
عقيده به امام زمان (عج) نمى گذارد مردم تسليم بشوند; به شرطى كه اين عقيده را درست بفهمند . وقتى كه اين عقيده به طور حقيقى در دل ها جا بگيرد، حضور امام غايب در ميان مردم حس مى شود. (2)
چند خصوصيت در اين عقيده «مهدويت» هست كه اين خصوصيات براى هر ملتى، در حكم خون در كالبد و در حكم روح در جسم است. يكى، «اميد» است. گاهى اوقات دستهاى قلدر و قدرتمند، ملتهاى ضعيف را به جايى مى رسانند كه اميدشان را از دست مى دهند. وقتى اميد را از دست دادند، ديگر هيچ اقدام نمى كنند; مى گويند چه فايده اى دارد ؟ ما كه ديگر كار از كارمان گذشته است ، با چه كسى در بيفتيم ؟ چه اقدامى بكنيم؟ براى چه تلاش بكنيم؟ ما كه ديگر نمى توانيم! (3)
آرزوى همه بشر ، وجود چنين عنصر والايى است. عقدههاى فرو خورده انسانها در طول تاريخ ، چشم به انتهاى اين افق دوخته است; تا انسان والا و برگزيدهاى از برگزيدگان خدا بيايد ، تار و پود ظلم و ستم را ـ كه انسانهاى شرير درهمه تاريخ تنيدهاند ـ از هم بدرد. (4)
همه اديان و مذاهب، عقيده دارند كه يك منجى و يك دست مقتدر الهى در مقطعى از تاريخ خواهد آمد و در نجات بشر از ظلم و جور، معجزه گرى خواهد كرد. (5)
همه فرق اسلامى، معتقدند كه مهدى (عج) از نسل طيب و طاهر پيغمبر، عالم را مملو از عدل و داد و براى اقامه دين خدا و حق الهى قيام خواهد كرد.
غير مسلمانها هم به نحوى، معتقد به يك آينده مطلوب و درخشانى براى بشريت هستند كه با همين مساله مهدويت، تطبيق مىكند. (6)
همه مسلمانان ، حقيقت مهدى موعود را، از طريق روايات خدشه ناپذيرى كه از نبى اكرم صلى الله عليه و آله وسلم و اولياى دين رسيده است، قبول دارند. (7)
مساله مهدى موعود، متفق اليه ميان همه مسلمانان است و شيعه و سنى به وجود منجى و مصلحى با آن خصوصيات معترفاند كه خواهد آمد و سراسر گيتى را از عدل و داد پر خواهد كرد. (8)
اين عقيده كه همه مسلمانها هم به آن معتقدند، مخصوص شيعه نيست. البته در خصوصيات و جزئياتش، بعضى فرق، حرفهاى ديگرى دارند; اما اصل اين كه چنين دورانى پيش خواهد آمد و يك نفر از خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله چنين حركت عظيم الهى را انجام خواهد داد و «يملا الله به الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا» بين مسلمان ها متواتر است، همه اين را قبول دارند . اين عقيده از آن عقايد بسيار كارگشا است. (9)
فرقى كه ما شيعه ها، با ديگران و بقيه فرق اسلامى و غير اسلامى داريم، اين است كه ما اين شخص عظيم و عزيز را مى شناسيم; اسمش را مى دانيم; تاريخ ولادتش را مى دانيم; پدر و مادر عزيزش را مى شناسيم و قضايايش را مى دانيم; ولى ديگران اينها را نمى دانند. آنها عقيده پيدا نكردند، يا باخبر نشدند و نمى دانند; ولى ما مى دانيم، تفاوت اين جا است. به همين دليل است كه توسلات شيعه، زنده تر، پر شورتر، با معناتر و با جهت تر است. (10)
خصوصيت اعتقاد شيعه در اين مساله، اين است كه يك موضوع كلى را با همه خصوصياتش، با معرفى كامل شخص مى شناسد، در ابهام نيست.
ما، ولى و سيد خود را، سرور و سالار عالميان ـ را كه امام ما ـ است مى شناسيم. پدر، مادر، تاريخ تولد و قضاياى ولادت مبارك او را مى دانيم. كسانى اين قضايا را با خبرهاى صادق و موثق نقل كردهاند، همه اينها براى ما روشن است; لذا ما مىدانيم كه عشق ما، دل ما و ايمان ما، متوجه و متعلق به كيست. (11)
اين حقيقت، در هيچ جاى جهان اسلام، مثل محيط زندگى ملت عزيز ما و شيعيان، اين برجستگى و اين چهره درخشان و اين روح پر تپش و پر اميد را ندارد. اين به خاطر آن است كه ما، به بركت روايات متواتره خودمان، شخص مهدى موعود (عج) را با خصوصياتش مىشناسيم. (12)
*توضيح : پي نوشتها در دفترخبرگزاري موجوداست.


نظر شما