کار همه کارگردان ها وجود ندارد و مثلاً کار اول و دوم یک کارگردان، منِ تماشاگر را جذب می کند اما نمایش های بعدی اش انتظارها را برآورده نمی کند. یک کارگردان باید حساب کند که تماشاگر به حساب اسم او وارد سالن نمایش می شود پس این اعتماد را نباید بشکند.
 
* اما خوشبختانه کارهای محمد یعقوبی در بین هم‌نسلانش این خاصیت را داشته که تماشاگر را به سالن تئاتر کشانده و در عین حال حفظ کند. حتی می توانم بگویم یکی از شاهکارهای تئاتر ایران نمایش "یک دقیقه سکوت" است. در آثار یعقوبی آدم‌ها ملموس تر هستند و مخاطب با آنها ارتباط بسیار خوبی برقرار می کند.
 
یعقوبی: هر کاری که ما روی صحنه می بریم ممکن است اولین نمایش زندگی یک تماشاگر باشد و روی او تاثیر بگذارد. من در حین اجرای "برهان" به این نتیجه رسیدم که ما می توانیم در صورتی که به مخاطب مان وفادار باشیم در طول زمان برای خودمان تماشاگران وفاداری پیدا کنیم. راه منطقی این است که ما با تماشاگران اهلی و دوست شویم تا بتوانیم در طول زمان تماشاگران همراهی برای خود بیابیم که کارهای آینده مان را هم دنبال کنند.
 
ادامه دارد....
کد خبر 1805766

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha