۹ فروردین ۱۳۹۲، ۰:۴۶

هنر و اقشار مختلف مردم-1

وقتی مردم از هنر فقط سینما را می‌شناسند/ سیاست و تورم مقصرند

وقتی مردم از هنر فقط سینما را می‌شناسند/ سیاست و تورم مقصرند

قشرهای مختلف مردم به‌ویژه افراد علاقه‌مند به مقوله هنر بیشتر با سینما آشنایی دارند و در این بین برخی از این مخاطبان وجود نگاه سیاسی و تورم را مانعی برای برقراری ارتباط مناسب هنر با مردم می‌دانند.

خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: سال 1391 هم به پایان رسید و 365 روز با انبوهی از وقایع تلخ و شیرین به تاریخ پیوست. شاید بتوان گفت امسال حوزه فرهنگ و هنر یکی از پرتلاطم ترین سال‌ها را تجربه کرد. اتفاقاتی که در حوزه‌های گوناگون هنر این سرزمین رخ داد نه تنها اهالی فرهنگ و هنر بلکه در بعضی موارد همچون موجی سراسر جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد. با این حال نباید از نقش رسانه‌ها را به عنوان حلقه واسط مخاطب و اهالی فرهنگ و هنر یا حتی حوزه های دیگر نادیده گرفت. رسانه‌ها به عنوان آیینه ای در برابر جامعه بازتاباننده اندیشه‌های متقابل هستند، از طرفی هنرمندان و مسئولان و صاحبان عرصه فرهنگ و هنر و از طرف دیگر مخاطبان.

در این گزارش که عنصر اساسی آن را مردم تشکیل می دهند تلاش بر این بوده که وقایع و اتفاقات عرصه فرهنگ و هنر از زاویه دید مخاطبی دیده شود که شاید کمتر می تواند در رسانه ها صاحب نظر باشد. سوال اصلی گزارش از مخاطبان این بود که مهمترین اتفاق و رویداد هنری در سال 91 از نظر آنها چیست؟ هدف از طرح این سوال به نمایش گذاشتن فکر مخاطب است. در نظر اول این سوال شاید امری سلیقه ای یا برعکس بسیار بدیهی به نظر برسد اما در طول انجام این گزارش افراد حداقل به دو دسته تقسیم شدند که یا در زندگی خود در این یک سال هیچ اتفاق هنری نظر آنها را جلب نکرده بود و ضرورتی هم  احساس نمی کردند و یا گروه دیگر که بسیار جدی در این باره نظر می دادند. در این بخش از گزارش گفتگوی کسانی را می خوانید که درباره وقایع هنری بیشتر دچار چالش شده بودند. وجه مشترک اکثر این مصاحبه ها مکث های اولیه مخاطبان از پرسش گزارشگر است.

من اصلا هنر را نمی شناسم

در ابتدا به سراغ بعضی از دانشجویان اطرافم می روم. سمیه جاسمی متولد 63 است و اولین جمله ای که در پاسخ می گوید این است: من اصلا هنر را نمی شناسم. شاید ابتدا سوال را متوجه نمی شود که با تعجب می پرسد اتفاق هنری آن هم در ایران! دوباره توضیح می دهم که هر نوع اتفاق، خبر، برنامه تلویزیونی، فیلم یا هرچیزی که امسال نظرت را به خودش جلب کرده است. حالا انگار که منتظر است تا حرفش را بزند. درباره سینمای این روزها می گوید: فیلم های این روزهای سینما بسیار سطحی شده است و هیچ محتوایی ندارد. وقتی وارد سینما می شوی حدود 15 یا 20 نفر در سالن ها نشسته اند. همین امروز که برای فیلم "پله آخر" رفته بودم؛ فقط 8 نفر بودیم. البته حق هم داشتند به نظرم فیلم جالبی نبود یک فیلم تخیلی بود. تعجب می کنم چطور این فیلم جایزه برده است به نظرم هیچ حرفی برای گفتن نداشت.

این دانشجو بیشتر فیلم های خارجی دوست دارد. اما در نهایت علاقه ای به پیگیری اخبار هنری ندارد.

افسوس می خورم با وجودی که در دل اطلاعات زندگی می کنم از وقایع بی خبرم

از مریم کرمی دانشجوی رشته زبان شناسی سوال می کنم. مکث می کند. ابتدا نمی داند چه بگوید و در نهایت اینگونه اظهار نظر می کند: من عاشق هنرم. زمانی موسیقی را به صورت تئوری هم یاد می گرفتم. در مورد موسیقی و خواننده ها همیشه در خانه ما بحث بود اما از وقتی که برای درس خواندن به تهران آمده ام دیگر نه فرصتی دارم و نه اطلاعاتی در اختیارم هست. شاید علایقم در این برهه زمانی تفاوت کرده است.

می پرسم اینجا شهر کنسرت هاست همین کافی نیست؟ قبول می کند و می گوید: افسوس می خورم که بعد از دو سال درس خواندن در مقطع ارشد با وجودی که در دل اطلاعات زندگی می کنم اما از وقایع آن خبری ندارم.

هنر در کشور ما یک کالای لوکس است

کرمی همچنان به دنبال یک واقعه است که برایش مرگ همایون خرم را یادآوری می کنم. ناگهان به مانند ارشمیدس فریاد می کشد: بله واقعا فوت همایون خرم ناراحتم کرد.

سمیه دوستش اما نه همایون خرم را می شناسد نه سمندریان را و نه حتی از مرگ بی بی قصه های مجید خبر داشت که روزگاری بهترین سریال دوره نوجرانی مان بود. دلیلش را که می پرسم خیلی بی تفاوت می گوید: برای من چه اهمیتی دارد که چه کسی مرده یا زنده است! اما وقتی مخالفت من را با این بی تفاوتی نسبت به محیط پیرامون می بیند،  ادامه می دهد: هنر در کشور ما یک کالای لوکس است. من چگونه می توانم 30 هزار تومان برای یک کنسرت یا تئاتر پرداخت کنم آن هم با این همه گرانی و این بحران اقتصادی، هنر برای من یک امر فرعی است. وقتی مسایل اصلیم حل شود به سراغ هنر می‌روم.

خودم هم نمی دانم چرا به هنر بی رغبت شده ام

می پرسم پس اطلاعاتت به عنوان یک دانشجوی کارشناسی ارشد از دنیای اطرافت چگونه باید فراهم شود؟ مدعی می‌شود: من هر روز حداقل تیتر روزنامه ها را نگاه می کنم و در این زمینه اطلاعات لازم را به دست می آورم. می پرسم پس به سیاست علاقه داری؟ می‌گوید: بله اما هنر دغدغه من نیست. نظر مریم کرمی را درباره لوکس بودن هنر می پرسم. می گوید: اینها بهانه است اما در مورد خودم نمی‌دانم چرا دیگر رغبتی برای مطالعه هنر یا ... ندارم.

 "رسوایی" یک رسوایی تازه بود

باران رحمانی دختری که خودش را دانشجوی تهرانی معرفی می کند مهمترین اتفاق سال 91 را به جشنواره فجر نسبت می دهد و معتقد است: بخش سودای سیمرغ جشنواره فجر عصاره ای از تمام فیلم های خوبی است که قرار است بعدا مخاطب را به سینما بکشاند اما امسال این بخش حرفی برای گفتن نداشت. فیلم "رسوایی"  که به نظر من یک رسوایی تازه از مسعود ده نمکی بود. پایان بندی استرداد هم باعث شد به کل فیلم لطمه بخورد. از طرف دیگر سینما باید جامع باشد و برای هر گونه مخاطبی فیلم ارائه کند. کودک در جامعه ما هر چند سال یک بار می تواند یک فیلم خوب در سینما ببیند و یا نوجوانان چقدر از سینمای ایران سهم دارند؟ من فیلم "بشارت به یک شهروند هزاره سوم" را با یک نوجوان دیدم اما هیچ لذتی از این فیلم نبرد.

تنها ایران فیلم های بی مخاطبش را هنری می داند

باران رحمانی با اشاره به فیلم "گام های شیدایی" در ادامه می گوید: کارگردان این فیلم حتی برای یک بار هم که شده اربعین را ندیده است. صحنه هایی در این فیلم از سرزمین کربلا وجود دارد که به صورت لانگ شات گرفته شده اند و نهایتا 20 تا 30 نفر نشان داده می شوند. اما در اربعین 17 حدود میلیون نفر جمعیت در جاده کربلا وجود دارند. این فیلم کلی اشتباهات فاحش دارد.

رحمانی ظاهر ساده ای دارد شاید حتی از ظاهرش نتوانی حدس بزنی که سینما را به صورت حرفه ای دنبال می کند اما بعدا متوجه می شوم که دستی هم در ساخت مستند دارد. او از یک مشکل دیگر سینمای ایران این چنین یاد می کند: بسیاری از این فیلم ها نمی توانند مشکلات من مخاطب را نشان دهند و اصلا برای من ساخته نشده اند. ایران تنها سینمایی است که وقتی فیلم آن مخاطب ندارد می گوید این فیلم متعلق به سینمای هنری بود.

فیلم امسال مهرجویی یک لج بزرگ بود

رحمانی ادامه می دهد: در ایران هر آدمی که به یک نقطه اوجی می رسد، فکر می کند حالا باید برود و حوزه های دیگر را هم امتحان کند. علت را که می پرسم ادامه می دهد: فضا برای فیلمسازی مناسب نیست. می پرسم چرا؟ فضا مناسب نیست یا خود فیلمسازان دیگر نمی توانند فیلم خوب بسازند؟ می‌گوید: فیلمسازان ما دارند لج می کنند فیلم "چه خوبه برگشتی" مهرجویی در فجر یک لج بزرگ و نوعی نیشخند بود. اما دود ساختن چنین فیلم هایی در چشم مخاطب می رود. این مخاطب است که دیگر اسطوره و ستاره و قهرمان ندارد.

می گویم فکر نمی کنی دوره قهرمان و ستاره دیگر گذشته باشد؟ پاسخ می‌دهد: خیر اینطور نیست. جامعه ای که الگو و ستاره نداشته باشد جامعه سردر گمی است مثل مترسکی که داخلش را با کاه پر کرده باشند. می پرسم: به نظرت الگو را از فیلم ها باید پیدا کرد؟ بدون ذره ای تردید می گوید: آدم ها سبک زندگی خود را از ستاره ها و الگوهای سینمایی می گیرند. روند ستاره سازی از هالیوود شروع شد و امروز در سینما یک هدف است.

چرا بعد از یک سال موضوع اسکار "جدایی" دوباره مطرح می شود

علی علی یاری دانشجوی پژوهش هنر از برخوردهای سیاسی با جشنواره فجر انتقاد می کند. همچنین از پیش کشیدن دوباره جایزه اسکار فیلم "جدایی" اظهار تعجب می کند و البته بر ادعای شمقدری صحه می گذارد و می گوید: فیلم جدایی به عنوان فیلمی از ایران به آکادمی اسکار رفته نه فیلم اصغر فرهادی، اما برایم جالب بود که چطور بعد از یک سال موضوع اسکار گرفتن فرهادی دوباره مطرح می شود آن هم در شرایطی که از نظر ارشاد این اتفاق چندان هم مهم نبود.

نباید حاتمی کیا بازیگر می شد

علی یاری هم از فیلم های جشنواره راضی نیست و توضیح می دهد: امسال خیلی از کارگردانان یا فیلم نساختند یا فیلم هایشان در حد تله فیلم بود. البته شرایط متفاوت شده، بهرام بیضایی ایران را ترک کرده است، مهرجویی سفارشی می سازد، شخصی همچون حاتمی کیا که کارش فیلمسازی است، بازی می کند. می پرسم چه عیبی دارد؟ توضیح می دهد که  بخشی از مردم این کشور دفاع مقدس خود را با فیلم‌های حاتمی کیا در ذهنشان ساخته اند، آنوقت او در فیلم "زندگی خصوصی آقا و خانم میم" شخصیتی را بازی می کند که نگاه سالمی ندارد.

تفاوت شبکه "تماشا" با "آی فیلم" چیست؟

جابر فخاری و فاطمه کریمی اما به شبکه های دیجیتالی صدا و سیما انتقاد داشتند. جابر فخاری کارمند 35 ساله ای است که در واکنش به سوال ابتدا با سکوت نگاه کرد و توضیح بیشتری نیاز داشت تا بفهمد منظور از مهمترین اتفاق هنری چیست؟ در سوپر مارکت در حالیکه از صاحب فروشگاه  یک فیلم درخواست می کرد نظرم را جلب کرد اما موفق نشده بود فیلمی پیدا کند.  با توضیح دوباره سوال، در حالیکه روبروی من ایستاده بود، خطاب به صاحب فروشگاه می گفت: تفاوت شبکه تماشا با آی فیلم چیست؟ چرا باید برای ساخت این شبکه ها هزینه شود وبعد هیچ سودی نداشته باشند. سریالی مثل "نابرده گنج" را آی فیلم نشان می دهد و بعد دوباره در شبکه تماشا پخش می شود. به جای اینکه شبکه هایی راه اندازی کنند که کارکرد یکسان دارد پول آن را برای ساخت یک سریال جدید، سریال های خانوادگی و طنز هزینه کنند.

به فیلم های شبکه خانگی اشاره می کنم، با نارضایتی جواب می دهد: هر سی دی 2500 تومان است. من کارمندم اگر بخواهم دائم این فیلم ها را بخرم پس چرا باید پول بدهم و گیرنده دیجیتالی بگیرم.

بی بی سی برای راه اندازی هر شبکه جدید طرح و برنامه دارد

فاطمه کریمی از منظر دیگری به این شبکه ها نگاه می کند. کریمی 21 سال دارد و در دانشگاه رشته زبان عربی می خواند با انتقاد از راه اندازی بخش انگلیسی آی فیلم می گوید: یک رسانه باید ابتدا نیازسنجی کند و سپس شبکه ای راه‌اندازی شود. با توجه به شناختی که من از عرب ها دارم به نظرم آی فیلم نیاز مخاطب عرب را هم ارضا نمی کند. آنها رسانه هایی قوی مثل الجزیره و العربیه دارند. برای راه اندازی این شبکه ها باید به نکات فرهنگی هم توجه شود.

برایش مثال می زنم که بعضی از این نظرسنجی ها را خود آی فیلم نشان داده است اما انگار که منتظر همین سوال باشد، جواب می دهد: بله آی فیلم برنامه ای دارد با نام "عدسه المشاهدین" که به کشورهای عربی می روند و از مردم سوالات کلی می پرسند مثلا آیا همه اعضای یک خانواده می توانند سریال های آی فیلم را ببینند یا از کدام سریال خوشتان آمده است. کریمی ادامه می دهد: بی بی سی برای راه اندازی یک شبکه برنامه و طرح  دارد اما در اینجا فکر نمی کنم برنامه ریزی شده باشد.

چرا پروژه لاله فیلمی مثل همه نبود

بهار عظیمی دانشجوی مطالعات فرهنگی است که تقریبا بدون هیچ مکثی از پروژه سینمایی "لاله" یاد می کند و توضیح می دهد: این پروژه می توانست یک فیلمی باشد مثل بقیه اما بیش از حد سر و صدا کرد. در تحلیلش از این قضیه هم می گوید: نمی دانم اما شاید به خاطر نقش اول آن که یک زن است یا هزینه های میلیاردی. اما دوست دارم این فیلم هرچه زودتر ساخته شود تا ببینم آیا این همه ارزش داشت که مطبوعات به آن پرداختند.

ادامه دارد...

کد خبر 2018889

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha