به گزارش خبرنگار مهر، فضل در لغت، به معنای افزونی و زیادتی در چیزی است. راغب گفته: «الْفَضْلُ: الزّیادة عن الاقتصاد »[۱] است. از آنجا که انسان مستقلاً از خود چیزی ندارد، همه داشتههای مادی و معنوی او، فضل الهی هستند. با این حال، مقدار بهرهمندی بندگان از مواهب الهی یکسان نیست. حتی پیامبران نیز برخی بر برخی دیگر برتری دارند؛ چنانکه قرآن کریم میفرماید: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَیْنا عیسَی ابْنَ مَرْیَمَ الْبَیِّناتِ وَ أَیَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُس؛ [۲] برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری بخشیدیم. از آنان کسی بود که خدا با او سخن گفت و درجات بعضی از آنان را بالا برد؛ و به عیسی پسر مریم دلایل آشکار دادیم، و او را به وسیله روح القدس تأیید کردیم.»از آنجا که انسان، موجودی نیازمند و مواهب الهی بیپایان هستند، فضل الهی نیز بیپایان است. پس از خدا میخواهیم که درهای فضل خود را بر ما بگشاید و میگوئیم: «اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ؛ [۳] ای خدا در این روز به روی من درهای فضل و کرمت بگشا.»
امام جواد (علیه السلام) انواع فضلیتها را برشمرده و میفرماید: «الْفَضَائِلُ أَرْبَعَةُ أَجْنَاسٍ أَحَدُهَا الْحِکْمَةُ وَ قِوَامُهَا فِی الْفِکْرَةِ وَ الثَّانِی الْعِفَّةُ وَ قِوَامُهَا فِی الشَّهْوَةِ وَ الثَّالِثُ الْقُوَّةُ وَ قِوَامُهَا فِی الْغَضَبِ وَ الرَّابِعُ الْعَدْلُ وَ قِوَامُهُ فِی اعْتِدَالِ قُوَی النَّفْسِ؛ [۴] فضائل چهار جنس است: یکی از آن حکمت است و جایگاه آن در تفکر است و دوم عفت است و جای آن در شهوت است، و سوم قوت است و قوام او در غضب است، و چهارم عدل است و قوام او در اعتدال قوای نفس است.»هر یک از این جنسهای برتری را به اختصار بررسی میکنیم.
جنس فضائل فکری
هر برتری که به تفکر و اندیشیدن مربوط میشود، نوعی از موهبتهای الهی است. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) با رسالت خود، هدایای بزرگی را به سوی مردم آورد که یکی از آنها حکمت است. قرآن کریم میفرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فیِ الْأُمِّیِّنَ رَسُولًا مِّنهمْ یَتْلُواْ عَلَیهمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الحکْمَةَ وَ إِن کاَنُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِین؛ [۵] اوست آن کس که در میان بیسوادان، فرستادهای از خودشان برانگیخت، تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد، و [آنان] قطعاً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.» دانش و فهم درست از حقایق عالم، تأثیر ویژهای بر هدایت انسان دارد. تعداد فراوان حکمتهایی که از اهل بیت (علیهم السلام) به دست ما رسیده است نشاندهنده اهمیت حکمت در هدایت ماست.
جنس خویشتنداری
هواهای نفسانی، همانند مرکب چموشی هستند که بسیاری از افراد را سرنگون کردهاند. قدرت کنترل این مرکب چموش، به عنوان یکی از الطالف الهی و از جمله فضیلتهاست که میزان آن در افراد گوناگون، متفاوت است. خویشتنداری انسان شکلهای گوناگونی دارد. رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بیشترین سهم از این فضیلت را دارا بودند چنانکه درباره ایشان نقل شده است که: «و کان أعفّ الناس؛ [۶] و عفیفترین مردم بود.» در سختترین شرایط جنگ احد، کسی به پیامبر اکرم پیشنهاد داد که قوم خود را نفرین کند ولی ایشان در حق قوم خود دعا کردند و عرض کردند: «اللَّهُمَّ اهْدِ قَوْمِی فَإِنَّهُمْ لَا یعْلَمُونَ؛ [۷] خدایا قوم مرا هدایت کن زیرا آنها ناآگاهند.»
فضایلی از جنس قوی بودن
برخی از فضائل از جنس قوی بودن هستند که مهمترین آنها جسارت درونی در مقابله با موانع است. ویژگیهایی از این جنس، مصادیق متعددی دارند. از قدرت جسمی و روحی مبارزه با دشمنان، تا عزم و تصمیم راسخ در انجام امور و… همگی نمونههایی از آن هستند. قرآن کریم، حضرت موسی (علیه السلام) را از زبان دختر حضرت شعیب (علیه السلام) اینچنین معرفی میکند: «قالَتْ إِحْداهُما یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمین؛ [۸] یکی از آن دو [دختر] گفت: ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام میکنی: هم نیرومند [و هم] درخور اعتماد است.» قوّت و عزم درونی حضرت موسی (علیه السلام) بیش از قدرت جسمی ایشان مورد توجه است.
رشد متناسب همه فضائل
در مورد معنای عدل گفته شده است: «الْعَدْلَ هو أن یعطی ما علیه؛ [۹] عدل این است که به هر چیز، آنچه شایسته آن است عطا شود.» از جمله برتریهای انسانهای کامل نسبت به دیگران و حتی نسبت به یکدیگر، جدای از میزان هر فضیلت، تناسب در فضیلتها است. به عنوان نمونه، کسی که در میدان جنگ، در مواجهه با دشمن، بهترین عملکرد را دارد به همان نسبت نیز باید بهترین فرد در مهربانی نسبت به ضعیفان باشد. تناسب رشد فضائل، کمال و موهبتی ویژه است.
برکات بی حد
در دعای روز هجدهم این ماه مبارک، برکتهای سحرهای این ماه را، و در دعای روز نوزدهم بهره بیشتر از برکات این ماه را درخواست کردیم. در دعای امروز هم، برکات الهی را از هر گونهای که باشد درخواست میکنیم و میگوئیم: «وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ؛ [۱۰] و بر من برکاتت را نازل فرما.»
موفقیت در کسب رضای الهی
در دعای روز دوم، نزدیک شدن به رضایت خدا، در دعای روز نهم سوق یافتن همه جانبه به سوی رضای الهی و در دعای روز بیست و یکم راهنمایی به سوی رضایت خدای متعال را درخواست کردیم. در دعای امروز نیز موفقیت در کسب رضایت خدا را میخواهیم و میگوئیم: «وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ؛ [۱۱] و مرا بر موجبات رضا و خوشنودیت موفق بدار.»
خانهای در وسط بهشتها
بهشت موعود، باغها و بهشتهای فراوانی را در دل خود جای داده است که هر کدام از آنها رنگ و بوی خود را دارد. مؤمن باید بلندهمت باشد و هنگام دعا در بارگاه معبود بخشنده بینیاز و مهربان، بیشترین و بهترینها را بخواهد. پس، از او میخواهیم که ما را از همه بهشتها بهرهمند کند و میگوئیم: «وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ؛ [۱۲] و در وسط بهشتهایت مرا مسکن ده.»
مقام اضطرار
حالا که به سرعت به انتهای ماه مهمانی خدا نزدیک میشویم، احساس میکنیم که همچون غریقی که در حال غرق شدن است داریم فرصتها را از دست میدهیم راه چارهای نیافتهایم و اصطلاحاً مضطر شدهایم. پس، خدا را با تمام وجود صدا میزنیم و میگوئیم: «یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین؛ [۱۳] ای پذیرنده دعای انسانهای مضطر پریشان.»
پینوشت:
[۱]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن (دار الشامیة: بیروت، ۱۴۱۲)، ۶۳۹.
[۲]. سوره بقره، آیه ۲۵۳.
[۳]. مفاتیح الجنان، دعای روز بیست و دوم.
[۴]. جعفر سبحانی تبریزی و علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة (بنی هاشمی: تبریز، ۱۳۸۱)، ج ۲, ۳۴۸.
[۵]. سوره جمعه، آیه ۲.
[۶]. عباس قمی، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار مع تطبیق النصوص الواردة فیها علی بحار الأنوار (اسوه: قم، ۱۴۱۴)، ج ۲, ۶۹۸.
[۷]. فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی (دار الکتب الإسلامیة: تهران، بیتا)، ۸۳.
[۸]. سوره قصص، آیه ۲۶.
[۹]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن (دار الشامیة: بیروت، ۱۴۱۲)، ۲۳۶.
[۱۰]. مفاتیح الجنان، دعای روز بیست و دوم.
[۱۱]. همان.
[۱۲]. همان.
[۱۳]. همان.
نظر شما