پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۴ اسفند ۱۳۸۴، ۱۴:۱۹

ماهيت جديد نظام بين الملل (7)

تغييرات ماهوي مفاهيم امنيت و منافع در منظومه جديد معرفتي

تغييرات ماهوي مفاهيم امنيت و منافع در منظومه جديد معرفتي

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : منظومه جهاني كه در آن زيست مي كنيم منظومه اي خاص و منحصر بفرد است كه در آن همه مفاهيم معنايي جديد مي يابند. مفاهيم امنيت و منافع نيز از اين تغييرات مفهومي در امان نمانده اند. مقال ذيل در صدد است اين تغييرات مفهومي را نشان دهد.

به گزارش "مهر"، پس از فروپاشي شوروي در سال 1991 و پايان يافتن نظام بين المللي مبتني بر جنگ سرد، ماهيت روابط بين كشورها وارد دوره جديدي شد به گونه اي كه عده اي صحبت از يك نظم نوين درصحنه سياست و قدرت جهان به ميان آورند. نظمي كه در راستاي برپايي يك نظام متفاوت بين المللي بود، آنهم بر پايه هماهنگي بيشتر كشورهاي بزرگ. نشانه ها و نمادها اين همراهي  نزديكي در جنگ ائتلاف بين المللي به رهبري آمريكا عليه عراق درمورد اشتغال كويت وهمچنين در بحران بالكان و فعاليت ناتو درخاتمه دادن به جنگ بوسني كاملاً ديده مي شوند. اين موارد مذكور با سكوت روسيه يا حداقل واكنش آرام وغيرتعارضي روسيه وهمراهي چين توأم  بود.

همه اين تحولات سرآغاز هماهنگي بيشتر در ديگر حوزه ها شد، يعني اينكه بر پايه نظريه كاركردگرايي و همگرايي بين المللي، همكاري در يك حوزه باعث شد كه در  ديگر حوزه ها از جمله اقتصادي، علمي و نظامي نيز نزديكي و پيوند پيش آيد.  به كلام ديگر همكاري گسترش  يا تسري يافت البته از ديد. عده اي اين امر ناشي از پيروزي كامل "ليبرال دموكراسي" وتكنولوژي فضا و شرايطي اجبار آميز است كه دولتها مجبور هستند براي بقا در اين رژيم و يا نظام بين المللي تكنولوژي  و دهكده گونه به همكاري وسيع تر حتي درحوزه هاي كاملاً ملي وخشك مانند امنيت تن بدهند. اين حق اين را مي رساند كه يك رژيم جديد بين المللي يا حتي رژيمهاي جديد بين المللي شكل گرفته است ، يعني تغيرات وتحولات ساختاري در نظام دولت - ملت كه اين تحولات يك فرآيند قهرآميز را براي در هم شكستن مرزها، قطب بنديها، ناسيوناليسم و خودكفايي به وجود آورده بود. همه اين تغييرات ناشي از رشد سريع اقتصاد وعلم در دنياي جديد است. جنگ كويت به عنوان نماد نظام جديد فقط كاتاليزوري براي اين تحولات بود. روند رو به رشد فرآيندجهاني شدن (Globalization)  با حوادث 11 سپتامبر ، جنگ افغانستان وسقوط صدام سرعتي بيشتر يافته است.

به گزارش "مهر"، روند جهاني شدن از ديد عده اي با قدرت هژمونيك آمريكا به عنوان كشوري با قدرت چند بعدي و همه سويه نزديكي روسيه به آمريكا به عنوان قدرتي نظامي، چين به عنوان قدرتي نهفته اما در حال رشد و زير مجموعه هاي قوي اقتصادي مانند ژاپن، كانادا، اروپا واستراليا، روندي اجباري براي همه كشورها است. چرا كه ديگر كشورها نيز از لحاظ توانايي وامكانات از ديد واقع گرايانه توان تحمل يا مبارزه با جهاني شدن را ندارند.  مبارزه باتروريسم، دفاع از حقوق زنان و كودكان و حمايت از محيط زيست همه  پديده هايي همه گير و قدرتمندند و اين قدرت با بازسازي دوباره سازمانهاي بين المللي مانند سازمان ملل متحد تكميل مي شود. آنچه در اينجا براي كشورها و بخصوص رهبران سياسي و اقتصادي ملتهامطرح است درپيش گرفتن سياست زيركانه، واقعي، عملگرايانه و البته اقتصادي، منفعت محور و علمي است تا  ملتها بتوانند  در فضايي ژلاتيني و شبكه مانند به سوي پيشرفت و توسعه بروند.

كلام آخر اينكه مديريت و رهبري موفق در دنياي تار عنكبوتي امروز مديريت علمي و دانش محور است. يعني براساس دانايي، علم ، تكنولوژي، ارتباط، همكاري و واقعگرايي كه همه اينها بنيادهاي قدرت هستند همين قدرت خود پيش برنده وتأمين كننده منافع ملي است. دنياي امروز، ميدان زور آزمايي وقدرت است  البته قدرتي كه تعريفي نوين و نرم يافته است.

کد خبر 298735

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha