به گزارش خبرنگار مهر، خواندن و نوشتن، حساب کردن، روخوانی قرآن و به معنایی دیگر داشتن سواد تا مقطع سوم ابتدایی، تعریف یک فرد با سواد از منظر سازمان نهضت سواد آموزی است. این سازمان متولی باسواد کردن، افراد بی سوادی است که از ۱۰ تا ۴۹ ساله هستند.
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰، ۹ میلیون و ۷۱۹ هزار نفر در کشور (۱۴ درصد) در گروه سنی بالای ۶ سال، خود را بی سوادِ مطلق اعلام کردند. از این میان حدود ۳ میلیون و ۴۵۶ هزار نفر (۷ درصد) از این تعداد در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال قرار دارند.
طبق آمار، ۵۴ درصد افراد بی سواد حداقل یک فرزند مدرسه ای دارند. نکته دیگر اینکه حدود ۱۰ میلیون ایرانی تنها تا پنجم ابتدایی تحصیل کردهاند و ۱۰ میلیون تنها تا سطح سیکل به مدرسه رفتهاند. این دو گروه به انضمام گروه بی سواد رقم نگران کننده ای برای سطح سواد افراد جامعه هستند.
وضعیت سواد ۴ میلیون نفر نامشخص است
وضعیت سواد ۴ میلیون نفر نیز نامشخص است. این افراد میزان سواد خود را اعلام نکردند و در پایگاههای اطلاعاتی نیز سواد آنها درج نشده است؛ درحالی که ۵۲۰ هزار نفر آنان بیش از ۲۵ سال سن دارند. معلوم نیست آن ها بی سواد مطلق، کم سواد یا سواددار هستند. به هر روی این افراد تا مشخص نکردن وضعیت خود، اجازه ثبت نام از سوی نهضت سواد آموزی را ندارند.
علی باقرزاده رییس سازمان نهضت سواد آموزی کشور، پنجم آذر ماه در جمع خبرنگاران با اشاره به آمار نفوذ مسکن سال ۱۳۹۰ که در این ۴ سال مداوم تکرار شده، درباره آمار بی سوادان می گوید: از تعداد افرادی که خود را بیسواد اعلام کردهاند، ۴۳۰ هزار نفر اتباع خارجی هستند که پروژه جداگانهای برای سوادآموزی این افراد در نظر گرفتهایم. اطلاعات ۳۹۰ هزار نفر نیز پیدا نشد و مشخص نیست چه کسانی هستند. ضمن اینکه ۴۳۲ هزار نفر نیز قبل از اینکه باسواد شوند، وارد گروه بالای ۵۰ سال شدند.
وی تاکید می کند: از تعداد افراد بیسواد ذکرشده، یک میلیون و ۵۰ هزار نفر با سواد شده یا باسواد شناسایی شدهاند و از این تعداد ۷۹۰ هزار نفر کمسواد شناسایی شدهاند، ضمن اینکه ۷۹ هزار نفر آموزشناپذیر بوده و ۲۳ هزار نفر فوت کردند؛ در نتیجه ۸۶۶ هزار نفر باقی ماندهاند.
باقر زاده با اشاره به عملکرد سازمان نهضت سوادآموزی تا ۳۰ آذر سال ۱۳۹۴ می گوید: ۴۰۵ هزار و ۴۶۳ نفر در فعالیتهای سوادآموزی ثبتنام کردهاند که نیمی از این تعداد، بیسواد مطلق بودند. از نظر توزیع سنی نیز حدود ۱۸ هزار نفر از این تعداد زیر ۱۹ سال، ۱۶ درصد بین ۲۰ تا ۲۹ سال، ۳۰ درصد بین ۳۰ تا ۳۹ سال و ۴۷ درصد ۴۰ تا ۴۹ سال هستند.
این درحالی است که سال ۱۳۹۱ علی باقرزاده، در گردهمایی مسئولان و کارکنان سوادآموزی خراسان شمالی که در بجنورد برگزار شد گفته بود تا پایان برنامه پنجم توسعه بیسوادی در بین افراد ۱۰ تا ۴۹ سال باید به صفر برسد.
اکنون دولتمردان در تلاشند تا برنامه ششم توسعه را تدوین کنند و عمری از برنامه پنجم توسعه باقی نمانده است، اما همچنان آمار چرخه بی سوادی در گردش و هنوز وضعیت سوادِ ۴ میلیون نفر نامشخص است. باید دید در برنامه ششم چه رویایی برای آینده بی سوادی در کشور در نظر گرفته می شود.
تهیه پوشش آموزشی برای ۵۲ میلیون نفر
امروزه در کشورهای پیشرفته از پروژه سوادسنجی برای مشخص شدن سطح سواد استفاده می شود اما در کشور ما آمار نرخ سواد طی ۴ سال گذشته تکراری بوده چرا که مبنای همه ی آمارها سرشماری سال ۹۰ است.
جالب این که رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از تغییر روش الگوی شمارش برای میزان سوادسنجی خبر می دهد و بیان می کند: به جای استفاده از خوداظهاری از روش ثبتی استفاده کردهایم. تعداد کسانی که ۱۰ تا ۴۹ سال دارند، ۵۲ میلیون نفر شناسایی شدهاند که بر اساس کد ملی آنها، پوشه آموزشی ایجاد کردهایم و سوابق تحصیلی آنها جمعآوری شده است. البته سوابق آموزشی آن ۴ میلیون نفر که تحصیلات آنها در هیچ کجا ثبت نیست، در این پوشه قرار ندارد و تنها مشخصات اسمی آنها در پوشه هست.
وجود پوشه آموزشی و اطلاعات آموزشی افراد مطلوب است اما نامشخص بودنِ وضعیتِ سواد ۴ میلیون تن، نشان از عدم موفقیت این طرح دارد.
۱۵۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی
سوادآموزی به جمعیت زیر ۱۰ سال بر عهده معاونت آموزش ابتدایی وزارت آموزش وپرورش است. محمد دیمه ور، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش درباره ی کودکان بازمانده از تحصیل می گوید: دلایل مختلفی از جمله وضعیت اقتصادی و شرایط خانوادگی موجب بازماندن کودکان از تحصیل میشود و هم اکنون کنترل کودکان بازمانده از تحصیل دشوار شده است. در سال تحصیلی گذشته تعداد کودکان بازمانده از تحصیل دوره ابتدایی ۱۵۰ هزار نفر بود که بیشترین آمار مربوط به سه استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و هرمزگان است.
دیمهور بیان کرد: بخش دیگری از موضوع مربوط به کسانی است که ترک تحصیل کردهاند؛ یعنی کودکانی که به مدرسه آمده و چند سالی را درس خواندهاند و پس از آن مدرسه را رها کردهاند. در برخی از مناطق خانوادهها از کودکان برای کار استفاده میکنند یا اجازه ادامه تحصیل به دختران نمیدهند. در سال گذشته ۳۵ هزار نفر از کودکان بازمانده از تحصیل جذب محیطهای آموزشی شدند و امسال حدود ۱۱ هزار نفر نیز شناسایی و جذب شدهاند. در ۵ استان کشور از جمله سیستان و بلوچستان، البرز و خوزستان با همکاری وزارت رفاه برای جذب کودکان بازمانده از تحصیل تلاش میکنیم و با امضای وزرای آموزش و پرورش و کشور نامهای به استانداران ابلاغ شده و آنها به عنوان مسئولان انسداد مبادی بیسوادی شناسایی شدهاند.
مردودی عامل ترک تحصیل دانش آموزان
دانش آموزان متوسطه اول اگر دو بار مردود شوند دیگر نمی توانند به مدرسه بازگردند بلکه باید به مدارس بزرگسلان بروند. در صورتی که متوسطه دوم اینگونه نیست و می توانند واحدهای افتاده را پاس کنند و مردودی ندارند.
در این ارتباط حسین احمدی، کارشناس تعلیم و تربیت به خبرنگار مهر میگوید: هنوز در مدارس دانشآموزان مردود میشوند و دیگر نمی توانند به مدرسه بازگردند همین موضوع باعث می شود تا آنها از تحصیل بازمانند. باید قانون در این ارتباط بازنگری شود.
وی با بیان اینکه نهضت سواد آموزی نتوانسته عملکرد موفقی داشته باشد، گفت: سازمان نهضت سواد آموزی قرار بود فقط چند سال فعالیت داشته باشد و بزرگسلان را تحت پوشش قرار دهد اما اکنون ۳۵ سال از فعالیتش می گذرد، باید این ماموریت را به مساجد، صدا و سیما و انجمن های مردم نهاد و... بدهد.
احمدی با بیان اینکه آموزش و پرورش هنوز نتوانسته معضل بازماندگی از تحصیل کودکان را در گروه سنی زیر ۱۰ سال حل کند، تصریح کرد: فقر اقتصادی و فرهنگی، در دسترس نبودن مدرسه و طی مسافت زیاد برای رسیدن به مدرسه باعث میشود تا دانشآموزان در مناطق محروم و روستایی ترک تحصیل کنند.
بعید است خانواده ای فرزندش را به مدرسه نفرستد
همچنین حیدر ترابی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش وپرورش معتقد است که سازمان نهضت سواد آموزی در چند سال اخیر عملکرد علمی و پژوهش مداری داشته است و به خبرنگار مهر می گوید: ضرورت سواد در دنیای امروز خیلی بیشتر از خواندن و نوشتن است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نباید پیکار با بی سوادی را داشته باشیم و خیلی بد است که اکنون مسئله سواد ما خواندن و نوشتن باشد، الان بی سوادی نباید معنی و موضوعیت داشته باشد، بلکه مسئله ما باید آموزش به بزرگسالان باشد.
وی افزود: ماموریت سازمان نهضت سواد آموزی باید تغییر کند و نباید دنبال گسترش تشکیلات وسیع باشیم. این سازمان باید حذف شود یا تبدیل به آموزش بزرگسالان شود.
این کارشناس آموزشی با تاکید بر اینکه هیچ دانش آموزی نباید پشت در مدرسه بماند، گفت: باید پوشش تحصیلی آنقدر بالا باشد که هیچ دانش آموزی محروم از آموزش نباشد. آموزش و پرورش باید در دسترس باشد، بعید است که خانواده ای فرزندش را به مدرسه نفرستند مگر اینکه مسافت خیلی طولانی باشد. نباید حق تحصیل را از کودک گرفت باید قانون تحصیل اجباری شود.
وی یادآور شد: باید برنامه های آموزشی بر اساس نیاز افراد طراحی شود و دستگاه های دیگر نیز باید در این زمینه تلاش کنند. طی پژوهشی به این نتیجه رسیده ایم که بسیاری از افراد از بی سوادی رنج می برند و دوست دارند سواد بیاموزند اما فرصت اینکار را ندارند باید کسی که در کارخانه کار می کند در کارخانه فرصتی برای آموزش به وی فراهم شود.
پیکار با بی سوادی با اخذ محدودیت برای بی سوادان
البته پیکار با بی سوادی با وجود اینکه تعریف ساده ای هم برای آن در نظر گرفته شده است، سخت است و هنوز نه تنها ریشهکن نشده است بلکه بازمانده ار تحصیل نیز تولید می شود و همین مسئله هیات دولت را به تدبیر بیشتر واداشته تا با محدودیت هایی روال زندگی بی سواد ها را تغییر دهند که رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با اشاره به محدودیتهای بیسوادی که قرار است برای افراد بیسواد در کشور در نظر گرفته شود، می گوید: براساس این طرح، مقرر شده بود، افراد بیسواد از سال ۹۵ از چند امتیاز مانند تمدید و صدور گواهینامه راهنمایی و رانندگی، اخذ پروانه کسب و عدم پرداخت مستمری برای آن دسته که از افرادی که از کمیتههای امداد و بهزیستی مستمری دریافت میکنند، لحاظ شود. این مصوبه توسط اداره تطبیق قوانین، دارای اشکالاتی مطرح شد که در حال بررسی است و امیدواریم به زودی به تصویب برسد.
به گفته باقرزاده بررسیها نشان میدهد ۹۳ درصد از موتورسواران، ۷۵ درصد عابرین و ۴۵ درصد رانندگانی که در تصادف جادهای فوت کردهاند، بیسواد و کمسواد هستند.
حال با توجه به همهی آنچه در بالا گفته شد، باید هشدار داد که هنوز هم هستند کسانی در میان مردم که از بیسوادی رنج میبرند. شاید زمان آن فرارسیده که در ماموریتها و یا در بودن یا نبودن نهضت سوادآموزی تاملی ویژه شود.
شاید بهتر باشد برای باسواد کردنِ مردم از رسانههای ارتباط جمعی و یا حتی از شبکههای اجتماعی و صدا و سیما بهرههای وسیعی گرفته شود.
به هر روی آنچه مسلم است، در قرن بیستویکم ما با مشکل بیسوادی یعنی ناتوانی در خواندن و نوشتن رنج میبریم در حالی که کشورهای پیشرفته دنیا تعریف دیگری از بیسوادی دارند.


نظر شما