سعید ابراهیمی فر درباره گرایش کمتر نسل جوان فیلمسازان ایرانی به اقتباس ادبی به خبرنگار مهر گفت: "علت این گرایش کمتر به نظر من به این نکته برمی گردد که نسل جوان امروز نسل رایانه و فیلم و رسانه های اینچنینی است. در حالی که نسل قبل گرایش بیشتری به کتاب و کتابخوانی و اقتباس ادبی دارند و این گرایش در تفاوت آثار این دو نسل به چشم می خورد."
این فیلمنامه نویس و کارگردان درباره رویکرد بیشتر به اقتباس از آثار ادبی خارجی افزود: "ادبیات معاصر ایران قبل و بعد انقلاب همیشه با چاشنی سیاست همراه بوده است. به همین دلیل سخت بتوان داستان و قصه خوبی برای اقتباس انتخاب کرد. اگر بخواهیم یک اقتباس وفادارانه از متن بکنیم یا به لحاظ سیاسی قابل طرح در سینما نیست یا حق مطلب ادا نمی شود. یک فیلم 100 دقیقه ای نمی تواند کتاب 200 صفحه ای را در خود بگنجاند و تغییر مدیوم از ادبیات به سینما لحن و جزئیات ساختاری را هم تغییر می دهد."
ابراهیمی فر با اشاره به این دو دلیل ادامه داد: "به این ترتیب هم نویسنده چندان راغب نیست اثرش اقتباس شود هم فیلمنامه نویس. در مورد آثار ادبی خارجی هر چند کار مشکلتر است و چون اقتباس صرفاً به تغییر مدیوم برنمی گردد بلکه باید قصه به نوعی ایرانیزه هم بشود، ولی تنوع ادبیات خارجی بیشتر است و حضور نداشتن نویسنده مشکلات حقوقی کپی رایت و ... را ایجاد نمی کند."
وی با مفید دانستن تشکیل دفاتر و مراکز حمایتی از جریان اقتباس ادبی گفت: "تشکیل این مرکز در فارابی خود به خود تشویقی برای فیلمنامه نویسان، فیلمسازان و حتی نویسندگان است. مشارکت بیشتر ادبیات و سینما از هر جهت خوب است، ولی اگر قرار باشد سلیقه یک عده محدود اعمال شود، کار مشکل می شود. این افراد مسلماً باید مطالعه زیادی داشته باشند تا آثار ادبی را منصفانه قضاوت کنند که البته کاری مشکل و با عملکرد یک شورای معمولی فیلمنامه خیلی متفاوت است. به هر حال شروع هر کاری سخت است، ولی حتی اگر دو فیلم هم در این دفاتر تولید شود بهتر از هیچ است."
پیمان معادی درباره وضعیت اقتباس ادبی در سینمای ایران به خبرنگار مهر گفت: "فیلمنامه نویسان زیادی را سراغ دارم که نگاه شخصی شان را به داستان ها تزریق کرده اند. البته اقتباس شیوه های مختلفی دارد و علاوه بر اقتباس مستقیم می توان ایده ای را از یک داستان گرفت و با نگاه جدیدی آن را پرداخت کرد."
وی ادامه داد: "فیلمنامه نویس با نگاه خودش قصه را می نویسد، کارگردان با نگاه خودش فیلم را می سازد و در نهایت تغییراتی ایجاد می شود که اثر کمرنگی از داستان اولیه باقی می ماند. این رویکرد به اقتباس را در سینما زیاد دیده ام و به نظرم درست است. همانطور که در تمام دنیا اتفاق می افتد. اقتباس یک ضرورت است."
فیلمنامه نویس "کافه ستاره" در مورد محدودیت های موجود در خلق داستان و موقعیت های اصیل افزود: "تعداد داستان های موجود در دنیا بسیار محدود است. ما حدود 18-17 داستان و 38-37 موقعیت نمایشی داریم که همه این موقعیت ها را شکسپیر نوشته است. پس هر چه بنویسیم بر اساس یکی از این موقعیت ها یا داستان هاست."
معادی با نام بردن از اقتباس خوب به عنوان شرط مهم اقتباس گفت: "فرمول های متعددی برای اقتباس وجود دارد که همه بر اساس سیستم ها و ساختارهای پیشرفته بنا شده است. اگر این کار درست انجام شود نتیجه خوبی هم در پی دارد و باید از آن استقبال شود. مشکل ما این است که هنوز اقتباس را افت می دانیم. درست مانند نقاشی که به کلاس نقاشی می رود، ولی وقتی از او می پرسند چه سبکی کار می کند، می گوید سبک خودم را! اگر به کاری که انجام می دهیم اشراف داشته باشیم، می توانیم به نگاه خاصی که به منبع اقتباس داشته ایم افتخار کنیم."
فیلمنامه نویس "عطش" درباره دلیل رویکرد بیشتر به اقتباس از متون خارجی در سینمای ایران گفت: "متونی که از ادبیات خارجی ترجمه می شوند دست و بال فیلمنامه نویس را در حیطه موضوعاتی که کار می کند باز می گذارند. البته من کتاب های ایرانی بسیار خوبی هم خوانده ام که می توانند منابع اقتباسی خوبی باشند. ولی رقم های پیشنهادی به قدری عجیب است که از این کار منصرف شدم. در صورتی که برای رمان خارجی نیازی به پرداخت مبلغ یا کپی رایت وجود ندارد. مطمئن باشید اگر این مسیر تحت شرایط معقول قرار بگیرد تهیه کنندگان به جای فیلم دیدن کتاب می خوانند."
معادی ضمن استقبال از تشکیل دفاتر و مراکز حمایتی برای فیلمنامه و فیلمنامه نویس افزود: "امیدوارم این اتفاق شروع جریانی باشد که در آینده گسترش پیدا کند و حمایت شود. در تیتراژ بیش از 80 درصد فیلم های دنیا نوشته شده بر اساس رمانی از ... پس معلوم است اساس و سازمانی فکر شده پشت فیلم است. حداقل تأثیر گسترش چنین دفاتری می تواند چاپ کتاب های بیشتر باشد. چون می دانند از روی آنها فیلم ساخته خواهد شد. مهمتر از همه اینکه فیلمنامه نویس و نویسنده ارتباط بی واسطه پیدا می کنند تا شکل قانونی اقتباس هم حفظ می شود."
این فیلمنامه نویس در پایان علت کمرنگ بودن فعالیت دفتر اقتباس ادبی بنیاد سینمایی فارابی را در یک سال گذشته ناشی از ضعف اطلاع رسانی دانست و گفت: "من خودم به عنوان یک فیلمنامه نویس از تشکیل چنین دفتری بی اطلاع بودم و فکر می کنم بهتر است خبر چنین فعالیت هائی به صورت گسترده در اختیار هنرمندان متأثر از این فعالیت ها قرار بگیرد."


نظر شما