به گزارش خبرنگار سياسي "مهر"، كامبيز نوروزي در همايش ايران يكصد سال پس از مشروطيت ، تجارب گذشته چشم انداز آينده كه صبح امروز در مركز همايش هاي بين المللي رايزن با حضور جمعي از اصلاح طلبان برگزار شد، در سخناني تحت عنوان "جامعه شناسي حقوقي قانون اساسي مشروطه" اظهار داشت: تجارب نشان داده است كه قانون اساسي مشروطه قاعده تناسب اجتماعي را به خوبي رعايت نكرده است.
وي افزود: عدم رعايت اصل تناسب اجتماعي در قانون اساسي مشروطه عملا باعث ناتواني ساخت حقوقي مشروطه شد و آن را در برابر ساخت قدرتمند سنتي ناكارآمد نمود و موجب شد حتي در موارد حقوق اساسي ، نهادهاي حقوق اساسي مشروطه به وسيله بازتوليد همان ساخت سنتي تبديل شوند.
نوروزي توضيح داد : قانون اساسي مشروطه در دو بخش اصل و متمم در فاصله كوتاهي از يكديگر به تصويب رسيدند. معناي اصلي مشروطه و مبناي آن برگزاري آزاد انتخابات است اما ابهام جدي در اينجاست كه تا چه اندازه جامعه ايران قابليت اجراي اين امور را داشته است.
نوروزي گفت : در ناكارآمدي مشروطه عوامل سياسي و نظامي بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد اما كار نظام اجتماعي تصويب امور مطلوب است و هنر قانونگذاري در اينجا مبحث پيچيده و دشواري است و به نظر مي رسد قانون اساسي مشروطه قاعده تناسب اجتماعي را به خوبي رعايت نكرده است.
وي ايجاد تحول حقوقي بدون تحولاتي در عرصه هاي سياسي ، اقتصادي و اجتماعي را امري ممتنع دانست و گفت : نظام حقوقي در قانون مشروطه مورد توجه قرار گرفت كه هيچ گونه تناسبي با نظام اجتماعي ايران نداشت و اين متن قانوني مهم نتوانست با جامعه ايران تناسب عميق پيدا كند .
نوروزي گفت : آنچه در قانون اساسي مشروطه آمد، يكباره نظام اجتماعي جديدي را با دفع آنچه كه در گذشته وجود داشت بوجود آورد.
وي با بيان اينكه نوسازي حقوقيي كه در اروپا اتفاق مي افتد محصول نوسازي اجتماعي است گفت : ما نيز حداقل در دو نوبت دو قانون اساسي مهم داشته ايم كه قواعد بسيار مهم و مترقي در آن وجود دارد و جامعه اي كه به اين حد رسيده باشد مطمئن باشيد كه خود جامعه نواقص موجود را برطرف خواهند كرد.
در اين همايش همچنين محمد جواد غلامرضا كاشي گفت: استقلال خواهي و عدالت گوهر سخن دموكراسي است و انقلاب اسلامي نقطه عطفي در چرخش سخن دموكراسي بود.
به گزارش خبرنگار "مهر"، كاشي در همايش "ايران يكصد سال پس از مشروطيت تجارب گذشته چشم انداز آينده" كه صبح امروز در مركز همايشهاي بين المللي رايزن برگزار شد در سخنراني خود با عنوان آسيب شناسي سخن دموكراسي خواهانه درايران گفت: استقلال خواهي عدالت گوهر جدي سخن دموكراسي است و انقلاب اسلامي نقطه عطفي در چرخش سخن دموكراسي بود كه نمونه آن را در دوم خرداد هم ديديم .
كاشي ادامه داد : از مشروطه به اين سو هيچگاه در سخنهاي دموكراسي نظم اجتماعي سخن اصلي نبوده است و فقط شاهد شكل گيري يك ساختار اقتدار گرا بوده ايم و به غير از جريان دوم خرداد .
وي گفت : تا قبل از انقلاب همواره نقطه عظمت سخن چيزي جز دموكراسي است كه فقط لباس دموكراسي را گاهي به تن مي كند.
غلامرضا كاشي همچنين تاكيد كرد : سخن دموكراسي براي اينكه بتواند خانه كند و توليد كننده يك نظم سياسي باشد گريزي از اين موضوع ندارد كه با سنت ارتباطي معقول برقرار كند و اين امر نيازمند منظومه اي از انديشه تا عمل است.
به گزارش خبرنگار سياسي "مهر"، حميدرضا جلائي پور نيز درهمايش ايران يكصد سال پس از مشروطيت تجارت گذشته چشم انداز آينده گفت : عدم رعايت اصل تناسب اجتماعي در قانون اساسي مشروطه عملا باعث ناتواني ساخت حقوقي مشروطه شد و آن را در برابر ساخت قدرتمند سنتي ناكارآمد نمود و موجب شد حتي در موارد حقوق اساسي ، نهادهاي حقوق اساسي مشروطه به وسيله بازتوليد همان ساخت سنتي تبديل شوند.
جلايي پور در سخناني تحت عنوان دموكراسي از پايين يا بالا ، گفت: اوضاع جامعه ايران نسبت به يكصد سال گذشته و تدوين قانون اساسي مشروطه كاملا متفاوت شده است.
وي استقرار نظم دموكراتيك را يكي از خواستههاي اساسي بخش زيادي از نيروهاي مدرن و امروزي ايران در يكصد سال اخير عنوان كرد و با بيان اينكه فرهنگ سياسي، اقتصادي واجتماعي امروز ايران با يكصد سال گذشته كاملا متفاوت است، گفت: آخرين بررسي كه موسسات حكومتي درسال 84 انجام داده اند نشان داد فرهنگ سياسي مدني حدودا 60 درصد جامعه ما را فراگرفته است واين تحول مهمي است كه درجامعه ما رخ داده است.
جلايي پور با تاكيد بر اينكه عمده كار روزنامه نگاري در گذشته افشاگري بوده است ولي اكنون نگاه روزنامه نگاري در ايران فرق كرده است، اظهار داشت: پس از انقلاب مشروطه مهم ترين چالش كشورمان اين بود كه چگونه مي توان يك دولتي كار آمد داشت.
اين عضو جبهه مشاركت گفت: دموكراسي از بالا يعني خود را با حكومت در نمي اندازيم و به عبارتي با حكومت همكاري مي كنيم و دموكراسي از پايين هم به معناي تغيير رژيم است .
نظر شما