پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۶:۲۴

شاعری که با «۱۷۵ غواص‌» معروف شد

شاعری که با «۱۷۵ غواص‌» معروف شد

وقتی خبر تفحص شهدای غواص پخش شد بسیاری از شعرا سعی کردند که شعر تازه شان را تقدیم به این شهدا کنند. اما «نفیسه سادات موسوی» اولین شاعری بود که توانست شعرش را به سرعت به گوش مردم برساند.

مجله مهر- عطیه همتی:  «نصف تاریخ عاشقی آب است» همین مطلع کافی است که در یک ماه اخیر کاربران شبکه های اجتماعی این شعر را برای ادای احترام به شهدای تازه تفحص شده غواص، بارها بازنشر کنند تا این شعر و این شهدا این روزها حسابی باهم عجین شوند. حالا نفیسه سادات موسوی پیش از آنکه به اسم و فامیلی و افتخارات شاعری اش شناخته شود. به نام دیگری معروف شده تا هرجا بخواهند از او تجلیل کنند او را « شاعر غواص ها» بخوانند. ۲ روز مانده به مراسم تشییع شهدای غواص خانم شاعر و پسرش «محمد‌مهدی» میهمان ما شد تا  درباره این شعر و حال و هوای شاعرانه خانم موسوی بیشتر بدانیم:

نصفِ تاریخ عاشقی «آب» است
قصه‌هایی عمیق و پراحساس

قصه‌هایی پر از فداکاری
قصه‌هایی عجیب، اما خاص

 

قصۀ آبِ چشمۀ زمزم
زیرِ پاکوبه‌های اسماعیل

قصۀ نیل و حضرت موسی
قصۀ آن گذشتنِ حسّاس

 

قصۀ حفظِ حضرت یونس
توی بطن نهنگ، در دریا

یا که نفرینِ نوحِ پیغمبر
بر سرِ مردمِ نمک نشناس

 

قصۀ ظهر روز عاشورا
بستنِ آب روی وارثِ آن

کربلا بود و یک حرم، تشنه
کربلا بود و حضرتِ عباس

 

بین افسانه‌های آب و جنون
قصۀ تازه‌ای اضافه شده :

قصۀ بیست و هفت ساله‌ای از
صد و هفتاد و پنج تا غواص…

گفتگو با نفیسه سادات موسوی

 

غواص باید قافیه باشد

همه چیز از خبر ساعت ۱۴ شروع شد. وقتی که گوینده خبر تفحص ۱۷۵ شهید غواص را اعلام کرد. خودش می گوید همیشه کارهای یکهویی اش بیشتر گرفته است و این شعر هم یکی از همان کارهای یکهویی بوده است: « یادم نمی آید آن روز چه مناسبتی بود که می خواستیم شبش به هیئت برویم اما به همسرم گفتم من امشب نمی توانم با شما بیایم. یک بغض عجیبی گلویم را گرفته بود و حال و هوای شعر داشتم. گفتم دوست دارم بمانم خانه و یک شعر بگویم. همسرم به شوخی گفت یعنی توی این ۲ ساعت می خواهی شعر بگویی؟ آنها که رفتند بعد نشستم و بسیاری از شعرهایی که برای شهدا سروده شده بود را خواندم. حس کردم بیشترشان را می شود با تغییر یک مصراع و حتی بدون تغییر برای هر شهیدی خواند. اما این شهدا خیلی خاص هستند.مخصوصا اینکه زنده به گور شدند. گفتم باید روی غواص بودنشان تاکید شود و این فقط روی قافیه ممکن است. بعد قافیه هایش را بررسی کردم. بعد ذهنم را باز کردم و گفتم باید از زاویه ای نگاه کنم که کسی نگاه نکرده است. چون حتما همه به تعداد ۱۷۵، دست بسته بودن و زنده به گور شدنشان بیشتر توجه می شود. من همه را کنار گذاشتم و گفتم غواص تناسبش با آب است. تا اینکه این مطلع آمد که « نصف دوران عاشقی آب است» وقتی شعرش تمام می شود خانواده هم از راه می رسند و برای همسرش می خواند وقتی هم که تایید گرفت بلافاصله در اینستاگرامش منتشر می کند.« بعد از انتشار شعر وقتی صبح از خواب بیدار شدم دیدم چندین صفحه من را تگ کردند بعد هم دیدم که چه پوسترهای هنرمندانه ای برای این شهدا همراه با شعر من منتشر شده تا اینکه سه روز بعد آقای شهاب مرادی آن موج اینستاگرامی را با آن عکس راه انداخت.

گفتگو با نفیسه سادات موسوی

اسمم شد «شاعر غواص ها»

همین شعر کوتاه باعث شد تا نفیسه سادات موسوی در عرض چند روز تبدیل به شاعر شناخته شده تری میان مردم شود:« خیلی ها توی صفحه من آمدند و گفتند این شعر برای شماست؟ ما در این مدت زیاد این شعر را شنیدیم و حتی برای دیگران فرستادیم. بعد از من بسیاری از شاعرها شعرهای به مراتب بهتر و قوی تری برای این شهدا گفتند. اما من حس می کنم چون من اولین کسی بودم که شعر گفتم و این شعر به سرعت پخش شد بهتر دیده شدم.» بعد ازآن، دنبال کننده های اینستاگرامی صفحه خانم موسوی دو برابر شد و شعرهای دیگرش هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت: «از حوزه هنری با من تماس گرفتند و ازمن دعوت کردند که در مراسمی شرکت کنم وقتی پرسیدم من را از کجا می شناسید گفتند از همان صفحه اینستاگرام شما را می شناسیم. الان هم هرجایی بخواهند مرا معرفی کنند بگویند نفیسه سادات موسوی کسی تحویل نمی گیرد بلافاصله پشتش می گویند "شاعر غواص ها"»

گفتگو با نفیسه سادات موسوی

استعدادم را کشف کردند

نفیسه سادات موسوی متولد مرداد سال ۶۹ است. به این مردادی بودن خیلی حساس است آنقدر که در معرفی صفحه اینستاگرامش هم این موضوع را نوشته است. شاعر شدنش هم از همین شبکه های مجازی شروع می شود. وقتی در یکی از گروه های شعری عضو بوده جرقه های شاعری اش روشن شده و بعدها به پیشنهاد یکی از دوستانش به شعر جدی تر فکر کرده: « در آن گروه مجازی یک بیتی را قرار می دادند بعد ما باید روی آن بیت تلاش می کردیم که بیت دیگری هم وزن و هم قافیه بگوییم آنجا بود که حس و حال شاعری زنده شد بعد به تشویق یکی از دوستان یک بار که ماه رمضان افطار تا سحر بیکار بودم اولین شعرم را نوشتم. از همان موقع عادت داشتم  هرچیزی  که می نوشتم بلافاصله زنگ می زدم و برای خواهرم می خواندم. خواهرم هم تاییدم و یا رد می کرد. خیلی ها به من می گویند استعداد شاعری داشتی اما خودت کشف نکرده بودی این گروه مجازی باعث شد که بتوانم این استعداد را درون خودم کشف کنم.» خانم موسوی ترم آخر زبان چینی است. خودش می گوید که از بچگی همیشه دنبال چیزهای خاص می رفته  به خاطر همین با یکی از دوستانش تصمیم می گیرند زبان بخواهند و به همین خاطر سراغ زبان های چینی و ژاپنی می روند. « استاد ما می گفت زبان چینی سخت ترین زبان دنیا است. شما وقتی سراغ این زبان می روید ذهنتان خیلی باز می شود و می توانید کارهای فکری سنگین را کنارش انجام دهید. مثلا شعر بگویید. الان که نگاه می کنم می بینم استادمان راست می گفت.»

گفتگو با نفیسه سادات موسوی

 

برای همسرم صدقه می گذارم

خانم موسوی ۱۷ سالگی ازدواج کرده و حالا در آستانه ۲۵ سالگی یک پسر ۶ ساله دارد. در طول مصاحبه بارها اسم پدر و همسرش را می آورد آنقدر که می گوید بیشتر صدقه هایش به خاطر داشتن چنین همسری است. « تا چندسال پیش به خاطر پسرم مدام مشغول بچه داری بودم اما همیشه همسرم مرا تشویق به حضور در اجتماع می کرد. به خاطر مسائلی از دانشگاه زده شده بودم اما به زور مرا دانشگاه می فرستاد و می گفت بگذار حضور زنان چادری در اجتماع دیده می شود. اگر کسی تو را اذیت می کند تو خوب باش و کاری به کار دیگران نداشته باش.» حالا محمد مهدی کوچک همیشه کنار مادر است و در تمام مراسمی که مادرش می رود شرکت می کند. گاهی هم خسته می شود و به رویمان می آورد که چقدر مصاحبه می کنید؟ خانم موسوی دستی هم در شعر طنز دارد و هراز چندگاه یکی را برایمان می خواند.« خیلی ها اوایل به من خرده گرفتند که وارد طنز نشوم و زبانت خراب می شود. اما آقای بیابانکی که چند تا از شعرهایم را شنید گفت به این حرفها توجه نکن شعر طنز بگو»

گفتگو با نفیسه سادات موسوی

ساعت ها به یک بیت فکر می کنم

وقتی دلش می گیرد یا سراغ پدرش می رود یا سراغ کتابخانه اش تا آرام بگیرد. می گوید حرف پدرش برایش سند است آنقدر که پدرش گاهی اوقات خواسته از چیزهایی که دوست داشته دست بکشد اما قول داده که دعایش کند و حالا معتقد است هرچه دارد از همان دعاهای پدرانه است. کتابخانه پرو پیمانش هم پر است از کتاب شعرهایی که همه شان را با خودکارهای رنگی به سبک خودش حاشیه نگاری کرده است: « شعرهای فاضل نظری که جای خودش را دارد. اما هر وقت که دلم بگیرد می روم سراغ شعرهای «مهدی فرجی» و « حسین زحمتکش» اما هراز چندگاه هوس خواندن شعرهای یک شاعر را می کنم. گاهی اوقات هم آنقدر به یک مصراع یا یک بیت خاص فکر می کنم و هیجان زده می شوم که دیگران تعجب می کنند اما ساعتها می توان به آن تیکه از شعر فکر کنم و حتی گریه کنم.» وقتی می پرسیم که دوست دارد روزی کتاب منتشر کند می گوید: « اینکه دلم بخواهد شعرهایم را در قالب کتاب منتشر کنم که طبیعی است اما شما با شعرای خوب که حرف بزنید یک کتابشان حدود ۴۰ غزل از بهترین شعرهای ۵ سال اخیرشان است. غیر از این باشد زود فراموش می شوند وسر زبان ها نمی افتند. من هنوز راه زیاد دارم.»

کد خبر 2779724

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • ملیحه خدامی ۱۸:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۵
      2 0
      لذت بردم از خوندن مصاحبه احسنت میگم به سرکار خانم نفیسه سادات موسوی عزیز با آرزوی بهترین ها واسه خودشون و خانواده اشون
    • ابوالفضل ۱۹:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۵
      1 0
      یکی باعنایت غواص های مظلوم مشهور میشوند ، وآقازاده هایی هم با دزدی همکاری با دشمنان انقلاب مشهور میشوند وعدهای هم با قدم زدن با جنابتکاران دنیا مشهور میشوند
    • عارف ب ۲۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۵
      1 0
      تو با دست بسته گشودی دلم را .............. با دست بسته هم میتوان همه کار کرد قفل فراق باز کرده و دیار کرد لطفا کمک وادامه
    • ابوالقاسم الماسی بندری ۰۰:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      1 0
      بسیار عالی بود کربلای جبهه ها یادش بخیر..
    • باحال ۰۰:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      1 0
      در پاسخ به عارف ب: تو با دست بسته گشودي دلم را پر از نور کردي شب تيره ام را سرم داغ بود و تنم پر ز آتش نشاندي به آبي شرار تبم را شنيدم که ياران لب تشته رفتند نشد تا گذارم به پاشان لبم را
    • فتانه پاینده ۰۰:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      من اکثر شعرهای خانم موسوی رو دنبال میکنم. و واقعا شعرهاشون جزو اثرگذارترینهاس. گاهی حتی با بعضیهاشون منقلب میشم بغض میکنم اشک میریزم خیلی حس توشه خیلیی من از همینجا بهش خدا قوت میگم احسنت مرحبا انشالله سایه ی شعرهات همیشه مستدام باشه
    • مطهره سادات ۰۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      تمام شعرهای خانم موسوی عالی هستند،درود به این همه ذوق و استعداد.
    • شبنم ۰۸:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      شعرت زیبا بود آدرس صفحه اینستاگرامتان؟
    • گمنام ۱۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      تبریک به همسرش و پدر جانبازش که هشت سال دفاع مقدس برای ایران جنگید
    • فاطمه بهرامی ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      عالی بود تبریک به امید موفقیت های بیشترمجله مهر
    • جواد توکلی ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      احسن بر نفس حقتان خانم موسوی به سرعت شعرتان را در فضای مجازی منتشر کردم. وکیل دادگستری.
    • رضا ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      با عرض سلام وآرزوی موفقیت برا ایشون من عقیده دارم همانگونه که محتشم به واسطه دوازده بندی که در وصف امام حسین علیه السلام سرود وماندگار شد ایشون نیز به واسطه معجزه ولطف این شهدای بسیار مظلوم است که توانسته چنین اشعاری را بسراید.هر چه از دل براید لاجرم بر دل نشیند.
    • امینی ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۶
      2 0
      دست شما بی بلا ما را بردی کربلا
    • محمد ششش ۲۰:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۷
      2 0
      آفرین خواهرم
    • ایران بانو ۱۰:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۸
      2 0
      خاکسار سادات
    • محمد میرزایی لرستان ۰۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۹
      1 0
      با سلام چرا شعر بنده رو انعکاس ندادید؟لطفا انعکاس بدید غواص ها ،پرستوها کبوتران ساحل ها همه لب تشنه وتنها دست دردست ،پرستوها همه مهاجرت کردند،چوماهی بر لب دریا لب تشنه ،تن خسته اسیرکفر،دست بسته صدوهفتاد وپنج غواص خدایی مرد و با اخلاص همه مهاجرت کردند ،چوماهی بر لب دریا صدای العطش پیچید تن شقایقها لرزید سبکبالان ساحل ها اسیر دست باطل ها همه مهاجرت کردند ،چوماهی بر لب دریا حسین و مسلم و عباس اسیر دست آن خناس سرود الوداع گفتند همه ذکرخدا گفتند همه مهاجرت کردند ،چوماهی بر لب دریا بای ذنب قتلت
    • شاهمیر ۲۳:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۵
      0 0
      سلام ای نگاه آسمان همراهتان ای امام عصر خاطر خواهتان ای در آتش سوخته پرهای من ای بسیجی ها برادرهای من خداقوت به شما وآرزوی سلامتی برای شماوخانواده محترم بخصوص پدر بزرگوارتان آقاسید که همیشه کلامشان برای ماقوت قلب بوده و مارابه کربلای ایران برده .
    • مریم ۱۸:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۱
      2 0
      شما عالی هستید خانوم موسوی نازنین...