به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «فقه و سیاست در ایران معاصر» دیروز سهشنبه ۲۴ فروردین با حضور حجتالاسلام داوود فیرحی مولف اثر و سعید عدالت نژاد، محقق مطالعات اسلامی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.
عدالت نژاد در این نشست طی سخنانی گفت: نگارش این اثر به دلیل این که به موضوع جدیدی میپردازد که سابقه ندارد کار بسیار سختی است و باید قدردان فیرحی باشیم که وارد این حوزه شده است چون شاید به تعداد انگشتان یک دست افرادی نداریم که وارد این حوزهها میشوند و صاحب نظرند و بیش از یک مورخ اند.
وی ادامه داد: ما بنا داریم با این آثار کاری در عرصه دانش بکنیم و قرار نیست با کتاب یا حتی نقد آن پز بدهیم بلکه میخواهیم تحولی در جامعه رخ دهد. به هر حال من نمیخواهم وارد نقد دیدگاه و نظریهها بشوم و روی کتاب متمرکز میشوم. من حدوداً ۳۰ ساعت برای این کار وقت گذاشتم.
وی کتاب را ناظر به پژوهش دانست و گفت: پس ما صرفاً با یک کتاب روبهرو نیستیم و با یک پژوهش روبهرو هستیم. وقتی سوالی مطرح میشود باید ببینیم چه پاسخ و نظریههایی معطوف به آن امکان طرح دارد. ما باید با دولت مدرن چه کنیم؟ فقهی که شاید بیش از ۹۰ درصد آن حقوق خصوصی است و از چنبره حقوق خصوصی بیرون نمیآید، چطور میتواند درباره حوزه عمومی اظهار نظر کرده و حرف داشته باشد؟ این مسأله ماست اما پاسخ ها متفاوت است و افرادی مانند کسروی و یا روشنفکران دیگر پاسخ های متفاوتی به این موضوع دارند.
عدالت نژاد با بیان اینکه من اگر جای مولف بودم تمرکزم را روی عنوان کتاب میگذاشتم، افزود: از این منظر دیدگاه فقها را درباره موضوع بررسی میکردم تا حجم کتاب لاغر شود چون خواندن کتاب قطور انگیزه بالا میخواهد و سخت خوانده میشود.
وی از مولف پرسید که مخاطبان کتاب چه کسانی هستند و افزود: آیا مخاطبان متخصصان بودهاند یا تحصیلکردههای غیر متخصص؟ اگر متخصصان مخاطب بودند میشد همه مطالب کتاب را در ۲۵۰ صفحه خلاصه کرد، حتی بدون اینکه مطالب تاریخی آن را حذف کرد. اکنون کتاب هزار صفحه است و بیان این همه مطلب ضرورتی ندارد. در جلد اول متخصصانی که در فقه و سیاست می خواهند کتابی بخوانند نیازی به تعاریف این کتاب تا صفحه ۱۸۰ ندارند. مجموعه اینها را میشود در ۱۰ صفحه گفت. بنابراین اطاله کلام در این بخش خیلی برای مخاطب آزار دهنده است.
عدالتنژاد درباره روش تحقیق استفاده شده در این اثر نیز گفت: وقتی میخواهیم درباره مسألهای نظریه مطرح کنیم، در روش تحقیق گفته میشود که در ابتدا باید بدانیم با چه مفاهیمی سر و کار داریم و بعد شبکه روابط را تعریف میکنیم و میبینیم هر مفهوم ناظر به چه مصادیقی است و چه چیزهایی را پوشش می دهد؟ وقتی یک چهارچوب داشته باشیم میتوانیم درباره سوالهایی که داریم از داخل نظریههایی مثل نظریه فقها پاسخ ها را در بیاوریم. وقتی این طراحی باشد ما نیاز به مجموعهای از ترم ها داریم و باید با این ترمها طراحی کنیم. در برخی از جاهای کتاب هیچ ترمی توضیح داده نشده است، در برخی موارد از قبل و یا بعد از جایی که لازم بوده ترم آورده شده است. نظریه مثل فنداسیون است به ترتیب باید ساخته شود.
وی با ذکر مثالی از کتاب توضیح داد: به طور مثال تناسب اقتدار و عدم تناسب اقتدار یکی از این موارد است و مخاطب منظور مولف را از این موضوع نمیفهمد تا اینکه در صفحات بعدی تناسب اقتدار معنا شده است. مفهوم تله بنیان گذار در صفحه ۴۰۴ یکی دیگر از این موارد است که چند صفحه بعد تعریف می شود. مفهوم استعاره انسان شکلی که در صفحه۳۰۱ نیز دچار همین مشکل است. مفهوم اقتدارگرایی دینی که در جلد دوم خیلی به کار می رود در جایی معنا نشده است.
این مولف دینی افزود: همچنین گاهی احساس میشود قدرت و اقتدار جایشان در کتاب عوض میشود. در بخش دیگری از کتاب مفهوم سکولاریسم آمرانه آمده و بعد توضیحش در هشت صفحه بعد میآید در حالی که جا داشت همانجا توضیح داده شده است.
وی همچنین گفت: در مباحث علوم تجربی و فیزیک مدل و مدلینگ داریم وقتی نمیتوانند پدیدهای را توجیه کنند با مدلی این کار را انجام میدهند. این مدلینگ در علوم انسانی هم مطرح میشود که فیرحی نیز در این اثر از آن استفاده کرده و البته از کلمه استعاره به جای مدل استفاده شده است. در این کتاب با مدل نائینی برای تعریف دولت جدید، ارتباطش با مردم و برقراری دموکراسی مواجه میشویم. همچنین مدل امام خمینی را داریم که نقد هم نشده است. مدل نائینی مدل وقف است که جهان را وقفی میداند که متولی میخواهد و هر وقت بخواهند میتوانند متولی را عوض کنند. اما در مدل امام خمینی بحث محکمه است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه باید توجه کنیم در کتاب، ما روی دوش تجربه و دانش دیگران سوار هستیم گفت: قرار نیست در هر بحثی ما نفر اول باشیم، ممکن است ما تعبیر دیگران را نپسندیم اما میتوانیم این تعابیر را بیاوریم. پیش فرض شما این است که فقه امر ثابت و مقدسی است. من موافق نیستم چون فقه هم متحول شده است. تا صد سال مسلمانان با خراج و خیارات آشنا نیستند. بنابراین من اگر جای مولف بودم وارد بحثهای نخستین جلد اول کتاب نمیشدم و تنها به این موضوع می پرداختم که فقها چگونه به دولت پرداختهاند و سراغ کسروی نمیرفتم.
عدالت نژاد تصریح کرد: لازم نبوده این همه نقل قول طولانی در کتاب باشد. اگر مخاطب عادی باشد حوصله خواندن ندارد و اگر متخصص هم باشد نیازی به این همه توضیح ندارد. از سوی دیگر برخی افراد که مولف را نمیشناسند میتوانند او را متهم به کتاب سازی کنند بنابراین خوانندهای که ایشان را نمیشناسد ممکن است چنین فکری کند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه اشکال عمدهای که نوشتههای ما دارد این است که فارسی ما یک فارسی جمع و جور نیست و پخش است گفت: میشود مطالب اضافی دراین اثر را حذف کرد و کتاب را خوشخوان کرد، چون حیف است این تلاشها دفن شود چراکه مخاطب حوصله ندارد. اشکال زبانی دیگر که خیلی گریبانگیر ماست این است که گاهی ما در ذهنمان مطلبی وجود دارد و آن را شرح میدهیم اما در جملات بعدی عبارتی به کار می بریم که معطوف به سخنان ما نیست این اشکال در این کتاب فراوان دیده میشود.
نظر شما