پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۴ خرداد ۱۳۸۴، ۷:۵۸

دكتر نيكفر، استاد فلسفه در آلمان : اصلي ترين موضوع كار ريكور اخلاق است

اصلي ترين موضوع كار ريكور اخلاق است. هرمنوتيك او هم مثل بسياري ديگر از شكلهاي هرمنوتيك يك بعد اخلاقي دارد.

به گزارش گروه دين و انديشه "مهر" به نقل از دويچه وله، دكتر محمدرضا نيكفر، استاد فلسفه در آلمان، در گفتگويي به مناسبت درگذشت پل ريكور، فيلسوف برجسته فرانسوي، كه در روز جمعه بيستم ماه مه و در سن 92 سالگى در پاريس درگذشت به موضوعاتى مانند آزادى، عدالت و مبارزه با هرگونه خودكامگى ريكور پرداخت.

* دكتر نيكفر، روز جمعه گذشته خبر رسيد كه پل ريكور فيلسوف معروف فرانسوي درگذشته است. اهميت انديشه‌ پل ريكور در فلسفه مدرن در چيست؟

 - محمد رضا نيكفر :  پل ريكور، يكي از شاهدان عصر ما بوده است. او 92 سال عمر كرد و در اين زندگي طولاني در مورد  اين جهان و پيچيدگي هاي اين عصر انديشيد. ريكور انديشه‌ فلسفي را آن زمان آغاز مي كند كه در زندان نازي هاست. از همان هنگام، مبارزه با انواع و اقسام توتاليتاريسم سياسي و فكري مشغله ذهني ريكور است. از ريكور به عنوان يكي از ستونهاي هرمنوتيك مدرن نام مي برند. نام او را معمولا در كنار نام هانس گئورگ گادامر مي گذارند. مي‌توان گفت كه اصلي ترين موضوع كار ريكور اخلاق است. هرمنوتيك او هم مثل بسياري ديگر از شكلهاي هرمنوتيك يك بعد اخلاقي دارد. موضوع اصلي هرمنوتيك فهميدن است. من آن ديگري را، من شما را، من تو را مي فهمم. من يك متن بيگانه را مي فهمم. آناليز اين فهميدن موضوع كار هرمنوتيك است. فهميدن آن ديگري پايه اي ترين رابطه با ديگري است و رابطه من با ديگري موضوعي است همواره داراي يك بعد اخلاقي. ريكور جريانهاي فلسفي مختلفي را در خودش جمع كرده است.  خصلت برجسته او يگانه سازي جريانهاي مختلف است. تلاشهاي يگانه سازي در مورد كنارگذاشتن عنصرهاي نامنسجم گاه منجر مي‌شود به اين‌كه حاصل كار چيزي باشد مثل يك مغازه‌ خنزـ پنزري، يعني انسجامي در كار نباشد. اما، ريكور توانسته است به نحو اعجاب انگيزي اين چيزهاي مختلف را در خودش جذب كند و يگانه نمايد : هستي شناسي ارسطويي، ايده ‌آليسم آلمان، عناصري از ماركسيسم، روانكاوي فرويد، هرمنوتيك ديني، ادبي و فلسفي، فلسفه‌ي تحليلي، زبان شناسي مدرن، پديدارشناسي‌ و سرانجام فلسفه  وجودي. همه  اينها جمع شده‌اند در يك تركيب منسجم و پديده منحصر به فردي را به اسم انديشه ريكور ساخته اند.

* مي توانيم بگوييم كه دوران اسارت ريكور در طي جنگ جهاني دوم در شكل گيري انديشه ضد جنگ، آزاديخواهي و رواداري او موثر بوده است؟

- از همان موقع ما مي بينيم كه مسئله اصلي ريكور هميشه  فهميدن اين است كه چه مي گذرد و چه گذشته است. جالب اين جاست كه مي گويند كه ريكور در همان دوران اسارت است كه تسلط خودش را بر زبان آلماني و بر فلسفه‌ آلمان گسترش مي دهد و اولين نوشته هايش يادداشتهايي است كه در گوشه و كنار كتابها در دوران اسارت نوشته و از همان موقع است كه حول توتاليتاريسم و حول اين مسئله اي كه چه باعث اين فجايع مي شود و چكار بايد كرد و چه تبييني از تاريخ بايد به دست داد، موضوع فكري ريكور مي‌شود. در كارهاي آخر ريكور دوباره نوعي بازگشت به اين تجربه ي آغازين ديده مي شود، در جايي كه ريكور مسئله يادآوري در زمينه‌ تاريخ را پيش مي كشد و موضوع حافظه و فراموشي را در يكي از آخرين كارهايش بررسي مي كند.

* چرا افكار ريكو مي‌توانند در زمان فعلي براي دانش پژوهان ايراني هم جالب باشند؟ چه عنصري در تفكر او مي تواند براي ايراني ها آموزندگى ويژه‌اى داشته باشد؟

- همانطور كه گفتم يكي از موضوعهاي مهم كار ريكور، به ويژه در دوره‌ آخر فكري‌اش، مسئله‌ تاريخ و يادآوري است. عنوان يكي از آخرين نوشته هاي او "حافظه، تاريخ، فراموشي" است. اين كتاب و ديگر نوشته هاي زمينه ساز آن حاوي نكاتي هست كه توجه به آنها براي ما بسيار مي تواند آموزنده باشد. در اين اثر ريكور تلاش كرده كه مقوله يادآوري را تحليل بكند. ما مي دانيم كه تاريخ يادآوري ست و طبعا آناليز مقوله يادآوري، آناليز پايه اي ترين مقوله ي تاريخ است. تاريخ نويس، اما، با اين مقوله كار مي كند بدون اينكه در مورد آن بينديشد. ريكور از جمله كساني است كه كوشيده اند اين نقص را جبران كنند. او با دو جريان درمي افتد، كساني كه تاريخ را ساختگي و تصوري مي دانند و اين روزها هم مد شده كه مدام پايان تاريخ را اعلام كنند و نيز، كساني كه تصور مي كنند تاريخ فراهم آمده از حادثه هايي عيني ست و ادراك آن عينيت ايجاب مي كند كه ما از هرگونه ارزش گذاري بپرهيزيم. اينها مي گويند كه مورخ نبايد در پژوهش تاريخي خود دادگاه بپا كند و به قضاوت بنشيند. ريكور با اين هردو ديد مخالف است و بويژه با اين ديد اخير. وي در اين زمينه مي گويد كه ما مي توانيم ارزشگذاري كنيم، مي توانيم قضاوت كنيم، ولي البته آن آناليز تاريخي اش را به شكلي پيش مي برد كه ميدان را براي ارزشگذاري هاي پا در هوا باز نكند.

ريكور در زمينه انديشه بر تاريخ، مفهوم عدالت را وارد مي كند. ما وقتي در مورد عدالت صحبت مي كنيم، معمولا تصور مي كنيم عدالت توزيع كالا و قرصتها و امكانها به شكل عادلانه است و بيشتر به حال يعني اكنونيان توجه داريم. ريكور عدالت را شامل حال گذشتگان هم مي‌داند. اگر نخواهيم اين سلسله ادامه پيدا بكند، بايد خواهان عدالت بشويم از جمله، در بررسي تاريخي. يعني حق بايد به حق دار برسد. بر زمينه اين رويكرد عادلانه است كه مي‌شود بخشيد. اين نكته مهمي ست كه ريكور به ما مي آموزد. اينكه، مي توانيم از او ياد بگيريم كه تاريخ و يادآوري به قصد انتقام گيري نيست، بلكه به قصد اجراي عدالت است. بدون اجراي عدالت نمي شود كسي را بخشيد، و عدالت كه نباشد جبران گذشته بصورت انتقام گيري بروز مي كند.

کد خبر 187534

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha