"ايرج راد" در گفت وگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر "مهر"، در رابطه با اين نقش مي گويد: در مدار صفر درجه، نقش "جهانگيرهمايون پناه"، سفر كبير فرانسه را در جنگ جهاني دوم دارم كه خيلي متفاوت است. او كسي است كه از خانواده پائيني به جايي رسيده و حالا دختر ارباب را گرفته و سفير كبير فرانسه شده است. اين شخصيت گذشته اش خيلي در زندگي امروزه اش تاثير دارد كه او را درگير مسائل خاصي مي كند.
مهر: تجربه مديريت "خانه تئاتر" خوب است يا بد!؟
ايرج راد: به هرحال آنچه در باره مديريت "خانه تئاتر" بايد بگويم، اين است كه طي 6 -7 سال پيش ازشروع اساسنامه تشكيل اين خانه مي گذرد ، از9 انجمن تشكيل شده و بيش ازهزارعضو دارد كارها تا حدودي روي روال خودش افتاده وبايد بتوانيم كارهاي بيشتري را انجام دهيم. " خانه تئاتر" درسال 81 ثبت شد و اهم كارها دراين خانه مساله بيمه تامين اجتماعي اعضاء بوده كه شامل بيمه بازنشستگي وازكارافتادگي ودرماني مي شود يا طرح تكريم هنرمندهايي كه بالاي 60سال سن دارند وهمچنين صندوق تعاون نويسندگان وهنرمندان بود.
مهر: پس اين كه همه روزه مي شنويم تئاتر ما ورشكسته است و ما تئاتري نداريم چه؟
ايرج راد: ببينيد! الان دركشوري كه 62ميليون نفر جمعيت دارد، فقط يك "تئاترشهر" داريم كه مربوط به 35سال پيش است و از تمام مكانهاي "تئاترشهر" هم براي اجراي نمايش استفاده مي شود. همچنين "سالن سنگلج" است كه قديمي است و "تالارهنر" كه به نمايش هاي كودكان اختصاص داده شده است. ضمن اين كه بودجه كافي براي تئاترنداريم تا نياز خيل عظيم هنرمندان و مشتاقان تئاتر را پاسخگو باشد. مساله اصلي عدم وجود گروههاي مختلف و حرفه اي است كه به شكل پويا و مستمركاركنند . اكثرا گروهها آماتوري هستند، چون فعالان حرفه اي داريم، اما گروههاي حرفه اي نداريم .
مهر: شما اين را كه مي گويند امروزه تئاتر پايه بازيگري نيست قبول داريد؟
ايرج راد:اين يك واقعيت است كه اگر ما برنامه هاي خوب، بازيگران خوب، تلويزيون و سينماي خوب داشته باشيم، بايد تئاترخوبي هم داشته باشيم. اين انكارناپذيراست. درطي سالهاي گذشته همواره كارهايي موفق بوده كه بازيگرانشان ازتئاتربيرون آمده اند، اما بازيگراني هم داريم كه كارتئاتر نكردند، ولي بازيگراني بالا و والا بودند. متاسفانه بسياري از بازيگران كه جوان نيزهستند، وقتي وارد تئاترمي شوند، به دنبال اين هستند كه راهي به تلويزيون وسينما پيدا كنند و تئاتر براي آنها جايگاه خاص خودش را ندارد. شايد به اين دليل است كه تئاتر مستمري وجود ندارد و باعث مي شود آنها به سمت رسانه هاي ديگر بروند.
مهر: چه اقداماتي در جهت رفع اين مشكلات در "خانه تئاتر" كرديد؟
ايرج راد: سال گذشته صحبت شده بود كه 21سالن قراراست در تهران ساخته شود كه بودجه اش هم معين شده بود، اما خبري نشد. كلنگ چندين سالن را زديم كه ساخته نشدند. درهرحال بايد شرايطي پيش آيد كه بخش خصوصي هم بخواهد وارد عرصه شود .
مهر: آيا همين مشغله ها باعث شده كه كمتر شما را درعرصه بازيگري ببينيم؟
ايرج راد: خوب، مشكلات "خانه تئاتر"وقت گيراست و وجود همين مشكلات است كه نمي توانم كارهاي طولاني را براي بازيگري قبول كنم. چون دوست دارم "خانه تئاتر" به مرحله اي برسد كه آسوده تر باشم .
مهر: پس ديدگاهي در بازي تان ايجاد نشده است يا اين كه شرايط فرق كند؟
ايرج راد: چرا؛ مساله ديگر اين است كه سعي مي كنم انتخاب كنم و به دنبال اين هستم كه قالبهاي كاري كه تاكنون داشته ام را بشكنم . يعني كارهايي متفاوت تر را انجام دهم، شايد مردم بعضي وقتها دوست نداشته باشند يك بازيگر را درقالب خاص خودش ببينند . به هرحال براين تصميم هستم كه كارهاي متفاوت تري را انجام دهم. مثل نقشي كه در فيلم "مدارصفردرجه دارم" دارم. نقش متفاوتي است و نسبت به كارهايي كه تاكنون داشته ام از قالب وشكل متفاوتي برخوردار است.
مهر: اما شايد مردم هنوز هم شما را در قالب همان پدر دلسوز، مهربان و فداكار سريال "درپناه تو" ببينند ؟
ايرج راد: عده اي هم من را با نقش "ناصرالدين شاه آكتورسينما" مي بينند و يكسري از مخاطبين هم درقالب نقش "گريبايدوف" . بالاخره يك چيزهايي هست كه وقتي دراين زمينه ها جا افتاده باشد، نمي شود كاري كرد. بايد كارها متفاوت باشند. و آن چيزي كه بيشتر براي من مطرح است، اين است كه طول نقش زياد مهم نيست، بلكه نقشي باشد كه در سناريو جايگاه مهمي را به خود اختصاص دهد .
مهر: مثل همين نقش تان در "مزرعه كوچك" يا " گارد ساحلي " . چطور شد كه در اين سريال بازي كرديد؟
ايرج راد: گارد ساحلي از كارهاي متفاوتي بود كه پيشنهاد شد و ديدم كمي قصه اش فرق دارد، و ازكارهايي بود كه حضورمن درآن، دو اپيزود بيشترنبود و اين زمان ، از فعاليت هايم در "خانه تئاتر" چيزي كم نكرد.
مهر: يعني درحال حاضر نقشهاي تان را براساس زمان و كوتاهي آنها انتخاب مي كنيد؟
ايرج راد: نه . اين طورهم نيست ، ولي الان براي من اين مطرح است كه يك دفعه ازخانه تئاتر منفك نشوم ، مثلا بازي من در"مدارصفردرجه" از نظر زمان طولاني است و مقاطعي كه من كارمي كنم ، درفواصلي انجام مي شود و من را يك باره از خانه تئاتر منفك نمي كند. چون دلم نمي آيد "خانه تئاتر" را تنها بگذارم.
مهر: فيلمنامه هاي سيروس مقدم پرشخصيت و پر پرسوناژ هستند. چگونه اين شخصيت را پيدا كرديد؟
ايرج راد: اين شخصيت آدمي است كه ازخارج برگشته و آمده اقوام خودش را ببيند. دراين قضايا به دختر كوچكي برخورد مي كند كه بعد متوجه مي شود خواهر زاده اش بوده، اين شخص از خارج آمده كه ببيند او چه مي كند. فكر كردم كه تاثير او در قصه جايگاه بيشتري دارد تا كوتاهي و بلندي آن نقش .
مهر: سيروس مقدم را چگونه شناختيد؟
ايرج راد: سيروس مقدم را ازسريال مسافر با بازي ابوالفضل پورعرب و پانته آ بهرام مي شناختم و به نظرم كارخوبي ازآب درآمده بود .
مهر: سيروس مقدم بعد از "مسافر" كارهاي زيادي داشت ؟ مثل پليس جوان ، دريائي ها و....
ايرج راد: من آنها را نديده بودم ، چون كم فرصت مي كنم تلويزيون ببينم .
مهر: يعني از بعد ازسريال مسافر ديگر تلويزيون نديديد؟
ايرج راد: نه ! بيشتر اين فرصت را كه بخواهم سريالها را دنبال كنم ندارم.
مهر: در انتخابهاي تان ، خود كارگردان چقدر موثراست ؟
ايرج راد: مسلم است كه كارگردان مهم است. اما شما به عنوان يك بازيگرف رصت انتخاب كمتر يا سخت تري داريد، به همين دليل است كه كمتركار مي كنم. تعداد زياد شبكه ها و ساعات پخش 24ساعته آنها باعث مي شود كه كارها با دقت و وسواس بيشتري توليد نشود يا اين كه زمان توليد يا پيش توليد زياد نباشد. چون بيشتر به فكرخوراك براي شبكه هستند. يادم هست روزي اگر 4-5 دقيقه مفيد برداشت مي شد، خيلي خوشحال مي شدند، در حالي كه خاطرم هست در كارهايي بودم كه 25 يا 30 دقيقه در روز، كارمفيد مي گرفتند . البته الان نبايد انتظار داشته باشيم كه ازلحاظ زماني، مثل گذشته كارشود چون سرعت عمل دوربينها با دوربينهاي گذشته مثل زماني كه اميركبيررا مي گرفتند نيست .
مهر: شما با تجربه چندين ساله درتئاترچگونه به نقشهايتان نزديك مي شويد ؟
ايرج راد: بايد ابتدا شخصيت را ببينيد وآن را تجسم كنيد و اين ميسر نمي شود، مگرآن كه متن به شما نشان دهد كه آن نقش چه جور نقشي است. چه نگاهي ، چه جهان بيني و چه گذشته اي داشته است. همه اينهاست كه شخصيت را مي سازد .
مهر: شخصيت دايي در "مزرعه كوچك" يا نقش افسري كه در "گارد ساحلي" داريد را هم از ابتدا ديديد ؟
ايرج راد: ببينيد! يك موقع شخصيت پيچيدگيهاي خاص دارد و زمان زيادي مي برد و ظرايف خاصي هم دارد كه بازيگربايد زياد به آن فكركند و بعد هم مسئله نزديك شدن به شخصيت كه تلاش بازيگررا مي طلبد تا با آن نقش منطبق شود. اما معمولا براي بعضي ازشخصيتها ، شخصيت پردازي صورت نگرفته و گذشته مشخصي ندارد . غالب شخصيت ها، قالبي و سطحي هستند و به عمق و درون نمي پردازد.
مهر: شما كه تجربه تئاتر داريد ، بهتر از عهده آن نقش بر مي آئيد ؟
ايرج راد: به هرحال، هر چه نقش پخته تر باشد، دست بازيگر را بازتر مي گذارد، تا اين كه بتواند كار بهتري ارائه كند و شكي هم در اين نيست ، ولي بعضي وقتها هست كه يك كار ضعيف را بازيگر خوب، قابل قبول مي كند و يا بعضي وقتها يك كار خوب مي بينيم كه بد از آب درآمده است.
مهر: اينجاست كه تفاوت ميان كار تصوير و كار تئاتر را مي توان نشان داد ؟
ايرج راد : بله . كار بازيگري تصويري با كار تئاتر فرقش در اين است كه دركار تصوير، خيلي ازعوامل وجود دارد. اول از همه، واسطه اي به اسم دوربين هست و يا دكوپاژي وجود دارد كه آيا اين دكوپاژ براساس بازي كه بازيگرمي كند، درست است يا غلط. اگر درست باشد كه بعضي از ضعفهاي بازيگر را پوشانده است و يا در مونتاژ. همينطور ممكن است ضعف بازيگر را بپوشاند و قدرت بازيگر را از بين ببرد. اما در تئاتر، اين گونه نيست . چون آنجا خودتي و نقش و تماشاگر.
مهر: پس با اين حساب، انتخاب يا شناخت بازيگران حرفه اي و غيرحرفه اي كمي سخت مي شود ؟
ايرج راد: بله . سخت است. چيزي را بايد اضافه كنم . كار بازيگري يك لحظه است. همان يك لحظه گاهي سخت است و گاهي سخت نيست. سختي آن اين است كه آن لحظه را به نوعي بتواني منتقل كني كه آن لحظه كارآيي داشته باشد .
مهر: اما گاه اين عوامل به كارگردان هم بر مي گردد؟
ايرج راد: بله. يك كارگردان خيلي خوب، مي تواند از يك نابازيگر، بازيگر خوبي بسازد. به خاطر اين كه بازيگري ثبت لحظات است. گاهي بازيگر نمي داند كه بايد چه كند و اين كارگردان است كه با راهنمائيهايي كه مي كند، مي تواند از او بازي خوبي بگيرد. ولي درتئاتر چنين نيست. تو حتما بايد بازيگر باشي .
مهر: براي بازي در دواپيزود ازسريال "مزرعه كوچك" اين كارها نياز بود ؟
ايرج راد: خيلي پيش نيامد. چون نقش پيچيدگي عجيب وغريبي نداشت. هميشه هم اين طور نيست كه يك نقشي را كه قالب مشخصي دارد، به شكلي عجيب وغريب درآورد. نقش آن چيزي است كه در سناريو نوشته شده و بايد مي دانستم كه اين دايي كيست و چه گذشته اي داشته. اما درحد يك كارتلويزيوني. درهمان فرصتي كه در رامسر پيدا شد، صحبتي كوتاه كرديم .
مهر: بهترين نقشهايي كه تا كنون ايفا كرده ايد و به دلتان چسبيده است ، كدامند؟
ايرج راد: درتئاتر در همه كارها . چون بدون اينها امكان ندارد و شدني نيست . چون تئاتر يك حسن دارد و به نوعي باعث تكامل بازيگرمي شود. به نظرمن تئاتر يك كشف دسته جمعي است كه يك عده حركت مي كنند تا ناشناخته ها را بشناسند ومنتقل كنند. اين خيلي لذت بخش است. تئاترهمه اش خاطره است. چون هرشب كار زنده اي را روي آنتن مي بريد و اين حال وهواي دروني خودت و تماشاگر اجرا را خاص مي كند. آن شب است كه بازيگر ازبازي اش راضي است. اما وقتي نمي تواند شب بخوابد، آن شبي است كه كارش را خوب انجام نداده و به هردليل آنقدر گرفتار وغمگين است كه شايد درست خوابش نبرد ، اين دنياي خاصي است. ولي كار تصوير متفاوت است و ما در اين زمينه پيش توليد كار، كم داريم يا اصلا نداريم .
مهر: وسخت ترين نقشهايتان ؟
ايرج راد: براي نقش "ناصرالدين شاه" درسريال "اميركبير" زمان پيش توليد داشتيم و حتي تمرين هم كرديم يا نقش "گريبايدوف" در "وزيرمختار" هم همانطوربود . در كارهاي "حميد لبخنده" هم همينطور . فكرمي كنم كارهاي خوبي ازآب درآمده باشد . چون حميد لبخنده كسي است كه ريشه اش تئاتري است و بازيگري را خوب مي شناسد و حتي براي بازيگرش نظم و انضباط خاصي قائل است.
مهر: دربهترين نقشي كه تا كنون فرصت ايفاي آن را نيافته ايد چه نقشي است ؟
ايرج راد: خوب . نقش خاصي كه مدنظرم باشد نه ، در تئاتر، حداقل همه نقشها را امتحان كرده ام . مثلا نقش افسري را دوست داشتم بازي كنم كه در"مرده هاي بي كفن ودفن" سارتر بازي كردم . يا نقشهاي كمدي - طنز هم كار كردم ، ولي در كار تصويري درسريال "مدارصفردرجه" بازي متفاوتي داشتم ، يا در "گارد ساحلي" كه نقش يك افسرقاچاق گير را دارم .
مهر: چرا در سينما كم پيدا هستيد ؟
ايرج راد: نمي دانم. آن چيزي كه به عنوان نقشهاي خاص درسينما مطرح است، هنوز براي من خاص نبوده است. مثلا براي من نقش كوتاهي در " شمعي درباد " يك شخصيت كوتاه، ولي تاثيرگذاربود كه سعي ام بر اين است اين گونه انتخاب كنم .
نظر شما