به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله محمد صادق( محی الدین) حائری شیرازی، فرزند آقا شیخ عبدالحسین حائری شیرازی متولد ۱۲ بهمن ۱۳۱۵ در شیراز است.
وی دوره سطح را ابتدا در مدرسه منصوری و مدرسه سید علاءالدین حسین و سپس مدرسه آقا بابا خان طی کرد در این دوره از محضر درس فقیهانی چون بهاءالدین محلاتی و محمدعلی موحد بهره وافر برد و دوره سطح را با روزی ده ساعت درس، در سه سال به پایان رساند.
وی پس از فراغت از دروس سطح، برای ادامه تحصیلات حوزوی به قم هجرت کرد. در قم مکاسب و کفایه را نزد محمدی فراگرفت و سپس شش ماه در درس قضای آیت الله بروجردی شرکت جست و پس از فوت ایشان در محضر استادانی مانند آیات عظام داماد، اراکی و امام خمینی (ره) حاضر شد.
حائری شیرازی از سال ۴۲ به بعد – حدود ۱۰ سال در مسجد شمشیر گرهای شیراز جلساتی برای جوانان دورههای متوسطه و دانشجو تشکیل داد، تعدادی از پرورشیافتگان آن جلسات اکنون از بزرگان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی استان فارس هستند و در جریانات انقلاب در شیراز نقش مؤثری داشتند.
از سال ۱۳۵۰ شمسی بهطور متناوب بین قم و شیراز رفتوآمد داشت و در مدرسه حقانی به تدریس میپرداخت.ورود ایشان به عرصه مبارزات سیاسی به سالهای پس از تبعید امام خمینی(ره) به ترکیه بازمیگردد. او به خاطر فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی بخصوص در ارتباط با مسجد شمشیرگرها چندین بار بازداشت، زندانی و تبعید شد. امام در نامهای که از پاریس برای آیتالله پسندیده ارسال داشتهاند، چنین مینویسند: «... رسیدگی بعضی زندانیان و احوالپرسی از خودشان یا اقوامشان لازم است مثل آقای دستغیب و آقای حائری شیرازی و از این قبیل اشخاص»
حائری در بهار ۱۳۵۱ مدتی به شهر فومن تبعید شد و در منزل همشیرهٔ آیتالله بهجت اتاق کوچکی گرفت و این دوران را با همسر و فرزندان و صاحبخانهاش گذراند.
او دربارهٔ این دوران میگوید: «در مدتی که در فومن در تبعید بودم، زبان گیلکی را یادگرفتم و توانستم یکی از جوانان آن شهر را با افکار خودم آشنا کنم. این جوان بااستعداد و خوشفکر که نامش آقای کامران زادهاست، او بهعنوان قهرمان ایجاد اشتغال در استان گیلان مطرح است» در جای دیگری نیز در مورد دوران زندان و بازداشت اینطور میگوید: «خدا ما را از یکسو حسابشده تحتفشار قرار میداد و از سویی دست ما را میگرفت تا از درون پوچ نشویم. یکبار که مرا به شکنجهگاه بردند دستهایم را از پشت بستند و … کیسهای از شن را هم به آن آویختند و مرا روی یکپا نگه داشتند و شکمم را نیشگون گرفتند. من در این حال گفتم: خدایا تو میبینی! وقتی مأمور شکنجه آقای رضوانی که با عدهای من را تماشا میکرد این جمله را شنید، پرسید چه گفتی؟ من آن جمله را تکرار کردم. او همراهانش را از شکنجهگاه بیرون کرد و شلاقی را که در دست داشت به گوشهای پرت کرد و خود را روی مبلی که در آنجا بود انداخت و با سرافکندگی گفت: تف بر این نانی که ما میخوریم، سپس دستبند را باز کرد و از من عذر خواست. از آن به بعد از مریدان من شد و از آن پس هرگاه دستگیر یا زندانی میشدم به من توجه داشت .
ایشان در جای دیگری نیز در مورد دوران زندان و بازداشت اینطور میگوید که «شخصی به نام دکتر فخرایی بود که درسیلی زدن مهارت داشت. او چنان سیلی به گوشم زد که تاکنون ناراحتی دارم و گوشم سنگین است»
وی در کتاب (پول رایج جهانی و احیای پول اسلام)، به ذکر ۱۰ مورد از تناقضات و مشکلات اساسی پول فعلی که مبتنی بر «اعتبار» است اشاره کرده و در کتاب دیگر (در اسلام پول نباید کار بکند) جایگزینی را برای پول رایج پیشنهاد میکند.
به عبارت دیگر این دو کتاب مکمل یکدیگر هستند در بخشهایی از این دو کتاب آمدهاست «پول در جامعه مانند جریان خون در بدن است. همانگونه که خون بدون اینکه مصرف شود تمام اعضا و بافتها را به عدالت تغذیه میکند و به حرکت و زایش میکشاند، پول نیز در جامعه بدون اینکه مصرف شود باید به عدالت از کانال طرحها و برنامهها به اعضای جامعه برسد و آنها را به تولید و خدمات رسانی بکشاند.»
آیت الله حائری پس از پیروزی انقلاب مدتی به تدریس در دانشکده الهیات پرداخت و در اولین دورهٔ مجلس شورای اسلامی از سوی مردم شیراز به مجلس راه یافت.
در نیمههای این دوره با شهادت آیتالله دستغیب از سوی حضرت امام خمینی(ره) طی حکمی نخست به امامت جمعه و سپس به نمایندگی ایشان در استان فارس انتخاب شدند.
وی در دوره اول و دوم خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم فارس به مجلس خبرگان راه یافت.
از وی بیش از بیست کتاب منتشر شدهاست که برخی از آنها عبارتند از: مثلها و پندها (در ۸ جلد)- پول رایج جهانی و احیای پول اسلام- در اسلام پول کار نمیکند- ولایت فقیه- نماز- رمز دوام پیوند- در سایه سار وحی- انسان الهی- سیری در آفاق نور- انسانشناسی- تفسیر سوره حمد- علم و دین- تفکر- اخلاق در اسلام- اخلاق اسلامی- درس سحر (شرح ابیات حافظ)- راه رشد- تبلیغ در جبهه- نکته ها- الولایه- جاری حکمت.
آیت الله حائری شیراز تا بهمن ۸۷ به عنوان نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز فعالیت داشت که سپس با حکم مقام معظم رهبری جای خود را به آیت الله اسد الله ایمانی داد.
وی پس از این به قم رفت و به ادامه تدریس مباحث اخلاقی پرداخت.
نظر شما