"جهانگير بياباني"، مدير شبكه آموزش در گفت وگويي كه خبرنگار تلويزيوني "مهر" با وي به مناسبت سالگرد تاسيس اين شبكه داشت، در پاسخ به اين سوال كه با توجه به اين كه سه سال از تاسيس شبكه آموزش مي گذرد، چرا اين شبكه هنوز نتوانسته به ظرفيت هاي يك شبكه فراگير دست پيدا كند، گفت: براي پاسخ به سوال شما بايد اشاره اي به تاريخچه شبكه آموزش داشته باشم تا تعاريف مشخص شود و اين كه ما تا چه حد از اين تعاريف فاصله داريم. اگر به گذشته ها نگاهي داشته باشيم، شبكه هاي آموزشي در دهه پنجاه و شصت ميلادي در دنيا شكل گرفتند. اين شبكه ها عمدتاً نقش كلاس و معلم را ايفا مي كردند و با توجه به اين كه تلويزيون براي همگان دسترس بود، يكي از دلايلي بود كه مسولان كشور براي اين كه نظام آموزشي خود را تقويت كنند از طريق تلويزيون اين كار را انجام دهند. تا اين كه در ايران درسال 1346 يك شبكه تلويزيون توسط وزارت آموزش و پرورش راه اندازي شد. اين شبكه روزانه سه تا چهار ساعت برنامه پخش مي كرد. البته بيشتر برنامه ها در مقطع راهنمايي بود، چرا كه اين مقطع در حال تغييرات بود، اما بعد از مدتي اين شبكه با مشكلاتي روبرو شد، تا اين كه در سال 1351 وزارت آموزش و پرورش با كميسيون ملي ايران يك قراردادي جهت تامين فرستنده برنامه بستند تا صدا و سيما هم برنامه ها را پخش كند. در اين سال تحولاتي در برنامه ها ايجاد شد.
وي در ادامه افزود: در سال 1354 هم تجربه جديدي رخ داد. صدا و سيما با دانشگاه آزاد به توافقاتي رسيد و قرار شد تلويزيون برنامه آموزشي براي دانشجويان اجرا كند. البته اين كارها چندان موفق نبود. از سوي ديگر در كلاس ها تلويزيون نصب كردند تا معلمان و بچه ها در ساعاتي مجبور شوند برنامه ها را بينند، اما معلمان اين شبكه را رقيب خود مي دانستند، به همين دليل از طرف معلمان استقبال نمي شد. تا اين كه تجربه هاي كشورهاي ديگر نشان داد كه با توجه به توانايي هاي تلويزيون يك شبكه آموزشي راه اندازي شود تا تلويزيون با كيفيت بهتري برنامه هاي آموزشي توليد كند. به عنوان نمونه مستندهاي آموزشي در علوم فيزيك و ... براي گروه هاي سني مختلف.
وي خاطر نشان كرد: البته در سال ها ي اخير تجربه ديگر ي به وجود آمد و آن هم همراه شدن اينترنت در كنار شبكه آموزش تلويزيون( وب تي وي). يعني قرار گرفتن تصوير و تلويزيون در بستري ديگر. در واقع اين مساله باعث شد كه نقصيه قبلي آموزش در گذشته يك سويه بود، جبران شود و آموزش دو سويه را از طرف استاد فراهم شود. بعد از انقلاب هم در برنامه سوم توسعه راه اندازي انواع شبكه هاي آموزشي در فصل سيزدهم كه مربوط به فصل آموزش است، قرار گرفت. در تبصره دال ماده سيزدهم هم تصريح شده كه صدا وسيما موظف است با همكاري دستگاه هاي مربوطه همچون آموزش و پرورش، آموزش عالي و ...اين شبكه ها را راه اندازي كند. صدا و سيما نيز در سال 13 مهر سال 81 شبكه آموزش را راه اندازي كرد. البته صدا و سيما در زمان راه اندازي به لحاظ بودجه يا ارتباط با بعضي از دستگاه هاي آموزشي مشكلاتي داشت، اما تا حدي اين مشكلات به لحاظ ارتباطات حل شد، ولي به لحاظ بودجه به شكل اساسي مشكلات مرتفع نشد.
جهانگير بياباني، مدير شبكه آموزش
وي با اشاره به اين كه گسترش شبكه آموزش در سراسر كشور مي تواند فرصت آموزش را به مناطق محروم بدهد، گفت: با توجه به اين تعريف شهرهاي بزرگ در اولويت كمتر قرار داشتند، اما با توجه به اين كه پوشش جمعيتي در شهرهاي بزرگ متمركز است، طبيعي است نسب يك فرستنده جديد در يك شهر بزرگ اثر پذيري اش به مراتب بيشتر از فرستنده اي است كه در يك شهر كوچك يك فرستنده ضعفيف تر نصب شود. لذا شهرهاي بزرگ در اولويت قرار گرفتند، اما انگيزه اصلي اين بود كه شهرهاي كوچك و محروم از اين شبكه بهره مند شوند. البته يك مقدار هم تلفيقي شد. به عنوان نمونه شهرهايي همچون سيستان بلوچستان، ايلام و ... در ستون ده شهر اول قرار گرفتند.
وي خاطر نشان كرد: علي رغم تلاش ها پوشش سراسري شبكه سي تا سي و پنج درصد پوشش جمعيتي است. اين نقطه ضعف شبكه است. اگر پوشش شبكه محدود باشد، نمي توان انتظار داشت به تمام وظايف اصلي بپردازد. اولين مشكل پوشش محدود شبكه است كه اميدواريم بودجه لازمه از طرف صدا و سيما و مجلس تامين شود. البته در ابتدا اين بودجه شصت تا هفتاد ميليارد تومان براي اين كه پوشش شبكه آموزش به حد قابل قبولي برسد، برآورد شد، اما اين بودجه تامين نشد.
وي در پاسخ به اين سوال كه اين شبكه چه اهدافي داشته و تا چه حد در طي اين سه سال موفق شديد اين اهداف را پياده كنيد، گفت: اين شبكه چهار هدف داشت. در بخش آموزش كه پايه است، ما به عنوان مكمل نظام آموزشي هستيم تا عمل كنيم. در اين زمينه وزارت آموزش و پرورش بايد به ما بگويد كه چه انتظاراتي دارد و تا زماني كه اين نهاد انتظارش را روشن نكند، ما نمي دانيم بايد چگونه برنامه ها ارائه دهيم. البته موفقيت نسبي خوبي داشتيم. به عنوان نمونه تاريخ دوره راهنمايي به شكل انيميشن تهيه شد. در واقع در تمام مجموعه از لحاظ توليد به غنا رسيديم، اما هيچ وقت اداره كل آموزش ضمن خدمت معلمين هيچ وقت موافق نبودند. البته بايد از خودشان علت را بپرسيد كه چرا موافق اين قضيه نيستند، اما قرار بر اين بود كه برنامه هاي آموزش كه پخش مي شود آنها تاكيد كنند، معلمها ببيند و بيايند امتحانش را برگزار كنند. يا دروس راهنمايي و دبيرستان به مدارس تاكيد و ابلاغ بشود، تشويقشان كنند تا معلمها و دانش آموزان اين برنامه ها را ببينند و معلمها نقد بكنند، محاسن و ايرادها را بگويند.
وي افزود: در نگاه اول اين بود كه مجموعه برنامه هايي كه براي دانش آموزان پخش مي كنيم در ابتدا 2 ساعت بعد 4 ساعت و اين قدر افزايش پيدا كند كه خودش نياز به يك شبكه مستقل پيدا كند. يعني شبكه اي باشد كه دانش آموزان را مخاطب خودش قرار بدهد.محور دوم در رابطه با آموزش هاي تكميلي عالي است كه در زمينه آموزش عالي به لحاظ همين كسوت متقاضيان ورود به دانشگاه، كمبود هايي كه از جهت ظرفيتهاي دانشگاهي وجود داشت، طبيعي بود كه وزارت علوم تحقيقات و فناوري از اين تلويزيون بايد استقبال بيشتري مي كردند و يا استقبال كنند كه آموزشهايشان را از طريق تلويزيون ارايه كنند. اين اجمالا صورت گرفت الان دانشگاه پيام و دانشگاه جامع علمي كاربردي دو مجموعه دانشگاهي هستند كه با اين شبكه در ارتباطند. مثلا دانشگاه پيام نور بخش عمده اي از درسهايش را ما ضبط كرديم و روزانه پخش مي كنيم خصوصا فراگير. ما هم در همان زمان ثبت نام جدول برنامه ها را هم در همان دفترچه مربوطه اعلام مي كنيم. يعني دانشجو ها و داوطلبين ساعت پخش برنامه هاي مربوط به درسهايشان را از همان ابتدا مطلع مي شوند. در دانشگاه جامع علمي كاربردي و در يك قدم فراتر ، يك رشته اي با مجوز دفتر گسترش آموزش عالي طراحي شد كه اين رشته جنسش تلويزيوني باشد يعني جاهاي ديگر اجرا نمي كنند. فقط اين رشته اجازه داده شده از طريق تلويزيون پخش بشود. اين رشته مديريت خانه است. الان به عنوان پودمان برنامه را پخش مي كنيم. تا الان هم افت و خيزهايي داشتيم. تقريبا 10 هزار نفر از طريق شبكه آموزش برنامه هاي دانشگاه جامع علمي كاربردي كه ثبت نام كرده اند. ما انتظار داريم اين پتانسيل بيشتر شود و اين مستلزم اين است كه وزارت علوم تحقيقات و فناوري از اين بستر بيشتر استقبال بكند يا دانشگاه جامع علمي كاربردي در واقع بدنه اش آمادگي بيشتري پيدا بكند از جهت تبليغ اين دوره ، از جهت برگزاري به موقعه امتحانات، از جهت زمان به موقع ثبت نام ها و متاسفانه اينها يك مشكلاتي بوده كه يك مقدار باعث شد ما هم با احتياط حركت بكنيم يعني ما اگر بخواهيم اين دوره آيا دانشگاه جامع علمي كاربردي اين آمادگي را دارد ثبت نام را به موقعه انجام بدهد يا امتحانش را به موقع بگيرد يا نه. البته در دنيا شبكه هاي دانشگاهي زيادي ايجاد شده چه برسيم به شبكه هايي كه تحت عنوان رسانه ملي شان دنبال مي شود. به عنوان نمونه يكي از شبكه هاي تلويزيوني ايتاليا نه تنها به مسائل آموزشي مي پردازد، بلكه در اختيار دانشگاه ها است و مخاطب عام متوجه مي شود اين شبكه هدفش جذاب بودن نيست، بلكه هدفش دسترسي به آموزش است.
وي با اشاره به محور سوم كه آموزشهاي فني، حرفه اي و مهارتي است، گفت: جامعه ما جامعه جواني است و فارغ التحصيلان دبيرستاني دارد اينها با مهارت روز كمتر آشنا هستند. بخشي از مهارت ها را مي توان از طريق تلويزيون ارائه كرد. بخشي امكان پذير نيست. حتي اين آموزشهاي مهارتي صرفا مهارتهاي مربوط به بخش صنعت و خدمات نيست. اين مي تواند آموزش هاي مهارتي مربوط به بخش كشاورزي باشد مثلا يكي از مجموعه وظايف وزارت كشاورزي آموزش كشاورزان و ترويج روشهاي جديد كشاورزي است اين كار را چگونه مي تواند انجام بدهد ؟ تلويزيون مي تواند آموزشهاي كشاورزي را ترويج دهد. هم كشاورزان مي توانند با مراجعه به اين شبكه نقايصشان را دنبال كنند، هم وزارت كشاورزي مي فهمد كه از اين طريق مي تواند آموزشش را به كشاورزان بدهد كه با ما بررسي كه انجام داديم ديديم كه اين كار به سهولت در حال انجام است، اما متاسفانه در بخش فني و حرفه اي ما موفقيت چنداني نداشتيم يك علتش اين بود كه سازمان فني و حرفه اي وزارت كار اين آمادگي را نداشت، دوم اين كه دستگاههاي متولي اين امر هم پراكنده اند مثلا سازمان صنايع روستايي گرفته تا خود وزارت كشاورزي و وزارت كار و ... همه به نوعي درگير اين كار هستند. ما به يك شكل مستقل آموزشهاي مهارتي را تحت عنوان آموزشهاي خوش اشتغالي يا آموزشهاي مربوط به اتومبيل و ... يا حتي آموزشهاي مربوط به يارانه كه برنامه نويسي و ... اينها تلقي ما اين است كه شايد مورد نياز جامعه باشد اما بر خلاف دو محور اول كه يك مقدار دسته بندي شده بود، اما مشكلات ديگري داشتيم اينجا حتي در بسته بندي هم تا حدي مشكل داشتيم.
وي درباره محور چهارم كه آموزشهاي عمومي است، گفت: آموزشهاي عمومي، آموزشهايي كه مورد نياز جامعه است كه در واقع تلويزيون به طور كلي مدعي است و آموزش دارد، حتي با برنامه سرگرمي اش هم به نوعي مي خواهد آموزش بدهد، اما برنامه هاي اين شبكه به صورت مستمرآموزش مي دهد. به عنوان نمونه در رابطه با حقوق خانواده خيلي صريح صحبت مي كنيم در رابطه با مسائل راهنمايي و رانندگي و .... خيلي صريح صحبت مي كنيم. اما خيلي از دستگاههاي بيروني تا با ما همكاري نكنند، چندان موفق نيستيم. ما نه كادر به اصطلاح تخصصي آن را داريم نه تجربه اش را و نه اصلا به ما ارتباطي دارد اگر ما بخواهيم كار همه دستگاهها را انجام بدهيم، موازي كاري مي شود. لذا در اين زمينه هم ما انتظار داريم كه آنها اين هماهنگي را انجام دهند لذا شرط موفقيت ما در بحث آموزش علمي همكاري نزديك و جدي خود دستگاه هاست. هر چقدر اين ارتباط نزديك تر باشد ومشاركت بيشتر باشد، نتيجه كار بهتر خواهد بود. البته ما در نهايت قصد داريم به يك شبكه جذاب آموزشي برسيم كه با انواع برنامه هاي آموزشي مثل مستند هاي آموزشي و نظاير اينها و مثل شبكه هاي آموزشي كه در دنيا وجود دارند، بتوانيم مخاطب خودمان را جذب كنيم يعني با ابزار تلويزيون و برنامه سازي خصوصا در شكلهاي انيميشن و مشابه آن كه ازطريق تلويزيون به عنوان طبقات الف و ب تعريف مي شوند، برنامه هاي بسيار جذاب براي دانش آموزان و افرادي كه مقطع بالايي از تحصيل هستند موثر واقع شويم. مستندهاي آموزشي در زمينه علوم در زمينه فيزيك در زمينه شيمي اينها مجموعه برنامه اي خواهد بود كه مي تواند مخاطب خودش را داشته باشد و هميشه جذاب هم هستند.
"ادامه دارد"
نظر شما