به گزارش خبرگزاری مهر، اولین و اساسی ترین قدم در ازدواج انتخاب درست طرف مقابل است، اما اگر تمام فكر و ذكرمان فقط ازدواج باشد، از توجه به خصوصيات اخلاقي كسي كه مي خواهيم با او ازدواج كنيم غافل مي شويم و توجه نمي كنيم كه تمايل او به ازدواج با ما به چه دليل است. فراموش مي كنيم كه بايد دريابيم چه احساسي نسبت به او داريم و از خود نمي پرسيم كه در آخرين ملاقات چه احساسي به او داشتم؟ آيا نحوه رفتارش با ديگران مورد تاييد من است؟ آيا به عقايد و افكارم احترام مي گذارد؟ آيا هرگاه ناراحتم، عكس العملش نسبت به من دلسوزانه است؟
طرفين ازدواج، دختر و پسر، حتما بايد مدت زمان مناسبي را به شناخت هم اختصاص دهند. تصميم عجولانه در ازدواج باعث مي شود كه زوجين تحت تاثير رويا و خيال و بدون توجه به واقعيت ها، تصميم بگيرند و بدين سبب رفتار عاقلانه نداشته باشند در حالي كه آشنايي و شناخت درست زمينه هايي را آشكار مي كند كه اگر از آنها اطلاع نداشته باشيم بعدا ممكن است در زندگي زناشويي مسئله ساز شوند.
هر چه دختر و پسر در مورد مسائل و مشكلات زندگي و ويژگي هاي خودشان كمتر حرف بزنند، در مورد يكديگر اطلاعات كمتري خواهند داشت. در اين صورت، تصميم گيري آن به شدت زندگي مشترك را به خطر مي اندازد. بيشتر افراد بيان مي كنند "نمي دانم ماجرايي كه با اين همه مهر وعشق شروع شد چگونه كارش به اين جا كشيد. فكر مي كردم وقتي با او ازدواج كنم و او به معناي واقعي عشق پي ببرد، همه چيز درست مي شود". اين ساده انديشي مطلق است كه گمان كنيم به تنهايي قادر به تغيير دادن طرف مقابل هستيم.
اگر در شخصيت يا رفتار كسي كه با او قصد ازدواج داريم كيفيات نامطلوبي نظير حسادت، بدخلقي، نداشتن احساس مسئوليت، بي صداقتي، سماجت و شك هاي بيمارگونه مشاهده كرديم از خودمان بپرسيم"آيا شايسته است كه بقيه عمر خود را با اين مسائل درگير باشيم"؟
به طور خلاصه، در ازدواج نكاتي كه مستلزم دقت و بررسي كامل اند عبارتند از مسائل اخلاقي طرفين، قابل اتكا بودن طرفين براي يكديگر، بري بودن زن ومرد از هر گونه اعتياد، مسائل مالي و استقلال مالي مرد، اشتغال مرد، خدمت سربازي مرد، سطح تحصيلات مرد و زن، متانت، نوع وپوشش، اشتغال زن درآينده، بيماري هاي رواني و روحي و اختلالات شخصيت، زندگي كردن در خانه و نزد خانواده هاي زوجين، عفت ونجابت و شرايط مناسب خانواده ها.
اگرچه در ايران به لحاظ رعايت مسائل سنتي، زندگي مشترك پيش از ازدواج به هيچ وجه مطرح نيست، ولي زمان كوتاهي را هم كه خانواده ها براي آشنايي فرزندان خود تعيين مي كنند كاملا غيرمعقول و خارج از معيارهاي آشنايي هاي ابتدايي است. حداقل زمان آشنايي قبل از ازدواج معمولا نزدیک به شش ماه تعيين شده است.
در شروع آشنايي، افراد معمولا با صورتك هاي اجتماع پسند ظاهر مي شوند و تشخيص شخصيت اصلي فرد و خصوصات بارز اخلاقي او بسيار مشكل است. اما با گذشت زمان و با تداوم رفت و آمد ها، اين دو جوان آهسته آهسته به حسادت ها،حساسيت ها، خصلت ها، افكار بدبينانه در نزد يكديگر اشراف پيدا مي كنند. در نتيجه فرد قادر است ميزان شناخت خود را از طرف مقابلش حداقل تا پنجاه درصد افزايش دهد.
افزايش دوره شناسايي و نامزدي حداقل اين امتياز را دارد كه در صورت بروز مشكلات شديد و جبران ناپذير، فرصت براي مخالفت "نه گفتن" وجود خواهد داشت. پس نبايد از "نه گفتن" پس از مدت مقرر هراس داشته باشيم. به جاي توجه به گفته هاي اطرافيان بهتر است از جنبه هاي فرسوده افکار خود بيرون بياييم و به آمار بالاي طلاق در جامعه توجه كنيم.
نظر شما